در باب بازار خارج از نظارت ترجمه
صبورا جلالی (مترجم ادبیات داستانی)گمان میکنم آنچه در این یادداشت بیان میدارم، حرف دل خیلی از مترجمها باشد. در آغاز مهمترین پرسش این است که یک مترجم پس از فارغالتحصیل شدن باید روی چه پلهای قدم بگذارد که با مشکلات بعدی و بعدی مواجه نشود؟ من خودم به یاد میآورم حدود دو سال بعد از فارغالتحصیلی، مدام دنبال نور امیدی بودم تا بتوانم به هدفم برسم. به کار ترجمهی کتاب علاقه داشتم و بههرحال درس این رشته را خوانده بودم و توقع داشتم بهمحض فارغالتحصیلی شروع به کار بکنم، ولی واقعاً نمیدانستم چگونه، چطور و از چه طریقی؛ بنابراین شروع کردم به جستوجوی سایتهای ناشرانی که نیاز به همکار مترجم داشتند و آنها هم از من تست میگرفتند تا بالاخره نشر «نوین» سرآغاز کار من شد و توانستم کتابی با عنوان «ما آوارهایم» را از «ملاله یوسف زی» ترجمه بکنم و به چاپ برسانم.
مدتی بعد نشر «کوچه لیلی» به من لطف داشتند و ترجمه کتاب «ماندن یا ترککردن» اثر «آلن دوباتن» را به من سپردند و در ادامه افتخار همکاری با نشر نفیر و مرحوم «امیرحسین میرزائیان» گرامی را داشتم که در درجه اول لطف خداوند شامل حالم بود که چنین سعادتی نصیبم شد و این همکاری جزو بهترین خاطرات بنده است که با چنین نشر و مدیرمسئول خوبی مثل خانم «سمانه رزاقی» و دبیر مجموعه کاردرست و بااخلاقی مثل آقای میرزائیان عزیز ـ که روحشان شاد ـ آشنا شدم و سه کتاب ارزشمند از خلاصههای کلاسیک ادبیات جهان به نامهای «جنایت و مکافات»، «جین ایر» و «بلندیهای بادگیر» را ترجمه کردم. این کتابهای کلاسیک که به زباناصلی خلاصهشده بودند، برای ترجمه به من و همکاران دیگر سپرده شدند. در حال حاضر هم کتابی در دست ترجمه دارم که مشغول به انجام رساندن آن هستم.
درخواستی که بهعنوان مترجم دارم این است، همانطور که میدانیم اخیراً چند سالی است صنف مترجمان تهران ایجادشده و چقدر خوبتر میشد که بخشی در این صنف وجود داشت تا با برگزار کردن آزمونی یا به هر شکلی که صلاح میدانند، مترجمان کاربلد و علاقهمند به این حرفه را از مترجمان ناکارآمد مجزا میکردند و به این صورت، هم مترجمان حرفهای میتوانستند اعتباری برای خود کسب بکنند و با خیال راحت به سراغ ناشران بروند، هم ناشران میتوانستند با خیال آسوده به توانمندی آن مترجم اعتماد و با او همکاری بکنند. بهاینترتیب دست دلالان سودجو کوتاه میشد و مترجمان سردرگم نمیشدند و حداقل این آگاهی را داشتند که بعد از فارغالتحصیلی و به دست آوردن دانش کافی، در چه مسیری گام بردارند تا به هدف خود نزدیکتر بشوند؟ ازآنجاکه برخی دلالان سودجو بهجای اینکه کتاب خوب را به مترجم کارآمد بسپارند، با دادن پیشنهاد مبلغی ناچیز که از حد استاندارد نیز پایینتر است یا گاهی بهصورت رایگان از مترجمان سؤاستفاده میکنند، پرواضح است مترجم کارآمد با چنین پیشنهادی موافقت نخواهد کرد.
بههرحال مترجم بنا بر تلاش و زحمت و فکری که میگذارد، حق خود میداند که از حقوقش دفاع بکند و اینگونه با رد پیشنهادها، عرصه را برای مترجم ناکارآمد باز میگذارد! این یکی از معضلاتی است که خیلی نادیده گرفته شده و چه بسیار مترجمان کاردرستی که هنوز فرصتی در اختیارشان قرار نگرفته تا به عرصه نشر و ترجمه معرفی بشوند. به امید آنکه معضل پیشِ روی مترجمان جوان و کاربلد برطرف بشود.