گفتوگو با سید احمد محیط طباطبایی
از راهاندازی تا تعطیلی مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی
همدلی| سید احمد محیط طباطبایی روند شکلگیری مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی تا تعطیلی آن را شرح داد و از فقدان این مرکز در حوزه میراث فرهنگی انتقاد کرد.
مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی اواخر دهه شصت با هدف تربیت متخصص در حوزههای میراث فرهنگی در ساختمانی در محوطه کاخ نیاوران در رشتههای هنرهای سنتی، موزهداری، مردمشناسی، باستانشناسی، مرمت آثار تاریخی، مرمت بناهای تاریخی، راهنمای موزه و محوطههای تاریخی و هنرهای سنتی به تربیت کارشناسان مجرب موردنیاز سازمان میراث فرهنگی و سایر سازمانها میپرداخت.
هرچند نقدهایی درباره به کار نگرفتن فارغالتحصیلان این مرکز در سالهای مؤخر همواره مطرح بود، اما این مرکز تنها ساختار آموزشی در حوزه میراث فرهنگی بود که بهطور تخصصی به آموزش نیروی انسانی در این حوزهها میپرداخت.
بااینحال، در اواخر دهه هشتاد، رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی دستور انحلال این مرکز را صادر کرد که در اوایل دهه نود با توجه به خلائی که در آموزش احساس میشد، پس از نامهنگاریهای متعدد با رئیسجمهور وقت، سرانجام با ابقا و تداوم فعالیت این مرکز موافقت شد اما در ادامه درگیر اختلافنظر شورای عالی اداری و وزارت علوم شد.
در سال ۱۳۹۸ اما رئیس سازمان وقت میراث فرهنگی، سرپرستی را برای این مرکز انتخاب و او را ملزم کرد که ظرف شش ماه به استناد مصوبه سال ۹۰ شورای عالی اداری، این مرکز را ابقا کند. در همان سال وسایل مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی از نیاوران به خوابگاه دانشجویی پسران در خیابان «به آفرین» تهران منتقل میشود، ولی تا امروز خبری از راهاندازی دوباره مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی نشده است.
سید احمد محیط طباطبایی که در حال حاضر رئیس کمیته ملی موزهها در ایران (ایکوم ایران) است و از سال ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۳ مدیریت معاونت معرفی و آموزش سازمان میراث فرهنگی را به عهده داشت، درباره روند شکلگیری مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی، توضیح داد: با تشکیل سازمان میراث فرهنگی در پایان دهه شصت متولیان سازمان در آن زمان متوجه این امر شدند که فاقد تعداد کافی و لازم از کارشناسان ذیربط در حوزههای موزهداری و مرمت هستند و به همین دلیل در این رشتهها لزوم تأسیس یک مرکز آموزشی وجود دارد. هدف از تشکیل این مرکز این بود که از فارغالتحصیلان آن در بدنه سازمان میراث فرهنگی که با خلأ نیروی متخصص مواجه بود، استفاده شود. او ادامه داد: نکته مهم در مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی این بود که بهجز اساتیدی که در رشتههای ذیربط دارای تخصص و تجربه در دانشگاههای مختلف بودند، از خود حوزه کارشناسی میراث فرهنگی نیز استفاده شود و از خِبرگان این امر که دارای تجربیاتی چند دههای نیز بودند، در بخشهای مختلف سازمان برای آموزش و انتقال تجربیات استفاده شود.
محیط طباطبایی گفت: این رفتار و روند در ابتدا بسیار موفق بود و مرکز در یکی از بخشهای سازمان میراث فرهنگی تشکیل شد و شروع به فعالیت کرد. بعدها روند جذب ورودیها به علت مسائل اداری یا اینکه جذب رسمی دارای معذورات و مشکلاتی بود، دیگر مثل قبل انجام نشد، اما مرکز آموزش عالی همچنان بهعنوان یک مرکز تخصصی علمی باقی ماند تا با گسترش رشتهها و با استفاده از کارشناسان خبره و قدیمی که میتوانستند تجربیاتشان را در اختیار دانشجوها قرار دهند، در حوزه میراث فرهنگی به حیات خود ادامه دهد و بهاینترتیب، شامل جایگاهی در حوزه آموزش عالی ایران شود.
رئیس ایکوم ایران در ادامه به روند تعطیلی مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی اشاره کرد و افزود: بههرحال مرکز آموزش به آن شکل تأسیس شده بود و بعد به شکل مرکز آموزشی سایر دانشکدههای کشور درآمد، متأسفانه در دورهای به علت مسائل مختلف که خیلی هم شفاف به آن پرداخته نشد، مورد بیمهری سازمان میراث فرهنگی قرار گرفت و مرکزی را که بخشی از حافظه و خاطره سازمان میراث فرهنگی در دهه هفتاد و هشتاد بود، به تعطیلی کشاندند. اگرچه قرار بود این مرکز در جای دیگر به کارش ادامه دهد، اما این اتفاق نیفتاد و امروز جای خالی آن را بهشدت حس میکنیم.
محیط طباطبایی با انتقاد از فقدان مرکز آموزشی در بدنه میراث فرهنگی، اظهار کرد: سازمان میراث فرهنگی زمانی به شکل پژوهشگاه و بخشی از وزارت علوم بود و با عنوان یک سازمان علمی و تخصصی شمرده میشد.
با جابهجاییها که بعداً صورت گرفت بهتدریج از این جایگاه فاصله گرفت و بعدها ادغام و به شکل سازمانی مرکب با گردشگری و بعدها هم به شکل وزارتخانه فعلی درآمد. در آن شکل پژوهشگاهی، واحد آموزشی جزو ملزومات و مکمل فعالیتهای آن شمرده میشد. امروز نیز مانند هر پژوهشگاهی، بخش پژوهشگاه میراث فرهنگی باید دارای فضای آموزشی باشد تا بتواند کارشناسان را در سطوح بالاتر (دکتری) تربیت کند و در رشتههای مرتبط با میراث فرهنگی همچون، باستانشناسی و مردمشناسی و نهفقط مرمت آثار و بنا حضور مؤثری داشته باشد، اما متأسفانه هیچگاه این امر در حوزه پژوهشگاهی میراث فرهنگی شکل نگرفته و این نگاه و دقت نظر و پشتیبانی لازم از آن به عمل نیامده است و بهطورکلی به این جایگاه میراث فرهنگی در ساختار علمی ـ پژوهشی کمتر توجه میشود.