غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


دلاور جنوب به دست چه کسی کشته شد؟

ابهام در نحوه شهادت رئیسعلی پس از یک قرن

اگرچه یک بیش از یک قرن از جان باختن رئیس‌علی دلواری می‌گذرد، اما هنوز جزئیات کشته شدن او به‌صراحت مشخص نیست. مولف کتاب «تهاجم انگلیس به جنوب ایران» با بیان برخی اظهارنظرهای محققان داخلی و خارجی و شرح خاطرات برخی نظامیان انگلیسی نوشته است: «درباره چگونگی شهادت رئیس‌علی دلواری و اینکه به‌وسیله چه کسی کشته شد، اظهارنظرهای مختلفی شده است. آنچه مسلم است، این واقعیت انکارناپذیر تاریخی است که پیروزی درخشان این سردار در جنوب دلوار کینه‌ای که انگلیسی‌ها از او داشتند، همراه با رقابت‌های محلی نقش اساسی در این جنایت بزرگ داشت.»یاحسینی، پژوهشگر تاریخ در کتاب «رئیس‌علی دلواری» در مبحثی با عنوان «قاتل رئیس‌علی کیست» نظریه‌های گوناگونی مطرح و در مجموع چهار محور را بیان کرده است. همچنین، سرهنگ احمداخگر که از افسران ژاندارمری بود و در کنار رزمندگان جنوب با نیروهای انگلیس مبارزه می‌کرد، در خاطرات خود، غلامحسین تنگکی را قاتل رئیس‌علی معرفی می‌کند. وی دراین‌باره می‌نویسد: «در این ضمن جنگ‌های شبانه بلاانقطاع دوام داشت و رئیس‌علی دلباری هم در محل خود (دلبار) شجاعت‌های محیرالعقول می‌کرد تا اینکه شبی به سنگری که متعلق به دشمن بود، حمله کرده و به خیانت یک نفر تنگکی به نام غلامحسین که او را خائنانه به آنجا خواسته بود، هدف گلوله شد و داغ بزرگی بر دل عموم مسلمانان گذاشت.» 
بررسی چگونگی کشته شدن دلواری به یک نامه برمی‌گردد و این نامه به فردی به نام غلامحسین ختم می‌شود؛ نامه‌ای که یکی از هم‌رزمان سردار جنوب در رابطه با آن می‌گوید: «غلامحسین تنگکی به رئیس‌علی دلواری مکتوب کرد و نوشت به رسیدن مکتوب حرکت کرده، شب‌هنگام بیایید در تنگک در خانه خودم منزل کنید تا در صدق و صفا زیر رکاب شما باشم و انگلیسی‌ها را از خاک بوشهر حرکت دهیم. رئیس‌علی به‌مجرد وصول مکتوب عازم تنگک می‌شود تا آنکه می‌رسد به پشت خانه غلامحسین تنگکی. رئیس‌علی صدا می‌زند، الوعده وفا، غلامحسین تنگکی جواب می‌دهد من جای نمی‌دهم. حرف‌های ایشان بلند می‌شود و آواز ایشان خشن می‌شود و شروع به حرف ناهموار زدن می‌شود تا آنکه رئیس‌علی دلواری می‌رسد نزدیک دیوار خانه که بین طرفین تیر و تفنگ می‌شود. از قضای آسمانی تیری خورد به فرق رئیس‌علی و رئیس‌علی به زمین می‌افتد.»انتشار «یادداشت‌های مسترچیچک، نایب‌کنسول انگلیس در بوشهر» که در سال ۱۳۹۳ خورشیدی با ترجمه افشین پرتو در مجموعه آثار «دانشنامه بوشهر» به چاپ رسیده، این حقیقت را آشکار ساخت که توطئه قتل رئیس‌علی دلواری با هدایت این سیاستمدار انگلیسی و با همکاری «میرزارحمت لیلکی» و عاملیت «غلامحسین» انجام گرفته است. «چیچک» در گزارش خود می‌نویسد: «در سیلاب دگرگونی‌ها حادثه‌ای روی داد. تمام شد. یکی رفت. رئیس‌علی کشته شد. میرزا رحمت لیلکی تمام امروز چشم به من دوخته بود و وقتی بعدازظهر خبر را آورد از سکوت طولانی‌ام تعجب کرد. هرگز شانه‌اش را نفشرده بودم. پس از پایان دوران طولانی سکوتم، شانه‌اش را فشردم. باید قهقهه سر می‌دادم، ولی نمی‌خواهم. آن‌کس را که برگزیده بودم، کار را تمام کرد. در میان درگیری تیری و فریادی و مرگی... در پایان یک ماجرا آدمی افتاده بر خاک. در خاک خواهد خفت. فردا درباره او و من و آن خاک چه خواهند گفت. من و او نجنگیدیم ولی فردا درباره آن‌کس که تیر را انداخت چه خواهند گفت.»رئیس‌علی دلواری فرزند رئیس محمد، کدخدای ده دلوار بود که در سال 1299 ه. ق متولد شد. او درعصر مشروطیت جوانی بیست‌وچهارساله، بلندهمت، شجاع، در صدق و وفا بی‌مانند و در حبّ وطن کم‌نظیر و در توکل به خدا ضرب‌المثل بود. اگرچه سواد کامل و معلومات کافی نداشت، اما پاکی سرشت و صفات حمیده او طوری بود که زبانزد خاص و عام بود. رئیس‌علی بعدازاین که قوای اشغالگر انگلستان بوشهر را به تصرف خود درآوردند با شجاعتی وصف‌ناپذیر به مقابله پرداخت و شکست سنگینی بر قوای انگلستان وارد کرد و در حین مبارزه با دشمنان اسلام و ایران، از پشت مورد هدف گلوله فرد خائنی قرار گرفت و در منطقه تنگک صفر، در بیست و سوم شوال1333ه ق/3سپتامبر 1915، به شهادت رسید.