فوتبال ایران در حسرت یک دهداری
محسن افلاکی- در برنامه فوتبال برتر که نامزدهای ریاست فوتبال ایران دعوتشده بودند، بسیاری از بینندگان غیبت آقای تاج را بهحساب حاشیههای ایشان گذاشتند و نقطهضعف دانستند؛ اما حقیقت این بود که میهمان خاص برنامه، داماد حجلهای دیگر بود. در ساعات پایانی برنامه هم با اعلام مجری بابت خبر مهمی که به دستشان رسیده بود، بحث مهندسی شدن رای گیری قوت گرفت. جلسه شبانه هیات رئیسه فدراسیون و حاشیههای امسال تیم ملی و بازیکنان و نهایتا انتخاب آقای تاج با وجود پرونده سنگین مالی ویلموتس و بدهی سنگین تحمیلی به فوتبال ایران و در آخر استعفای سرمربی تیم ملی فوتسال، بهت و حیرت جماعت فوتبالی را به همراه داشت. در دولتی که از رئیسجمهور تا ریاست قضایی کشور همه از صنف قضات و قضاوت بودند و هستند، چگونه این انتخاب و تائید صورت گرفت؟
این سوال هنوز هم جوابی نداشته است و حتی حضور آقای ساکت در مقام عضو هیات رئیسه فدراسیون که هنوز مدرک تحصیلیاش را به گفته آقای اسدی ارائه نداده و لقب ابوالمشاغل را به او دادهاند نیز تعجب و تشنج در میان فوتبالیها ایجاد کرده است. اما چیزی که این روزها شاهدش هستیم ظاهراً قحطالرجال در فوتبال ایران است و آنچه از فوتبال و مفاخرش و کاربلدها در ذهن ما بوده و هست، خیالی بیش نبوده و ما تا کنون در رؤیاهایمان به سر بردهایم و حقیقت با تمام تلخیهایش همین است که این روزها میبینیم.
حاشیه رأیگیری و بعدازآن، به گفته همگان یک جمله است و آن اینکه همدستان پروژه ویلموتس به تاج رأی داده و وی را دوباره به قدرت رساندهاند. اینکه ایشان بااینهمه حرفوحدیث بهراحتی تائید صلاحیت میشود، اینکه امسال را فولادیها با رکوردشکنی در اعداد و ارقام و افراد به نیمه رساندهاند و خطاب قراردادن صداوسیما توسط آقای تاج که بیایید در کنار هم باشیم، کنایه و اشاره به یکهتازی ایشان و دوستانش را دارد که با همه اتهامات، هنوز هم انگشت اشاره را بهسوی مخاطب میگیرد. شعارهای انتخاباتی ایشان در مورد پس گرفته شدن پولهای بلوکهشده ایران از فیفا که قبلاً اعلام کرده بود این پول را میتوان بهجای طلب ویلموتس جایگزین کرد. اما مشخص است که این پول، پاداش بازیکنان و کادر فنی و فدراسیون فوتبال بهعنوان صعود به جام جهانی است. به عبارتی حقالناس است و او نمیتواند آن را بابت بدهیهای دوره مدیریت خود استفاده کند. در رابطه با ورود بانوان به ورزشگاه، این مدال نه به سینه میرشاد ماجدی است و نه به سینه تاج. این مطالبه فیفا از ایران و یکی از موارد عدم تعلیق فوتبال ایران است و تائید و تصویب این مسئله به عهده حاکمیت است نه مدیران. این موجسواری قطعاً از چشم عاقلان دور نخواهد ماند. رفع مشکل مالی فدراسیون با کارهای اقتصادی که تا کنون جز جنگودعوای صداوسیما و حق پخش و حق باشگاهها و بدهی فدراسیون، عوایدی دیگر نداشته و ظاهراً این بنگاه فقط در حال فربه کردن مدیران است. در رابطه با انتخاب سرمربی جدید یا تجدید قرارداد با اسکوچیچ، هر حرکت آقای تاج با هر مهرهای، نیاز به تفکر عاقلانه و رصد روزها و ماههای آینده را دارد تائید اسکوچیچ که خود اسیر دلالها شده و این روزها بارها از عرش به فرش رسیده، سناریوی خود را میطلبد.
حضور کیروش با توجه به کارنامههای شکست در نقش سرمربی تیمهای بزرگ و مطرح آفریقایی و آمریکای جنوبی، فشار رسانهها و فوتبالیها را در پی خواهد داشت. اگرچه ایشان هم در لیست دلالهای فوتبال قرار دارد و اگر این اتفاق توأم با نتایج بد برای تیم ملی باشد، در آینده هجمه زیادی را دستگاههای مربوطه از طرف ارباب جراید و مردم باید تحمل کنند و ریسک بالایی را میطلبد.
زمزمه حضور برانکو با توجه به شخصیت ثابت و کاریزمایی که در ایران دارد و کارنامههای معقول در تیم ملی و باشگاهی و حتی حضور در کنار اسکوچیچ که هموطن اوست، انتخاب آرام و با سیاستی به نظر میرسد. گزینههای امیر قلعه نوعی و حتی جواد نکونام، یک گزینه هیجانی است، اگرچه هر دو مربی قابلاحترام همه اقشار هستند و کارنامه درخشانی دارند ولی با توجه به حکومت فولادیها در فوتبال ایران، دور ازنظر نمیرسد. فصل پیش با حضور آجرلو و میرشاد ماجدی و حکم عجیبوغریب کمیته اخلاق، گل گهر از کورس رقابت بازماند و استقلال قهرمان شد و بسیاری امسال تیم سپاهان را از حالا قهرمان لیگ میدانند. سرمربی خوب و مدیریت فولادیها در فوتبال، این شائبه را از هماکنون به وجود آورده است. در این میان وحید هاشمیان با سابقه فوتبال در اروپا و مدارک عالی مربیگری، همیشه در سایه دلالها و رانتخورها مانده و کمتر از او بهعنوان یک کاربلد استفادهشده است. او میتواند هم خودش و هم با کمک بزرگان از زیر این سایه سنگین بیرون آمده و کمک مؤثری برای فوتبال ملی ایران باشد. در فوتبالی که کرکسها به آن پنجه افکندهاند، نیاز به حضور یک دهداری احساس میشود.