غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


گفت‌و‌گوی ملی؛ گامی برای آینده ایران

محسن صنیعی: پس از مرگ مهسا امینی در بازداشتگاه پلیس امنیت اخلاقی، شهرها و دانشگاه های ایران، دچار تلاطم شده است. متاسفانه بر اساس برخی آمارها -که در غیاب آمار موثق رسمی اعلام شده- تعدادی از دو طرف ماجرا که در خیابان ها حضور داشتند، در این حوادث کشته شده است. پس از این حوادث، می توان ایرانیان را به سه دسته تقسیم کرد. گروه اول، گروهی که به اعتراض در خیابان آمدند. اگر چه در مورد تنوع جمعیتی و خواسته‌های آنان، اهل فن بهتر می‌توانند نظر دهند، ولی می‌توان گفت که این گروه، دارای تنوع جمعیتی هم از نظر طبقه اجتماعی و هم گستره کشوری و هم تنوع در مطالبات هستند. در میان این معترضین هم قشر متوسط، هم مرفه و هم پایین جامعه دیده می‌شود. از نظر مقامات دولتی و وابسته به نظام، این گروه، اغتشاش‌گر و آشوب‌گر و فتنه‌گر و فریب‌خورده دشمن هستند. گروه دوم، کسانی هستند که به دعوت نظام و در حمایت از نیروی انتظامی و محکومیت«فتنه‌گران» به راهپیمایی پرداختند. گروه سوم نیز کسانی هستند که در این شرایط به عنوان ناظر حوادث  منتظر نشسته‌اند ببینند سمت و سوی ماجرا به کدام طرف میل می‌کند. در این گروه، کسانی هستند که راه اصلاح امور را از مجرای خیابان نمی‌بینند و امید به این دارند که شاید دست‌اندرکاران، تدبیری بیندیشند تا امور به صلح و آشتی بین همه اقشار جامعه بینجامد. در مورد آنان که به خیابان آمدند، می‌توان گفت که این جمعیت، هیچ حرف‌شنوی و تابعیتی از هیچ حزب و گروه و شخصیت سیاسی ندارند. در مورد این گروه‌بندی باید گفت که متاسفانه، گروه اول و دوم، در تقابل با هم قرار دارند و تقریبا همدیگر را، اصلا قبول ندارند. گروه سوم هم که به نظاره نشسته‌اند و از آنان کاری برنمی‌آید. حال چه باید کرد؟ آیا اگر نیروهای وابسته به نظام، گروه اول را نیروهای فریب خورده دشمن، اغتشاش‌گر و آشوب‌گر و فتنه‌گر بنامند، مساله حل می شود؟ یک مثال دیگر بزنم. در انتخابات ۸۸، یک گروه، اعتقاد داشتند که انتخابات با سلامت کامل برگزار نشده و تاکنون نیز متقاعد نشده‌اند، گروه دوم که خود را حامی نظام می‌دانند، کاملا اعتقاد راسخ به سلامت انتخابات دارند و گروه اول را فتنه‌گر خواندند و اصحاب فتنه را تا کسانی که برای نظام، دهه‌ها تلاش و مجاهدت کردند، هم بسط دادند، اما آیا مشکل حل شد؟ جز این که روزبه‌روز، بر مشکلات افزوده شد؟ در این شرایط موجود چه باید کرد؟ به نظر می‌رسد که بهترین راه این است که همه نیروهای جامعه وارد آشتی ملی و گفت‌و‌گوی ملی شوند و برای آینده ایران، چاره‌اندیشی لازم را بنمایند. بهترین گام این است که مجمعی از همه نیروهای دلسوز کشور از همه طیف‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی تشکیل شوند و به آسیب‌شناسی مشکلات کشور، بپردازند و در مورد آینده ایران، چاره‌اندیشی کنند.