طالقانی در چند پرده
محمدعلی آقایی – هر سال 18 شهریور یادآور مبارز و مجاهدی زجرکشیده به نام آیتالله طالقانی است که امام (ره) او را ابوذر زمان نام نهاد. این عنوان شاید برای نسلهای دهههای اخیر ناآشنا باشد، اما برای جوانان دهههای پیشین نامی آشناست. شاید به این خاطر که بیش از همه همصنفیهای خود، شکنجهها و ظلمات سلولهای تنگ و تاریک زندانهای دوران ستمشاهی را با پوستواستخوان لمس کرده بود. چند ماه پیش از درگذشت این روحانی بزرگ، دکتر شیخ مرتضی مطهری رئیس شورای انقلاب با شلیک گروهی منحرف به نام فرقان، جان به جانآفرین تسلیم کرده بود و با توجه به سابقه مجاهدتها و حرمتی که نزد بنیانگذار جمهوری اسلامی داشت او باید به ریاست شورای انقلاب میرسید، اما بنا به ملاحظاتی این اتفاق عملی نشد؛ زیرا طالقانی از همان ماههای نخستین پیروزی انقلاب با موضعگیریهای بدون ملاحظه خود از چشم بعضیها افتاده بود. اولین موضعگیری وی در قبال کسانی بود که هنوز یک ماه از پیروزی انقلاب با همکاری همه مردان وزنان ایران نگذشته بود که شعار تفرقهبرانگیز «یا روسری یا توسری» سر میدادند.آنگاهکه با حکم رهبر انقلاب اولین نماز جمعه پس از انقلاب را برگزار کردند، در خطبههای آتشین خود بیمحابا به هرکسی که انقلاب و مردم را تهدید میکرد، میتاخت. در این مسیر فرقی نمیکرد که چه مسئولان شورای انقلاب و دولت موقت باشند و چه لباس شخصیهایی که به تجمعات سیاسی یورش میبردند و او عنوان فالانژ بر آنها گذاشته بود. او در بین علمای همعصر خود شاید جزو اولین کسانی بود که در موقعیتهای اجتماعی به تفسیر بعضی سورههای قرآن پرداخت. تفسیر معروف «پرتوی از قرآن» بحثوجدلی میان موافقان و مخالفان در حوزههای علمیه و حتی بیرون از حوزهها افکنده بود.پیش از انقلاب و در اواخر دهه30 او از بنیانگذاران نهضت آزادی ایران بود و اولین بار که به زندان محکوم بابت مبارزه خستگیناپذیر در این گروه سیاسی بود. در جنبش ملی کردن صنعت نفت هم نقش مثبت خود را در کنار ملیون ایفا کرد. در این مسیر علیرغم شدت وحدتی که دستگاه حکومتی به خرج میداد، هیچگاه از گروههای تندرو مسلح جانبداری نکرد.