اژدهای هفتسر مافیای فوتبال
محمدعلی آقایی- تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی اساساً فوتبال کشورمان همچون دیگر کشورها جهانسومی و حتی برخی کشورهای اروپایی و آمریکایی، آماتور شناخته میشد، به این معنی که اگر مبلغی جزیی به مربیان و کادر فنی و بازیکنان پرداخته میشد بیشتر بهعنوان پاداش و اعانه تلقی میشد. در سالهای اول پس از انقلاب به ورزش و بهویژه فوتبال چندان اعتنایی نمیشد. حتی برخی ورزش و فوتبال را نوعی تفریح بهجامانده از دوران طاغوت میدانستند. در طول جنگ تحمیلی باوجوداینکه مناطق نفتخیز (آبادان، اهواز، مسجدسلیمان و.) که قطبهای فوتبال ایران شناخته میشدند زیر بمباران موشکی و حملات هوایی و زمینی فوتبال به محاق رفت و بهجز در تهران و چند شهر دیگر فعالیت خاصی دیده نمیشد. بااینوجود فوتبال در مناطقی از خوزستان که تا حدودی امنیت بیشتری داشت در سطح منتخب شهرستانها فوتبال دنبال میشد. بههرحال تا اواخر دهه هفتاد میشود گفت که فوتبال ایران در زمره آماتورها جای داشت و در اوایل دهه هشتاد بهسرعت گامهای بزرگی در مسیر حرفهای شدن برداشت. پسازآن که این ورزش جذاب، توجه افکار عمومی و رسانهها را به خود جلب کرد، نرم نرمک پای غیر فوتبالیها با پشتوانه گاه سرمایه شخصی و گاه برخی نهادها به فوتبال باز و مسیر حرفهای شدن هموارتر شد. هماکنون اگرچه پولهای کلانی در باشگاههای دولتی یا شبهدولتی و گاه خصولتی صرف میشود، بااینوجود برخی کارشناسان داخلی و بینالمللی مدعی هستند که فوتبال ما تا حرفهای شدن هنوز فاصله زیادی دارد. بااینهمه در کشور ما فوتبال نیز نتوانسته است از زیر تأثیر سیاست به دور باشد و برخی تحولات آن با سیاست پیوندی عمیق دارد. همین نیمهشب سهشنبه نهم شهریورماه بود که مجمع عمومی فدراسیون فوتبال برای انتخاب رئیس فدراسیون برگزار شد و از بین فقط سه نامزد، مهدی تاج با همه حرفوحدیثهایی که پیرامون عملکرد او در دوره قبل فدراسیون فوتبال وجود دارد، بهعنوان رئیس فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی انتخابانیده شد (!) او به منصبی بازگشت که پیشازاین در آن کارنامه نهچندان درخشانی از خود برجای گذاشته بود و انتقادات از عملکرد او بهگونهای است که برخی آن را تا حدودی خیانتبار دانسته و حتی قرارداد وی با «مارک ویلموتسِ» بلژیکی را با قرارداد ترکمانچای قیاس میکنند. حتی در همین روزهای اخیر مقامات دیگری چون کمیسیون ورزش و جوانان مجلس شورای اسلامی و برخی از مدیران قضایی با لحن شدیدی عملکرد او را نامطلوب ارزیابی کردند. اکنون این انتخاب سوالات متعددی پیش روی مخاطبان ایجاد میکند. ازجمله اینکه اساساً مراجع و مقامات ذیربط از قبیل وزیر ورزش و جوانان، رئیس دولت، سازمان بازرسی کل کشور، کمیسیون اصل نود مجلس، کمیسیون ورزش و جوانان مجلس، حراست وزارت ورزش، وزارت اطلاعات و... چه نقشی در این میانه بازی کردهاند یا باید بازی کنند؟ یا باید تا چه زمانی دلنگران باشیم که تکلیف اینهمه پولهایی که از سفره اقشار ضعیف یا مالیاتهای کلان تولیدکنندگان به فوتبالی کشور سرازیر شده، چه میشود؟!