عباس معروفی و سمفونی مردگان
روایت مرثیه و شکست
فیض شریفی (منتقد و پژوهشگر ادبیات)حال و هوای داستانی عباس معروفی در مجموع شکست و مرثیه است. شخصیتهای داستانی او خیلی تلاش میکنند که سدهای سدید را در مقابل خود بردارند اما نمیتوانند و برمیگردند تا باز تلاش کنند سرشان را بر دیوار بزنند و برگردند. رمان سمفونی مردگان به سبک رمان های مدرن نوشته شده است. داستانی است که دوار/ دايره وار است، خطی - زمانی نیست. مسطح نیست و حوادث متوالی نمیآیند. اشخاص و حوادث این رمان حجيم در مه و غباری غلیظ سرگرداناند. رمان سرگذشت خانواده «جابر اورخانی» است. از میان اشخاص عمده رمان، جابر و پسران او، آیدین، یوسف، اورهان و دخترش، آيدا و ایاز پاسبان، صابر برادر جابر و سور ملینا جذابیت بیشتری دارند. دو برادر در رمان، آيدين و اورهان معرف دو روحيه متضادند. آيدين شاعری آرمانطلب و لاابالی است، اورهان، کاسبکار، حسود، فرصتطلب و به طبع سازشکار است. مقابله این هردوان، مسئله برادرکشی، پدرسالاری و نسل جوان، تم اصلی رمان است. زمان داستان مربوط به اوضاع سیاسی و اجتماعی و فکری پیش و بعد از شهریورماه است و مکان داستان، بهطور عمده، اردبیل است. شیوه کار معروفی بر بنیاد تداعی معانی و کنکاش در ژرفای ناخودآگاهی فردی و همچنین ساختار موسیقی است. نام کتاب سمفونی مردگان و بخشهای کتاب «موومان» یک، دو، سه، چهار، حکایتگر همین معناست. (سمفونی آهنگی است که از اصوات سازهای متفاوت به وجود میآید...). معروفی در این رمان از سمبلیستها و بهخصوص مارسل پروست تبعيت میکند. او در شیوه «پلی فونیک» و چندآوایی متأثر از برداران کارامازوف و ابله داستایفسکی است؛ و در شخصیتسازی و شیوهی داستانی از خشم و هیاهوی ويليام فاکنر پیروی میکند. طرح شخصیتها بهطور کامل برگرفته از خشم و هیاهوی است. در کتاب فاکنر بنجی، کدی، کونتین و جیسون دقیقا شبيه به یوسف، آيدا، آيدين و اورهان اند. اوضاع جابر اورخانی و همسرش نیز در خطوط کلی مشابه کامپسونها در رمان خشم و هیاهو است. شباهتها آنقدر قوی و پر رنگ است که احتمال هرگونه تواردی را غیرممکن میسازد. بااینحال، عباس معروفی، فصلهای درخشانی در این رمان آورده که توانمندی زبان و نگاه نویسنده را نشان داده است.