جزییات تازه از یک جلسه دولت روحانی
تحریم و فشار اقتصادی چه بر سر کشور آورد؟ در روزهای شروع این چنگ، در پشت پرده دولت روحانی چه گذشت؟ کتاب «بدون دود و آتش و خون» روایتهای جالب و جدیدی را در گفتوگو با رئیس جمهور سابق و دولتمردانش منتشر کرده است.
این کتاب که نوشته بهراد مهرجو و ولی خلیلی است، «گزارشی تحقیقی درباره اثرات تحریمها بر اقتصاد ایران» است.
جماران به صورت اختصاصی متن کامل گفتوگوی این کتاب با حسن روحانی را که تحت عنوان «ببخش و فراموش نکن» منتشر کرده که گزیدهای ای از آن در ادامه میآید:
30 بهمن 98 تاریخ ما متوجه کرونا در کشور شدیم
«۳0 بهمن سال 98 تاریخی است که ما متوجه کرونا در کشور شدیم. با همه مشکلات کشور اداره شد. ای کاش گفته شود که ما چطور مشکلاتی مانند کمبود ماسک را حل کردیم و ماسک نسبتا ارزان و بدون صف به مردم رسید. فکر کنم تا روزهای پایانی دولت میزان مرگومیر ناشی از کرونا به زیر 50 نفر برسد. واکسیناسیون ادامه دارد و بزودی هم نمونههای داخلی چه واکسن پاستور و چه برکت به دست مردم میرسد. در ایران هیچکس در بیماری کرونا بدون تخت نماند، بیماری به خاطر اکسیژن جان نداد.»
صداوسیما دروغ به خورد مردم داد
واقعیتش را بخواهید اگر صداوسیما اینقدر دروغ به خورد مردم نمیداد، من هم اصلا وارد نمیشدم ولی وقتی دیدم که اینها ذهن مردم را خراب میکنند، تصمیم گرفتم در مورد جنگ اقتصادی حرف بزنم.» به لحنش کمی شوخطبعی میدهد. خندههای آرامی میکند و ادامه میدهد: «این هم حسن کار صداوسیماست.»
وزرا گفتند استعفا بدهیم
«وقتی ترامپ جنگ اقتصادی را شروع کرد، اختلاف نظر اساسی در دولت وجود داشت که آیا با این وضعیت میتوان کشور را اداره کرد یا نه؟ حتی عدهای از وزرا پیشنهاد کردند که استعفای دستهجمعی بدهیم. میگفتند در این وضعیت باید کسانی با تمام اختیارات بیایند و دولت را بگیرند وگرنه شرایط برای اداره کشور مساعد نیست. به من گفتند برو با رهبری صحبت کن. گفتم این راهکار عملی نیست.» چند ثانیه سکوت میکند و ادامه میدهد: «گفتم این رفتار را نامردی میدانم. وقتی ما برویم، رهبری تنها میشود.»
به رهبری گفتم کوپنی نمیکنیم
«آقای حدادعادل آمد و به من گفت که کشور را کوپنی کنید. گفتم دولت این کار را تا روز آخر انجام نمیدهد. آنها این حرف را به رهبری هم زده بودند. به رهبری گفتم که نظرم این است که نباید کوپنی کنیم، ایشان هم تایید کردند و گفتند درست است.»
لاریجانی به من گفت یارانه را بیشتر کنید
«آقای لاریجانی به من میگفت که یارانه را بیشتر کنید و ارز 4200تومانی را حذف کنید. به وزرا گفتم که قیمت دقیق همه کالاها را روز به روز میخواهم. باید بدانم ماست، تخم مرغ، نان، برنج، گوشت و...دقیقا هرروز چند است. اگر میخواستیم حمایت در تامین کالا را قطع کنیم، مردم زیر بار گرانی له میشدند. گفتم نه. یارانه کالایی باید ادامه داشتهباشد و ارز 4200تومانی هم برای تامین کالا بدهید.»
می خواستیم بنزین را در بازار بفروشیم
«قصد ما این بود که بنزین و گازوئیل را در بازار بفروشیم و برای دولت تامین مالی کنیم. اما بدون اینکه به مردم فشار مضائف وارد شود. یارانه 45هزار تومانی پاسخگو نبود. بنابراین باید یارانه جدیدی تعریف میشد. بنابراین به 60میلیون نفر یارانه سوخت دادیم. سه قوه در مورد اجرای این طرح توافق کردیم ولی وقتی زمان اجرا رسید، در کاسه ما گذاشتند.»
خبرگزاری فارس خبرداد که بنزین گران میشود
«برای سفر استانی به کرمانشاه رفتهبودم. به من خبر دادند که خبرگزاری فارس اعلام کرده که آخر هفته قرار است بنزین گران شود. مردم به خیابان ریختند، صف تشکیل شد، پمپ بنزین آتش زدند. درحالی که در آن مقطع اصلا قصد این کار را نداشتیم. با این حال گفتم که برای چند ماه آینده را هم لغو کنید. هر روز یک داستان جدید پیش میآمد.»
غروب جمعه میخواستند دولت را زمین بزنند
«غروب جمعه عدهای تصمیم گرفتند، دولت را زمین بزنند. بعدها افراد اصلی دستگیر شدند. بازجوییهای آنها موجود است که میگویند از چه کسانی دستور گرفته بودند.» تنها بخشی از حرفها که روحانی ترجیح میدهد از آن عبور کند به همین بخش مربوط است.
«وقتی امریکا از برجام بیرون رفت، تصمیم اولیه این بود که ماهم بلافاصله از برجام خارج شویم. همان روز جلسه اضطراری گذاشتیم. همانجا تصمیم شد که 15روز دیگر از برجام خارج شویم. بعد فکر کردیم با یک چشم برهم زدن، 15روز تمام میشود. آن شب اعلام کردیم که ما برای خروج از برجام چند هفته مهلت میدهیم.»
«به آمریکا گفته بودند که ماشه را بکش و خارج شو. قرار بود همه چیز به نفع آمریکا باشد ولی ما کاری کردیم که معادلاتش بههم بخورد. این را حتی پوتین گفت که اگر شما از برجام خارج شده بودید، ترامپ نفس راحتی میکشید.»
از رهبری اجازه گرفتیم که تعهدات کم شود
مکرون طرف مذاکرات ما بود. طرف خارجی مدام وقت میگرفتند. سال 97 به این شکل گذشت، سال 98 تصمیم شد که از تعهدات کم کنیم. از رهبری اجازه گرفتیم که تعهدات کم شود. ایشان قبول کردند و فقط گفتند مدل کاهش تعهدات با ایران باشد. این دوره زمانی 10ماه طول کشید و در نهایت به طرف خارجی گفتیم، ما دیگر هیچ تعهدی نداریم. همان شب مکرون تماس گرفت و گفت از برجام خارج نشوید، شما تعهد دارید. گفتم شما مگر تعهدی در قبال ما پذیرفتهاید؟»
«کار ما این بود، برجام را در دولت یازدهم به وجود آوردیم و در دولت دوازدهم باید آن را حفظ میکردیم. واقعیت این است که همیشه یک نفر باید مخالف حرف بزند که من تحریک شوم و حرف بزنم.»
گره در کار ما زیاد انداختند
«گره در کار ما زیاد انداختند. برای تحریمها نه یکجا و یک جلسه یک سلسله نشست که دائم کار میکردیم. وقتهایی هم بود که با کمک رهبری تصمیم گرفته میَشد. گرههای کوری در کار بود که باید آن را با دست بازمیکردیم و این کار را هم کردیم.»
یکی از وزرا گفت من آدم جنگ نیستم و از دولت رفت
«یکی از وزرای دولت یازدهم پیش من آمد و گفت من آدم جنگ نیستم. اگر شما میخواهید بجنگید من نیستم و از دولت رفت. ما سه مقطع در میانه جنگ اقتصادی داشتیم که کار به سمت صلح میرفت. مقطع اول اروپاییها با محوریت مکرون واسطه شدند. مقطع دوم میانجیگری ژاپن بود و مقطع سوم مربوط به سفر نیویورک است.»
برجام نگذاشت جهان علیه ما متحد شود
«برجام اجازه نداد امریکا بتواند جهان را علیه ایران متحد بکند. ما در دولت دوازدهم کشور را با پولهایی اداره کردیم که بخشی از آن در اثر اجرای برجام طی دولت یازدهم به دست آمدهبود.» بازهم به همان لحن شوخ بازمیگردد و در حالی که به صندلی تکیه میدهد میگوید: «ما از صندوق توسعه ملی برداشت کردیم. اما پول صندوق توسعه ملی که از آسمان نیامده است. این همان پولی است که در سال 94، 95 و 96 به دلیل درآمدهای ارزی کشور به دست آمد. خیلی از کارهای عمرانی مانند افتتاح پالایشگاه ستاره خلیج فارس، خودکفایی در بنزین و...از همین منابع تامین شد. عدهآی میگویند اینها از صندوق برداشت کردند. بله از صندوقی برداشت کردیم که پول داخل آن را قبلا خود ما تامین کرده ّبودیم. پول خیلی از پروژهها از کجا آمد؟ از همان منابعی که برجام در تامینش کمک کرد.»