غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


طبقاتی شدن امر آموزش و تضعیف مدارس دولتی چه پیامدهایی دارد؟

تفکیک دانش‌آموزان بر اساس ژن خوب و ژن بد

همدلی| این روزها در بسیاری از بزرگراه‌ها و خیابان‌ها تبلیغات مدارس غیرانتفاعی خودنمایی می‌کنند و همگی با بزرگ‌نمایی امکانات و خدمات ویژه در پی جذب دانش آموزان هستند. امر آموزش در ایران از سطوح ابتدایی گرفته تا سطوح عالی با شدت هرچه‌تمام‌تر به سمت طبقاتی شدن به‌پیش می‌رود و علیرغم همه هشدارها هر روز بر این شکاف و نابرابری دامن زده می‌شود. این‌گونه به نظر می‌رسد که در کشور ما مدارس و دانشگاه‌های شهریه‌ای و پولی ثروتمندان جامعه را جذب می‌کنند و سایر مدارس و دانشگاه‌ها، فقرای جامعه را. نتیجه چیزی نیست به‌جز تولید و بازتولید فرهنگ ثروتمند بودن و فقیر بودن یا به‌اصطلاح امروزین ژن خوب و ژن بد.
دانش‌آموزان مدارس دولتی عادی توان رقابت با دانش‌آموزان مدارس خاص و غیردولتی ندارند و مسئولان نظام آموزشی کشور و نمایندگان مجلس این وضعیت را طبیعی می‌دانند. کم‌توجهی به مدارس دولتی، بنیه این مدارس را ضعیف کرده و خروجی این وضعیت را می‌توان در مقایسه آمار پذیرفته‌شدگان کنکور در بین فارغ‌التحصیلان مدارس دولتی با غیرانتفاعی مشاهده کرد. محمدباقر تاج‌الدین، کارشناس دراین‌باره گفت: به نتایج کنکور امسال بنگرید تا دریابید که مراد و مقصود از طبقاتی شدن امر آموزش در ایران چیست. بیش از 80درصد پذیرفته‌شدگان برتر کنکور از مدارس خاص بوده‌اند که نام‌برده شد و این یعنی دامن زدن به‌نظام طبقاتی آموزش و جامعه به دست نهادهای دولتی.
او طبقاتی شدن امر آموزش را موجب کاهش کیفیت و تشدید بی‌عدالتی عنوان کرد و گفت: وجود این‌همه مدرسه و دانشگاه در کشور و بدتر از آن وجود شهریه‌های گران و نابرابر به‌خوبی خبر از وجود طبقاتی شدن و نابرابری گسترده در نظام آموزشی کشور می‌دهد. مدارسی که با راه‌اندازی برخی امکانات و خدمات ویژه و متمایز اقدام به جذب دانش آموزان از خانواده‌های ثروتمند و طبقات بالای جامعه می‌کنند در واقع به طبقاتی شدن نظام آموزشی دامن می‌زنند. هم‌چنین است دانشگاه‌هایی که پردیس خودگردان راه انداخته و در رشته‌های پزشکی شهریه‌های سرسام‌آوری دریافت می‌کنند و بدیهی است که فقط افراد متمول و ثروتمند جامعه قادر به پرداخت چنین شهریه‌هایی هستند.
تاج‌الدین در ادامه تصریح کرد: نتیجه اقداماتی ازاین‌دست در نظام آموزشی کشور چیزی نیست به‌جز طبقاتی شدن امر آموزش که در یک‌طرف متمولین و ثروتمندان با پول‌ها و سرمایه‌های خود جولان می‌دهند و نوع مدرسه و دانشگاه فرزندان خود را به رخ دیگران می‌کشند و از طرف دیگر طبقات و قشرهای پایین‌تر جامعه که هرگز امکان فرستادن فرزندان خود به مدارس و دانشگاه‌های پولی و شهریه‌ای را ندارند و در نتیجه گویی تنها حسرت و آه آن را در نهاد دل خویش بر جای می‌گذارند.
 ماجرای پرتکرار تصاحب رتبه‌های برتر کنکور توسط مدارس غیردولتی
در کنکور 1401 سهم مدارس استعدادهای درخشان از 40رتبه برتر 72.5درصد، مدارس غیرانتفاعی خاص 22.5درصد، مدارس نمونه دولتی 2.5 درصد و مدارس دولتی 2.5درصد بود. همچنین آمارها از کنکور سال 1400 نیز وضعیت مشابهی دارد. تصاحب رتبه‌های برتر کنکور توسط مدارس غیردولتی و خاص، ماجرای پرتکرار کنکور سالیان اخیر است. روندی که سال‌ها در کنکور رو به تکرار است، زنگ خطر جدی برای طبقاتی شدن آموزش است موضوعی که هنوز حساسیت برنامه‌ریزان و سیاست‌گذاران عرصه آموزش کشور را به همراه نداشته است و این فرایند که دانش‌آموزان مدارس دولتی عادی توان رقابت با مدارس خاص و غیردولتی را نداشته باشند، طبیعی می‌دانند.
 تبعات گلچین کردن دانش‌آموزان و معلمان
مهم‌ترین ویژگی انواع مدارس گلچین کردن دانش‌آموزان است که به جامعه آسیب می‌زند، چون دانش‌آموزان مدارس خاص در شرایط گلخانه‌ای تربیت می‌شوند و سایر دانش‌آموزان که در مدارس دولتی عادی هستند در کنار خود دانش‌آموز باهوش نمی‌بینند و ازنظر اجتماعی جامعه به شکل مناسبی رشد نمی‌کند. بی‌عدالتی دیگر، گلچین معلمان است، در مناطق شهری هنگامی‌که قرار است معلمان تقسیم شوند بهترین معلمان ابتدا به مدارس سمپاد اختصاص می‌یابد و پس‌ازآن مدارس نمونه دولتی، شاهد و هیات امنایی و باقی‌مانده معلمان به مدارس دولتی عادی می‌روند.
 زنگ خطر برای مدارس دولتی عادی
مدارس دولتی عادی با برخی معلمان که کارایی لازم ندارد و گاهی به دلیل اعتراض یک مدرسه به مدرسه دیگر منتقل‌شده است، سر می‌کنند، بنابراین کیفیت کار مناسب نیست و طبیعی است که عملکرد دانش‌آموزان آن‌ها نیز قابل‌قبول نباشد. این مسائل زنگ خطر برای مدارس دولتی عادی است. سعید صالح، مدیرکل سابق مدارس غیردولتی دراین‌باره گفت: به‌عنوان یک زنگ خطر می‌گویم، در وزارت آموزش‌وپرورش با حدود 750هزار معلم حداقل 10درصد آن معلمانی هستند که آموزش‌وپرورش آن‌ها را با کیفیت نمی‌داند اما نمی‌تواند با آن‌ها خداحافظی کند، این معلمان حتماً به مدارس دولتی عادی می‌روند و این یک بی‌عدالتی بسیار بزرگ است که در شهرهای کوچک‌تر حاد می‌شود. با این مدل جداسازی و آموزش خاص به گروهی از دانش‌آموزان همراه با دریافت شهریه در حال آسیب زدن به جامعه هستند، گروهی از دانش‌آموزان در طول دوران تحصیل و از پایه‌های پایین‌تر دوپینگ آموزشی می‌شوند و از همان ابتدا به کلاس‌های آمادگی آزمون مدارس تیزهوشان رفته و در مدارس سمپاد پذیرفته می‌شوند.
بخش مهمی از چالش فعلی طبقاتی شدن آموزش به کم‌توجهی سیاست‌گذار به این حوزه و مشکلات مالی آن بازمی‌گردد. در واقع نوع شرایط حاکم این‌گونه نشان می‌دهد که آموزش‌وپرورش هیچ‌گاه یکی از مهم‌ترین مسائل برای دولت‌ها نبوده و همیشه با کمبودهای مختلفی مواجه است. در این شرایط سیستم مدیریتی برای پوشش کمبودها، ویترین‌هایی ایجاد کرده است تا آن را نمایش دهد و مشکلات پنهان بماند، وضعیت به‌گونه‌ای شده است که گروه به گروه برای افراد مختلف جامعه مدرسه ایجاد کرده‌اند.