غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


مقایسه اوضاع کشور با شرایط جنگ جهانی اول و دوم در گفت‌وگوی مهدی مطهرنیا با «همدلی»

ایران در وضعیت مخاطره است

همدلی|  تحولات جهانی از موضوعاتی است که می‌تواند تأثیر مستقیمی بر امور و مسائل سیاسی داخلی کشورها بگذارد. ایران که در نقطه بسیار حساس ژئوپولتیکی ای از جهان قرار دارد، از گذشته تا کنون همواره در مسیر تنش‌ها و آفت‌هایی بوده که ناشی از تحولات بین‌المللی بوده است. در سال‌های پس از انقلاب اسلامی، ایران شعار «نه شرقی و نه غربی» را بنابه فرموده امام خمینی (ره) سرلوحه کار وزارت خارجه خود قرار داد اما به‌مرور با روند غرب گریزی و مخالفت با آمریکا تمایلات به سمت شرق بیش‌ازپیش شد. در میان اصولگرایان بیش از سایرین تمایل به گرایش به شرق و خصوصاً روسیه را داشته و دارند و با روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی همکاری و هم‌افزایی ایران با روسیه و شرق بیش از گذشته شده است. در راستای همین همکاری‌ها روز گذشته نیز ماهواره خیام با همکاری روسیه با موفقیت پرتاب شد؛ اما در ماه‌های اخیر با وقوع اتفاقاتی جدید در جهان و صحنه‌آرایی کشورهای مختلف شرق و غرب علیه یکدیگر، افزایش تنش‌های جهانی و در نهایت آغاز جنگ روسیه و اوکراین، شرایط عرصه جهانی بیش از گذشته تغییر کرده است و در نتیجه تبعات رخدادهای احتمالی می‌تواند بیش از همه متوجه کشور ایران باشد.
این روزها درحالی‌که روسیه همچنان پس از گذشت چندین ماه درگیر جنگ در خاک اوکراین است، تنش‌های بین‌المللی چین و آمریکا نیز بر سر تایوان افزایش‌یافته و حتی چین اعلام آغاز جنگ علیه این منطقه خودمختار موردحمایت آمریکا را کرده است. همان‌طور که برخی تحلیلگران آغاز جنگ روسیه در اوکراین را نشانه‌هایی از یک جنگ فراگیر بین‌المللی و درگیر شدن همه کشورهای جهان در آن به‌مانند جنگ‌های جهانی اول و دوم می‌دانستند، بروز تنش آمریکا و چین نیز این گمانه‌زنی‌ها را پررنگ‌تر از گذشته کرده و رنگ و بوی واقعی‌تری به آن بخشیده است.
در گذر از تاریخ زمانی که رضاشاه در بحبوحه آغاز جنگ جهانی دوم به امید بی‌گزند ماندن کشور از جنگ، اعلام بی‌طرفی کرد فکرش را هم نمی‌کرد که به دلیل مخالفت با همکاری با متفقین متهم به حمایت از آلمانی‌ها شود و عملاً کشور به دست نیروهای انگلیس و شوروی اشغال شود. اتفاقی که تلفات و صدمات سنگینی به کشور وارد کرد و قحطی و تسلط بیگانگان بر کشور را به همراه داشت. لذا با بروز تنش‌های جدید در عرصه بین‌المللی باید که با نیم‌نگاهی به تاریخ، کشور را تاحد امکان از صدمات احتمالی مصون و در مقابل بیشترین استفاده را از شرایط موجود بهره‌برداری کنیم. در همین راستا، مهدی مطهرنیا استاد دانشگاه و آینده‌پژوه در گفت‌وگو با «همدلی» به بررسی رویکرد ایران در برابر شرایط پیش‌آمده در عرصه جهانی پرداخت و گفت: «به نظر می‌رسد که وضعیت برای ایران بار دیگر در حال مخاطره انگیز شدن است، مانند وضعیتی که در جنگ‌های جهانی اول و دوم و در شهریور سال 1320 برای کشور رخ داد، لذا دولتمردان و حاکمان کشور باید این مراقبت جدی را داشته باشند و در این زمینه بتوانند با یک نگرش آینده‌نگرانه متکی بر دیده‌بانی و شناخت واقعیت‌های موجود عمل کنند.»
مهدی مطهرنیا در گفت‌وگو با «همدلی» با تشریح وضعیت کنونی جهان، گفت: «آنچه در جهان رخ می‌دهد تلاش گسترده و گریزناپذیر برای شکل دادن به نظم نوین جهانی است. از سال 1990 میلادی جهان وارد دوران گذار شده است. دوران گذار بحران زی و بحران‌زاست. ازاین‌رو باید به این نکته توجه داشت که در وضعیت کنونی که حدود بالغ به سه دهه از این ورود به دوران گذار می‌گذرد جهان باید نظم جدید خود را بازیابد.» وی ادامه داد: «زایش این نظم جدید می‌تواند همراه با دلهره و التهاب باشد و شاید خونریزی‌های فراوان صورت بگیرد. در این میان هر کشور، ملت و دولتی در این دوران گذار باید به فکر منافع ملی خود باشند که می‌تواند شامل کم کردن هزینه‌ها از یک‌سو و رسیدن به اهداف تعریف‌شده برای دوران بعدی گذار، بر اساس پیش‌بینی‌های لازم و آینده‌نگری‌های ضروری در این زمینه باشد.»
این استاد دانشگاه در ادامه به نقش‌آفرینان عرصه نظم نوین جهانی پرداخت و عنوان کرد: «آنچه مسجل است ایالات‌متحده آمریکا، اروپای متحد و چین سه رقیب اصلی برای شکل دادن به نظم آینده جهانی هستند.» وی در ادامه افزود: «روس‌ها اگرچه بازمانده نسل قبلی حاضر در دوقطبی جهانی محسوب می‌شوند اما جدای از قدرت نظامی خود در مؤلفه‌های دیگر قدرت یارای برابری با قدرت‌های جدید بین‌المللی و همچنین رویارویی با آمریکا به‌عنوان رقیب دیرینه دوران دوقطبی را ندارند.» مطهرنیا گفت: «روسیه اگرچه می‌تواند ضربه‌هایی در مسیر حرکت ایالات‌متحده آمریکا یا چین یا اروپای متحد وارد کند اما در صورت تقابل همان‌طور که در جنگ اوکراین شاهد بودیم با مسئله روبرو خواهد بود.» وی ادامه داد: «چین با قدرت عظیم اقتصادی که مدعی رسیدن به ابرقدرتی است اکنون با تهدیدهای فراوان چون سفر اخیر نانسی پلوسی به تایوان در برابر مانور قدرت آمریکا در چارچوب تحریک هوشمند قرار گرفته است و به‌تبع اگر بخواهد وارد ماجرای تایوان شود باید هزینه‌های زیاد ژئوپولتیکی را پرداخت کند و این احتمال وجود دارد که درگیری با ایالات‌متحده آمریکا در درون چین گسست ایجاد کند، چراکه چین نیز در درون خود دچار گسست‌های ایدئولوژیک آشکار و پنهانی است که حزب کمونیست چین را در مخاطره قرار می‌دهد.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی در ادامه به نحوه عملکرد ایران در برابر شرایط پیش‌آمده در جهان پرداخت و تأکید کرد: «به نظر می‌رسد ایران در این آوردگاه باید متوجه باشد که پیوند با یک جبهه در مقابل جبهه دیگر می‌تواند هزینه‌های ملی ایرانیان را افزایش دهد.» وی ادامه داد: «ایران باید در درون به اتحاد ملی ملت بیندیشد و صلح در درون کشور را موردتوجه قرار دهد و از طرف دیگر در بیرون از کشور پرچم‌دار صلح باشد و همچنین صلح و مصالحه و ایجاد فضایی که بتواند در آن زمینه‌ساز و زمینه پرور دستیابی به منافع ایرانیان باشد را دنبال کند.» مطهرنیا گفت: «به نظر می‌رسد که وضعیت برای ایران بار دیگر در حال مخاطره انگیز شدن است مانند وضعیتی که در جنگ‌های جهانی اول و دوم و در شهریور سال 1320 برای کشور رخ داد، لذا دولتمردان و حاکمان کشور باید این مراقبت جدی را داشته باشند و در این زمینه تلاش کنند تا با یک نگرش آینده‌نگرانه متکی بر دیده‌بانی و شناخت واقعیت‌های موجود عمل کنند.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی در تحلیل رویکرد ایران در قبال مسائل و موضوعات بین‌المللی گفت: «به نظر می‌رسد ایران در وضعیت کنونی تحلیلی مبتنی بر شکست ایالات‌متحده آمریکا در نظم آینده جهانی و پیروزی رقبا را برعکس آنچه در قرن بیستم میلادی رخ داد، دارد. از آغاز این قرن در ایران سمینارهایی با عنوان جهان پس از آمریکا، فروپاشی ایالات‌متحده آمریکا، پایان آمریکا و... برگزارشده است و دیدگاه‌هایی در نظام کشور حاکم است که معتقد است دوران آمریکا تمام‌شده و آمریکا رو به افول است. این تحلیل اگر واقعیت داشته باشد، به‌تبع گرایش به‌طرف مقابل و جبهه مقابل در این زمینه مثبت انگاشته می‌شود.» وی اضافه کرد: «اما پرسش اینجاست که آیا واقعاً آمریکا در حال افول است؟ اینکه آمریکا میزان بدهی‌های بسیار بالایی دارد، در برابر اقتصاد بسیار گسترده آمریکا چه نسبتی پیدا می‌کند. اینکه ایالات‌متحده آمریکا در جای‌جای جهان درگیر جنگ است و نیروهای مسلح و نیروهای اطلاعاتی-امنیتی آمریکا در گسترده بین‌المللی عمل می‌کنند و هزینه‌های بالایی متوجه دولت فدرال آمریکا است، درست است اما میزان قدرت نظامی، امنیتی و اطلاعاتی آمریکا در جهان تا چه اندازه نسبت به رقبا قابل ارزیابی است؟» این استاد دانشگاه در ادامه تصریح کرد: «واقعیت‌های موجود را در عرصه پرسش‌های دقیق، مطالعه دقیق اوضاع و وضعیت بین‌المللی و پاسخ به آن‌ها می‌توان یافت.» وی در همین راستا عنوان کرد: «به نظر می‌رسد آمریکا درعین‌حالی که دچار چالش‌های بسیار جدی است هنوز هم از مؤلفه‌های قدرت بسیار بالایی برخورد است که در صورت استفاده درست از آن مؤلفه‌های قدرت و پذیرش ریسک بالا بار دیگر می‌تواند رقبای خود را به نفع خود کنترل کند، همان‌طور که اروپا را به نفع خویش کنترل کرده است. در پی کنترل روسیه برآمده است و با بحران اوکراین و در واقع با باتلاقی که ایجادشده است امروز روسیه در چشم جهانیان دیگر روسیه قبل از حمله به اوکراین تلقی نمی‌شود.» مطهرنیا گفت: «اکنون چین به‌عنوان رقیب آمریکا به آوردگاه معنادار و جنگ روانی با مدیریت هدفمند و هوشمند سفر نانسی پلوسی به تایوان کشاند. بازگشت نانسی پلوسی از تایوان و حرکت او برای ادامه مسافرت با حمایت هواپیماهای ارتش آمریکا یک مانور قدرت در برابر پکن محسوب می‌شد که حتی عملاً بیان‌شده بود که احتمال دارد هواپیمای رئیس مجلس نمایندگان آمریکا را مورد هدف قرار دهد.» وی ادامه داد: «در واقع محافظت از هواپیمای نانسی پلوسی با هواپیماهای جنگی و عبور هواپیمای او از تایوان به سمت دیگر کشورهای آسیایی در برابر چین، نوعی اعلام جنگ تلویحی و در واقع مانور نظامی آشکار در برابر پکن محسوب می‌شد.» این استاد آینده‌پژوه خاطرنشان کرد: «این‌ها همه نماینده این است که تنش در جهان برای شکل دادن و ایجاد نظم نوین جهانی بسیار فشرده‌شده است و در این فشردگی کوچک‌ترین اشتباه می‌تواند اثرات بزرگ و صدمات جبران‌ناپذیری را برای ملت‌ها در آینده به‌جای بگذارد. اکنون دوران ریسک برای شکل دادن به نظم آینده جهانی فرارسیده است.»