مجتبی رستمیفر؛ کارگردان «ژولیوس سزار»:
حمایت از تئاتر شهرستان در حد شعار است
همدلی| کارگردان «مرثیهای بر مرگ ژولیوس سزار و چند مرغ از سیمرغ» که در تماشاخانه ایرانشهر به صحنه رفته درباره ویژگیهای نمایش و حاشیههایی که برای اجرای کار به وجود آمده بود، توضیحاتی ارائه داد.مجتبی رستمی فر کارگردان نمایش «مرثیهای بر مرگ ژولیوس سزار و چند مرغ از سیمرغ» که بعد از حاشیههای فراوان بالاخره از چند روز قبل اجرای خود را در تماشاخانه ایرانشهر آغاز کرده است، گفت: بعد از لغو اجرای ما در سالن اصلی تئاتر شهر و بداخلاقیهایی که از مجموعه دیدیم نمایش توانست با همکاری تماشاخانه ایرانشهر در این مجموعه اجرا بگیرد. با توجه به تجربه قبلی که برای اجرای نمایش «تاکسیدرمی» در تالار مولوی داشتم تصورم این بود که روال کار به همان ترتیب است چون به دلیل اینکه گروه من ساکن اهواز هستند ما بعد از گرفتن مجوز متن، فیلم نمایش را برای شورای نظارت ارسال کردیم و بعد از بازبینی و گرفتن مجوز، یک روز قبل از آغاز اجرای عمومی بازبینی زنده رفتیم. زمانی هم که فیلم کار را ارائه دادم تعهد داده بودم که بر اساس همان فیلم اجرا خواهم رفت. برای اجرای این نمایش هم همان روند را در پیش گرفتیم که متأسفانه اتفاقات دیگری افتاد و مدیریت تئاترشهر بدون اطلاع دادن به گروه، نمایش دیگری را جایگزین کار کرد و دلیلش را هم طولانی شدن روند دریافت مجوز عنوان کرده بود.او ادامه داد: البته در نهایت من دلیل اینهمه فشار و حساسیتهای بیمورد درباره این نمایش را درک نکردم. در ادامه من همان فیلم اجرای جشنواره را برای بررسی به تماشاخانه ایرانشهر ارائه دادم که همینجا از مدیریت و پرسنل این مجموعه برای همراهی با گروه سپاسگزاری میکنم. تماشاخانه ایرانشهر با توجه به اتفاقاتی که افتاده بود یک بازه زمانی برای آمادهسازی نمایش برای ما در نظر گرفت و در نهایت قرار شد کار از ۶ تا ۳۱شهریور در سالن ناظرزاده کرمانی به صحنه برود. رستمی فر درباره دیر باز شدن صفحه فروش بلیت نمایش توضیح داد: برای اجرا در ایرانشهر، شورای نظارت بهصورت حضوری کار را دیدند و یکی دو مورد اصلاحی را به کار وارد کردند که دربارهاش صحبت کردیم و حل شد. در نهایت برای ما آرزوی موفقیت کردند و به ما گفتند که میتوانید صفحه فروش بلیت نمایش را باز کنید که ما نیز این کار را انجام دادیم؛ اما باید از طرف اداره کل هنرهای نمایشی دستور باز شدن فروش بلیت به تیوال اعلام شود و دیگر دست گروه نیست.
رستمیفر گفت: این فرایند همان روز انجام نشد که البته مسئله مهمی نبود و با یک تماس تلفنی یا یک ایمیل از طرف نماینده اداره کل هنرهای نمایشی به سایت تیوال حلشدنی بود اما چون با تعطیلی آخر هفته روبرو شدیم سایت فروش بلیت باز نشد تا اینکه روز شنبه ۵شهریورماه من دوباره به اداره کل هنرهای نمایشی مراجعه کردم و بعد از امضای دوباره مواردی که باید در اجرا اصلاح میشد، قرار شد سامانه فروش بلیت باز شود که این اتفاق تا ساعت ۱۱شب امکانپذیر نشد درحالیکه روز بعدش ۶شهریور اولین اجرای نمایش بود و من تازه اجازه تبلیغات گرفته بودم.این کارگردان خوزستانی با گلایه از اینکه چون گروه نمایش از فاصله دوری برای اجرا به پایتخت آمده بودند، میشد تعامل بهتری برای اجرای نمایش با آنها صورت گیرد، بیان کرد: گلایه من این است آیا وقتی شرایط گروه من را میبینند و اینکه من ۴۰نفر آدم را از اهواز به تهران آوردم که حاصلش هزینههای خیلی زیادی مانند خرج رفتوآمد و خوردوخوراک، گرفتن پانسیون و هزینه حمل دکور نمایش که با کامیون ۱۸چرخ به تهران منتقلشده و بسیاری از هزینههای جانبی دیگر میشود، برداشته شدن چنین موانعی از جلوی پای گروه میتواند تااندازهای استرس را از روی دوش بچهها بردارد. اولین اجرای ما در ایرانشهر در واقع اجرای ژنرال نمایش محسوب میشد که البته همین تعداد محدود تماشاگران هم از دیدن کار راضی بودند اما با توجه به هزینههایی که متحمل شدم یک روز هم برای من یک روز است و چهبسا اگر من میتوانستم از یک هفته قبل بلیتفروشیام را باز و تبلیغات نمایش را شروع کنم از همان روز اول میشد مخاطبان زیادتری را به سالن بکشانم و کار با تبلیغ دهانبهدهان تماشاگر بیشتر فروش میکرد چون با این هزینههای سرسامآور ما امکان تبلیغات کمی برای نمایش داریم.رستمیفر متذکر شد: مگر چقدر این امکان برای تئاتر شهرستانها فراهم میشود که گروهی نمایشش را در تهران اجرای عمومی ببرد آنهم نمایشی که برگزیده جشنواره تئاتر فجر شده است. این اتفاق نیاز به همراهی مسئولان اداره کل هنرهای نمایشی و حتی مسئولان استان خوزستان دارد. با توجه به شعار حمایت از تئاتر استانها، ما نیاز به همراهی و رفع موانع داریم. گروه من بهعنوان نماینده تئاتر استانها به پایتخت آمده است آیا اداره کل هنرهای نمایشی در شهر به این بزرگی نمیتوانند محلی برای اسکان بچهها فراهم کند. ما که از آنها هتل ۵ ستاره نخواستیم بلکه تنها انتظار یک جای خواب و یک وعده غذایی داریم.کارگردان «تاکسیدرمی» با اشاره به شعار حمایت از تئاتر استانها که چند سالی است روی آن مانور داده میشود، گفت: وقتی شعاری را مطرح میکنیم باید همه جوانبش را در نظر بگیریم وگرنه در نهایت تبدیل میشود به شعاری که هیچ سودی برای کسی نخواهد داشت و به سرخوردگی و خستگی گروه میانجامد. من اگر همین فشارها بخواهد ادامه پیدا کند دیگر سمت تئاتر نخواهم آمد. مگر چقدر میتوانم از جیب خودم، خانوادهام و بسیاری موارد دیگر هزینه کنم و در نهایت هم بیلان کاریاش برای کسانی که شعار حمایت از تئاتر شهرستانها را دادهاند؛ حساب شود. حداقل انتظاری که ما داشتیم این بود که یک خیرمقدم از مسئولان تئاتر دریافت کنیم تا دلخوشی باشد برای این ۴۰جوانانی که از یک شهر دور برای اجرا به تهران آمدهاند.
او درباره ویژگیهای این اثر نمایشی متذکر شد: این نمایش اقتباسی از «ژولیوس سزار» و «منطقالطیر؛ حکایت سیمرغ» عطار است. وقتی اقتباسی از ادبیات کلاسیک و کهن خارجی و ایرانی صورت میگیرد این ریسک هم وجود دارد که چقدر از مخاطبان نمایش با این داستانها آشنا هستند ازاینرو باید همه تماشاگران را در نظر گرفت. من از همان ابتدا میدانستم برای روایت این دو داستان که یکی از آنها از ادبیات کهن ایرانی و دیگری از ادبیات کلاسیک غرب نشأت میگیرد باید در فرم، رنگ، موسیقی و دکور نمایش از جلوههای بصری نیز بهره بگیرم و برای مخاطب جذابیتهایی ایجاد کنم تا همین ویژگیها باعث شود تماشاگری که مثلاً «حکایت سیمرغ» را نخوانده بعد از اجرا در ذهنش علامت سوالهایی شکل بگیرد و برود داستان را بخواند چون در نهایت رسالت منِ هنرمند فرهنگسازی هم است.این کارگردان تئاتر خوزستانی یادآور شد: تلاش ما این بود که به معنای واقعی کلمه یک تئاتر روی صحنه ببریم و مطمئناً هر اثر نمایشی نقاط ضعف خودش را دارد و هر گروه خودش بیشتر از بقیه به نقاط ضعفش واقف است و نمایش من هم از این قاعده مستثنی نیست و مطمئناً این نمایش هم نقاط ضعف خودش را دارد. من در تلاش هستم برای فرهنگسازی و اینکه نگاههای خاصی را که به تئاتر شهرستانها وجود دارد، دور کنم و ثابت کنم میشود در استانها هم نمایشهایی با پروداکشن بزرگ کار کرد. متأسفانه ما در استان خودمان سالن نمایش و امکانات نور و سختافزاری و پلاتو نداریم اما با همه مشکلات و دغدغههایی که داریم، تلاشمان را میکنیم اما اگر در زمان اجرای عمومی هم با مشکلاتی اینچنینی روبرو باشیم دیگر چیزی جز یاس و ناامیدی برایمان نمیماند.رستمی فر در پایان صحبتهایش اضافه کرد: من فرزند این آبوخاک هستم. ما در خوزستان ۸سال برای این مملکت جنگیدیم و هنوز بعدازاین همهسال با مشکلات بسیاری دستوپنجه نرم میکنیم. ما در ثروتمندترین استان کشور با بیشترین کمبود امکانات سر میکنیم. تنها دلخوشی امثال من به همین تئاتر کار کردن و استفاده از استعدادی است که خداوند در اختیارمان قرار داده است اما در این راه نیاز به حمایت داریم. چون منِ نوعی با پشتوانه شعار حمایت از تئاتر استانها نمایشم را برای اجرا در تهران ارائه کردم اما بااینهمه مشکل مواجه شدم و در تأمین هزینههایم ماندهام. اگر بخواهیم نمایش را تمدید کنیم یا کار را در سالن دیگری به صحنه ببریم دیگر از عهده مخارج گروه برنخواهم آمد.