عملکرد یکساله حکومت افغانستان، تغییری را نشان نمیدهد
طالبان؛ همان نسخه قدیم
همدلی| محسن رفیق: پس از گذشت یک سال از آغاز حکومت طالبان در افغانستان، اگر چه در ظاهر، گستره درگیریها در این کشور روندی کاهشی داشتهاند، اما همچنان مردم این کشور با مشکلات و دشواریهای عظیمی روبهرو هستند. مشکلات اقتصادی، بحران مهاجرت، منع آموزش دختران و ایجاد محدودیتهای بیشمار در آزادیهای فردی و اجتماعی مردم جامعه، تنها بخشی از نابسامانیهایی است که حکومت طالبان برای شهروندان افغانستانی به ارمغان آورده است. همچنین، موازی با این مشکلات، از بین رفتن ذخایر ملی، فروپاشی نهادها و همچنین سقوط زیرساختهای دولت پیشین که بههرحال بخشی از تشکیلات جامعه سیاسی افغانستان را بهعنوان یک عضو از جامعه بینالملل به خود اختصاص داده بود، باعث شده تا جامعه جهانی نیز در نوع برخورد و مراودات خود با این کشور در نوعی سردرگمی به سر برد. این در شرایطی است که در ابتدای سیطره طالبان بر افغانستان، برخی بر این باور بودند که رویکرد این طالبان بهظاهر جدید، با آنچه در گذشته پیش از خود نشان داده بودند و مجموعهای از خشونت، ترور، تجاوز و افراطیگرایی را تشکیل میداد، متفاوت است؛ امری که البته گذشت اینیک سال، خلاف آن را ثابت کرد.
کارنابلدی طالبان و افزایش مشکلات اقتصادی
اگر چه بحران اقتصادی افغانستان، مدتها پیش از به قدرت رسیدن طالبان آغاز شده بود اما با تسلط این گروه بر افغانستان که 38میلیون نفر جمعیت دارد، اوضاع وخیمتر شده و کشور را به لبه پرتگاه کشانده است. این در شرایطی است که بلافاصله پس از سلطه طالبان، تمامی کمکهای خارجی به ارزش بیش از ۸میلیارد دلار در سال که حدود ۴۰درصد از تولید ناخالص داخلی افغانستان را تشکیل میداد بهطور کامل قطع شد؛ درحالیکه اقتصاد افغانستان کاملاً وابسته این کمکها بود. علاوه بر این، آمریکا داراییهای افغانستان به ارزش ۷میلیارد دلار را در بانکهای خود مسدود کرد و تحریمهایی گسترده علیه افغانستان اعمال کرد؛ داراییای که با وجود مذاکرات اخیر میان آمریکا و طالبان، همچنان دور از دسترس مردم افغانستان باقیمانده است.از سوی دیگر، در نتیجه سوءمدیریت طالبها، از آغاز حکومت آنها در افغانستان تاکنون اقتصاد این کشور ۲۰ تا ۳۰درصد کوچکتر شده است؛ خشکسالی، محصولات کشاورزی را از بین برده و گرسنگی و فقر را افزایش داده است. رویگرداندن سرمایهگذاران خارجی و از بین رفتن تجارت خارجی تحت تأثیر تحریمهای بانکی، اقتصاد این کشور را نابود کرده است. در همین حال، بخش زیادی از جمعیت ۳۹میلیون نفری افغانستان بیکار شده و مفاهیمی نظیر معیشت و خدمات اجتماعی در این کشور تقریباً از بین رفتهاند.به گزارش ایسنا، در حال حاضر فقر، گرسنگی و بحران انسانی در این کشور به وخیمترین وضعیت خود رسیده است. بر اساس آمارهای سازمان ملل، گرسنگی شدید بیش از ۲۰میلیون افغان، یعنی نزدیک به نیمی از جمعیت را در معرض خطر قرار داده است؛ رقمی که نسبت به سال گذشته افزایشی ۶۵درصدی داشته است. همچنین بانک جهانی در گزارش جدید خود هشدار داده که ۶۹درصد از مردم افغانستان توان تأمین غذای روزانه خود را ندارند و ۱۶درصد از خانوادههای افغان در طول روز کمتر از یک وعدهغذا مصرف میکنند. آمارهای جهانی همچنین نشان میدهند ۵۹درصد از افغانها نیازمند دریافت کمک آنی هستند و درصورتیکه اقدامی سریع صورت نگیرد تا پایان سال، ۹۷درصد از جمعیت افغانستان به زیر خط فقر سقوط خواهند کرد. در این میان، کودکان افغان اصلیترین قربانیان بهشمار میروند. سازمان ملل اردیبهشتماه سالجاری اعلام کرد بیش از ۱.۱میلیون کودک زیر ۵سال در افغانستان در معرض سوءتغذیه شدید قرار دارند، درحالیکه خدمات درمانی کارآمد و مناسبی هم برای رسیدگی به وضعیت کودکان آسیبدیده در این کشور وجود ندارد.به گزارش نیچر، از زمانی که طالبان در ماه اوت گذشته قدرت را به دست گرفتند، افغانستان وارد یک بحران انسانی شده است. بسیاری از افغانها غذای کافی ندارند و درگیری بین طالبان و گروههای رقیب ادامه دارد،از سوی دیگر شیوع بیماریهای عفونی نیز گسترش پیداکرده است.
محدود کردن آزادیها و فشار بیشتر بر زنان
برخلاف ادعاهای اولیه طالبها مبنی بر فاصله گرفتن آنها از شیوههای افراطی و سرکوبگرانه، زنان بهسرعت از صحنه سیاست و جامعه افغانستان حذف شدند و محدودیتهای شدیدی برای حضور آنها در اجتماع اعمال شد. وزارت امربهمعروف و نهی از منکر طالبان با سیاستهایی افراطی سابق، کار خود را در افغانستان آغاز کرد. در ادامه طالبها چند ساعت پس از آغاز فصل بازگشایی مدارس، بازگشت دانشآموزان دختر دوره متوسطه به مدارس را ممنوع اعلام کرد. بر اساس گزارش رسانههای افغان، طی یک سال گذشته بیش از ۴۰۰مدرسه خصوصی به دلیل کاهش جمعیت دانشآموزان، فقر و ممنوعیت تحصیل دختران در افغانستان تعطیل شدهاند.به گزارش ایسنا، در حال حاضر و با گذشت حدود یک سال پس از آغاز حکومت طالبان، زندگی برای دانشگاهیان در افغانستان بهطور فزایندهای غیرقابلتحمل شده است. این موضوع بهویژه برای دانش آموزان و دانشجویان زن ملموستر است. علاوه بر این چالشها، اعضای هیات علمی در دانشگاهها، بودجهای برای انجام تحقیقات ندارند و با کاهش حقوق و از بین رفتن آزادیهای علمی نیز روبرو هستند. برای دانشجویان زن افغان نیز، زندگی تحت سلطه طالبان به این معناست که بیشتر آنها باید از لباسهایی استفاده کنند که حتی صورت آنها را بپوشاند. اساتید زن نیز از تدریس به مردان منع شدهاند. علاوه بر این، دانشجویان زن نمیتوانند با مردان در یک کلاس شرکت کنند.یک دانشجوی زن و محقق پزشکی در کابل که خواست نامش فاش نشود، به گزارشگر نیچر، میگوید: «طالبان وضعیت را برای زنان بدتر و بدتر میکند.» مصاحبهشوندگان دیگر نیز که همگی محقق بودند، خواستند نامشان فاش نشود. چراکه میگویند انتقاد از طالبان، خانواده و شغلشان را در معرض خطر بسیار بزرگی قرار میدهد. در همین حال، تعدادی از دانشگاهیان در افغانستان با ارتباطات بینالمللی یا منابع مالی، این کشور را ترک کردهاند و بسیاری دیگر به دنبال راهی برای خروج هستند. یکی از اساتید پیشین در کابل که پس از روی کار آمدن طالبان از افغانستان گریخته است به گزارشگر نیچر، میگوید: «در حکومت قبلی، باوجوداینکه ما مشکلات زیادی ازجمله تبعیض و فساد داشتیم، حداقل امیدوار بودیم که همهچیز بهتر میشود ولی اکنون امیدمان را ازدستدادهایم.»
ایجاد مشکلات برای ایران از سوی حکومت جدید افغانستان
در ابتدای قدرت گرفتن دوباره طالبان در افغانستان، اعتماد متولیان سیاست خارجی ایران به این گروه تروریستی و تلاش برای تطهیر آنها که با قوت و قدرت زیادی انجام شد، به نتیجهای منجر نشد و با گذشت زمان، غیرقابلاعتماد بودن این جماعت بروز و ظهور بیشتری پیدا کرد.سلطه طالبان بر افغانستان، مصادف بود با دهه عاشورای سال گذشته بود. در آن زمان، عناصری از این گروه، پرچمهای حسینی را در غزنی، مزارشریف و کابل جمعآوری کردند و هنگامیکه سران طالبان با اعتراض نمایندگان جمهوری اسلامی ایران و بزرگان شیعه در افغانستان مواجه شدند، گفتند عناصر خودسر مرتکب این اقدامات شدهاند و ما به امام حسین احترام میگذاریم و حتی بعضی از مسئولان آنها نیز در مجالس عزاداری حسینی شرکت کردند. بااینوجود چند روز پیش، حکومت طالبان همزمان با شروع محرم، نام عاشورا را از تقویم افغانستان حذف کرد و در کابل و غزنی نیز به محافل عزاداری حسینی حمله شد و دهها نفر از شیعیان به شهادت رسیدند. هرچند طالبان، داعش را مسئول اصلی این حوادث میداند اما آزاد شدن هزاران زندانی داعشی توسط حکومت طالبان در آستانه ماه محترم، باور کردن چنین ایدهای را ناممکن میکند. این در حالی است که انفجارهای زیادی نیز در نمازهای جمعه شیعیان در چند شهر افغانستان در یک سال گذشته رخداده است.از سوی دیگر حقابه ایران از هیرمند که یک حق قانونی مستند به قرارداد رسمی دو کشور ایران و افغانستان است نیز به یکی دیگر از موارد اختلاف طالبان با ایران تبدیلشده است. این حق قانونی ایران که فارغ از نوع حکومت در افغانستان، باید در نظر گرفته شود، در طول یک سال گذشته بلاتکلیف مانده و طالبان در این زمینه به همان راهی رفتند که دولت اشرفغنی رفته بود. این در شرایطی است که در هفته گذشته، نماینده رئیسجمهور در امور افغانستان، خبر از رسیدن آب هیرمند به ایران داد ولی اطلاعات موجود نشان میدهد آنچه به بعضی مناطق نفوذ کرده سرریز سیلهای اخیر بوده و طالبان همچنان از دادن حقابه ایران خودداری میکند.در همین حال، درگیریهای نظامی در مرز ایران و افغانستان نیز در حال افزایش است. این در شرایطی است که آغازکننده این درگیریها همواره عناصر طالبان بودهاند. در همین زمینه، چندی پیش، درگیری دوباره نیروهای مرزی در مرز ایران و طالبان در منطقه شغالک شهرستان هیرمند، به تنش جدیدی در مرزهای دو کشور تبدیل شد. طی سالهای گذشته در منطقه شغالک، از توابع بخش مرکزی شهرستان هیرمند در استان سیستان و بلوچستان، دیوارهایی برای مقابله با قاچاقچیان و اشرار احداث شده است؛ دیوارهایی که در داخل خاک ایران و در چند صدمتری مرز این کشور با افغانستان قرار دارد و نیروهای طالبان تصور میکنند که این دیوارها خط مرزی دو کشور است. این دومین تنش مرزی دو کشور طی سه ماه گذشته بود. پنج ماه پیش نیز نیروهای طالبان با مرزبانان پاکستانی وارد درگیریهای مسلحانه شدند که در جریان آن دو نیروی طالبان و پنج مرزبان پاکستانی کشته شدند.بههرروی، اینکه یک سال بعد از سلطه طالبان بر افغانستان هنوز هیچ کشوری آن را به رسمیت نشناخته شاید به این دلیل است که این گروه فاقد تمام معیارهای لازم برای تشکیل دولت قانونی است. در این زمینه روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود مینویسد: «درعینحال، تفاوت کشورهای دیگر با ما این است که آنها طالبان را تطهیر نمیکنند ولی ما حاضر نیستیم در این سیاست شکستخورده تجدیدنظر کنیم. آیا یک سال تجربه ناکام کافی نیست؟»