یادآوری روز درگذشت جلال آل احمد
روزی که روح ناآرام، آرام گرفت
جلالالدین سادات آل احمد، مشهور به جلال آل احمد در یازدهم آذر ۱۳۰۲ در محله پاچنار تهران در خانوادهای روحانی به دنیا آمد. پدرش سیداحمد طالقانی، از روحانیان برجستۀ زمان و مادرش، خواهرزاده شیخ آقابزرگ تهرانی بودند. وی پس از اتمام دبستان به دلیل مخالفت پدر با تحصیل در مدارس وقت ضمن انجام کارهایی چون ساعتسازی و سیمکشی برق، شبانه درسش را در دارالفنون ادامه داد.آل احمد پس از پایان دبیرستان، به درخواست پدر برای آموختن علوم دینی راهی نجف شد اما پس از چند ماه به ایران بازگشت. وی سال ۱۳۲۲ تحصیل در دانشسرای عالی را آغاز کرد و سال ۱۳۲۵ درحالیکه به تحصیل در دوره دکترای ادبیات فارسی مشغول بود آن را رها کرد و به قول خودش «از آن بیماری (دکتر شدن) شفا یافت» جلال آل احمد تیر ۱۳۲۶ به خدمت وزارت فرهنگ درآمد و معلم شد و این شغل را تا پایان عمر حفظ کرد. او سال ۱۳۲۹ نیز با سیمین دانشور ازدواج کرد. آل احمد از جمله روشنفکرانی بود که پس از کودتای ۲۸مرداد ۱۳۳۲ تحت نظارت ساواک قرار گرفته و فعالیتهایش کنترل میشد. انتشار مقاله غربزدگی که بعدها تبدیل به کتاب شد در نخستین شماره کیهان ماه که زیر نظر وی منتشر میشد باعث فشار بیشتر ساواک بر او شد. روند انتقاد از سیاستهای دوران پهلوی از طرف جلال آل احمد حتی در خارج از کشور ادامه داشت. او در سفر سال ۱۳۴۳ خود به آمریکا با شرکت در دوازدهمین کنگره سازمان دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا در شیکاگو مطالب انتقادی را علیه مسئولان کشور و اوضاع سیاسی و اجتماعی بیان کرد. آل احمد سال ۱۳۴۶ به دنبال چاپ مقالهای انتقادی پیرامون جنگ اعراب و رژیم صهیونیستی بار دیگر از سوی ساواک احضار شد. او که کمکم متوجه عدم هرگونه اصلاح در چارچوب نظام وقت مملکت شده بود، توجهش به دین اندکاندک بیشتر شد. انتشار سفرنامه حج به نام «خسی در میقات» در سال ۱۳۴۵ بهوضوح بیانگر رویکرد جدید آل احمد است.جلال آل احمد دین را نهتنها بهعنوان تحرکبخشی جامعه تلقی میکرد، بلکه در تلاش بود که احساس و تجربه را با دانش دینی تکمیل کند.وی در طول فعالیت سیاسی و هنری خود آثار زیادی را به رشته تحریر درآورد. در سال ۱۳۲۴ با چاپ داستان زیارت در مجله سخن به دنیای نویسندگی قدم گذاشت و در همان سال، این داستان در کنار چند داستان دیگر در مجموعه دیدوبازدید به چاپ رسید. در طول سالهای ۱۳۳۳ و ۱۳۳۴ «اورازان»، «تات نشینهای بلوک زهرا»، «هفت مقاله» و ترجمه مائدههای زمینی را منتشر کرد و در ۱۳۳۷ مدیر مدرسه و سرگذشت کندوها را به چاپ سپرد. دو سال بعد در یتیم خلیج را درباره جزیره خارک چاپ کرد. سپس از ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۳ نون و القلم، سه مقاله دیگر، کارنامه سهساله، غربزدگی، سفر روس، سنگی بر گوری را نوشت و در سال ۱۳۴۵ خسی در میقات را چاپ کرد. در خدمت و خیانت روشنفکران، نفرین زمین و ترجمه عبور از خط قرمز از آخرین آثار اوست. جلال آل احمد سرانجام بهصورت بسیار ناگهانی ۱۸شهریور ۱۳۴۸ در اَسالِم گیلان درگذشت و پیکر وی بهسرعت تشییع و به خاک سپرده شد که باعث رواج شایعاتی درباره قتل وی توسط عوامل ساواک شد. جلال آل احمد وصیت کرده بود که جسد او را در اختیار اولین سالن تشریح دانشجویان قرار دهند اما پیکرش در مسجد فیروزآبادی شهرری به امانت گذاشته شد تا بعدها آرامگاهی در شأن او ایجاد شود که این کار هیچگاه صورت نگرفت.روی سنگقبر کوچک و بدون نام او، تنها امضایش دیده میشود.