غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


نگاهی به نمایش «بازی بزرگ»

سنگینی درد عمیق بر قلب چند زن تنها

پژمان دادخواه (روزنامه‌نگار و منتقد)

هنر و ادبیات همواره در پی ترسیم زندگی و نمایش رخدادهای اجتماعی بوده و اگر نگاهی به آثار هنرمندان و ادبا داشته باشیم، در بیشتر مواقع پیوند میان اثر ادبی‌ هنری و اجتماع پر رنگ‌ و ملموس است. از سویی دیگر در اکثر زمان‌هایی که مخاطب تحت تأثیر قرار می‌گیرد، در شرایطی است که با مسائل مربوط به زندگی و سرنوشت آدم‌ها مواجه می‌گردد و هر‌چه که سرشت زندگی نکته‌سنجانه و توام با مهارت و خلاقیت توسط هنرمند ارائه گردد، طبیعتاً این تأثیرگذاری ژرف‌تر خواهد بود و مخاطب به لحاظ عاطفی منقلب شده و همچنین به آگاهی و بصیرت دست می‌یابد. این روزها در تالار قشقایی مجموعه تئاتر‌ شهر نمایش «بازی بزرگ» به نویسندگی و کارگردانی زهره بهروزی‌نیا روی صحنه است و آتیه جاوید، فاطیما سرلک، مریم سرمدی، مریم معینی، به‌ناز نادری و هدا ناصح در آن به ایفای نقش می‌پردازند. این نمایش را هم می‌توان در زمره آنچه در سطرهای فوق بدان اشاره شد، در نظر گرفت. اثری که در پیوند با اجتماعیات بوده و مخاطب را تحت تأثیر قرار می‌دهد. با صراحت و صداقت سخن می‌گوید و از همین حیث تأثیرگذاری و آگاهی‌بخشی آن به‌مراتب عمیق‌تر و قوی‌تر است. این نمایش روایتی از چند زن زندانی است که با دستبند و چادر رنگی به صحنه وارد می‌شوند و قرار است برای دریافت عفو مشروط نمایشی را در جشنواره اجرا کنند. در طی نمایش هر کدام از زن‌ها داستان زندگی خود را روایت می‌کنند؛ داستانی که منجر به غمی‌شده که روی قلبشان سنگینی می‌کند. مخاطب با رنج‌های آنان آشنا می‌شود و به‌نوعی علت به زندان افتادنشان مشخص‌شده و بسیاری از مسائل زمینه‌ای شرح داده می‌شود. دردها و رنج‌های هر کدام از آن‌ها برایمان خیلی غریبه نیست‌ و از همین حیث می-توان گفت یک یادآوری و تذکر است و به همین مناسبت در تأثیرگذاری موفق عمل می‌کند. «بازی بزرگ» مشکلات زنانی را روایت می‌کند که شاید کمتر به آن‌ها توجه شده و تحت شرایطی منجر به خلاف شده‌اند و در این راه رنج زیادی را به جان خریده‌اند. تنها بودند، تنهاتر شدند و با روحی خسته و دلی شکسته این تنهایی را مرور می‌کنند. «بازی بزرگ» بدون اضافه‌گویی، بدون دکور پرطمطراق و با روایتی سرراست مخاطب را تا آخر همراه می‌کند و آنچه بر وزانت کار می‌افزاید، روایتی از زندگی آدم‌هایی است که جنبه اسنادی و عینی آن قوی است و مخاطب برای شنید آن گوشش را تیز می‌کند‌. علاوه بر متن اجتماعی تأثیرگذار، انتخاب بازیگران انتخابی بجا و شایسته است. بازیگران بازی بسیار تاثیرگذارانه‌ای ارائه کرده و به درک عمیقی از شخصیت‌ها دست‌یافته‌ و توانسته‌اند به‌خوبی جان کلام متن را منتقل کنند. تک‌تک بازیگرها با بازی درخشان خود این غم‌نامه را به بهترین شکل ترسیم می‌کنند؛ به‌خصوص آنجا که هر کدام در قالب تک‌گویی، شرح زندگی خود و علت به زندان افتادنشان را بیان می‌کنند و به لحاظ عاطفی در صحنه غوغایی بر پا می‌کنند. در نهایت به‌عنوان جمع‌بندی این نوشته می‌توان قول لوکاچ در خصوص آثار اجتماعی را یادآور شد که آثار ادبی و هنری فاخر و ماندگار، بازتاب واقعیت هستند و از طریق آن‌ها می‌توان جهان خارج و کل زندگی را درک کرد. به اعتقاد وی یک زندگی پر حادثه و غنی پیش‌شرط ادبیات بزرگ است...نویسنده باید زندگی سرشار از غنا و بهره‌وری داشته باشد. بر اساس این گفته می‌توان نمایش «بازی بزرگ» را یک اثر موفق و تأثیرگذار درنظر گرفت، چراکه عمیقاً سعی در ترسیم زندگی و احوال این چند زن داشته و توانسته مخاطب را به بصیرت و آگاهی دقیق‌تری از واقعیت هدایت کند.