غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


کاش هشدار خبرنگاران درباره «متروپل» شنیده می‌شد

عباس منحجی (روزنامه‌نگار)

عباس مدحجی- شاید هیچ حادثه‌ای به اندازی متروپل طی چند ماه گذشته حق مطلب را درباره لزوم حضور و احترام به گستره فعالیت خبرنگاران در جامعه ادا نکرده باشد. ابهام سرنوشت مالک، ضرورت‌های امدادرسانی و اطلاع‌رسانی از آسیب دیدگان و پیچیدگی شرایط دخیل در این ماجرا اگر در غیبت خبرنگاران بود هم گنگ‌تر می‌شد و متأخرتر.
همین حادثه به‌تنهایی ثابت می‌کند اگر جرات و جسارت کار خبرنگاران محترم شمرده می‌شد و به اطلاعاتشان وقعی نهاده می‌شد شاید خیلی پیش‌ازاین‌ها جلوی ساخت متروپل یا پروژه‌های مشابه گرفته می‌شد. همین خبرنگاران مستقل بودند که نه‌تنها جلوی شایعات تحریک‌آمیز و شانتاژها را تا حد زیادی گرفتند که سد محکمی در مقابل گاف‌های - بعضا عمدی- مسئولان هم ساختند. از مالکی که سه سرنوشت جدا برایش ترسیم شد تا امدادگر متقلبی که خود را جای مصدومان 30ساعت مانده زیر آوار جازده بود. شاید امروز با رصد الگوی متروپل به‌راحتی بتوان حدس زد نقش خبرنگاران در پیشبرد و مدیریت و کنترل تمام رویدادها چقدر حیاتی و نفس‌گیر است.
«روز خبرنگار مبارکِ» دیگری است و شاید این دروغ سه‌کلمه‌ای را هیچ‌کس به‌اندازه‌ی خبرنگاران حرفه‌ای و مستقل درک نکند. کسانی که بارها وَرای شنیدن این دروغ و شعارهای آزادی بیان و لزوم همکاری با خبرنگاران و آیین‌های تجلیل از اهل رسانه و طرح‌های شفافیت و...، هتک حرمت شده‌اند، پشت درها منتظر و جامانده‌اند، پایشان به محکمه و بازداشت رسیده است، دنبال ضامن گشته، تهدید یا حتی اخراج شده‌اند. آن‌هم صرفا برای قوام همان جامعه‌ای که روی شعارهای توخالی بناشده است.
اما کار خبر امروز دستخوش آفات بسیاری است که شاید این انبوه آفات مانع اصلی دیده شدن هسته اصلی و واقعی این حرفه است. از خبربیارها (!) و روزی‌نامه‌نویسان (!) نمی‌توان به‌راحتی گذشت؛ وقتی هر قلمشان بیلی ست به قبر صداقت خبرنگاران واقعی و تبری است به درخت اعتماد مردم. اگر امروز جامعه لذت حضور خبرنگاران را برای کشف حقیقت و بیان آن نچشیده یک دلیل عمده‌اش همین مبدل‌های خبرنگار به میرزابنویس‌هاست. مبدل‌هایی که هم محبوب دستگاه‌ها و مدیران‌اند و هم به‌واسطه دسترسی به اختیارات و امکانات گسترده‌تر، توهم تأثیری گذاری بیشینه بر افکار عمومی دارند.
اگر امروز در جوامع توسعه‌یافته هم جایگاه خبرنگار مورداحترام است و هم خبرنگار امین مردم جامعه‌اش، باید ریشه را در خدمات متقابل رسانه و جامعه جست. جامعه‌ای که می‌داند خبرنگارش حقیقت‌جوست و برای برطرف کردن مشکلات شخصی و معیشتی دست به ویرایش محصول خبری نمی‌زند، لزوم حضورش را درک کرده و به‌عنوان یکی از ارکان توسعه حمایتش می‌کند. امری که هنوز در کشورهای درحال‌توسعه یا از توسعه جامانده بویی از محقق شدن به خود نگرفته است.
راه سخت و دشواری در پیش هردو طرف است و تا حصول این اعتماد فضای مناسب متخلفان، سوءاستفاده‌کنندگان و فرصت‌طلبان باز است. تا جایی که به‌راحتی و بدون واهمه حتی دست در خون و جان مردم ببرند. به امید روزی که تبریک روز خبرنگار دیگر یک دروغ سه‌کلمه‌ای نباشد.