مجازستان
تولد 11سالیگم بود پولامو جمع کرده بودم ماشین کنترل دار بخرم، با بابام رفتیم بازار با پولم دوتا شلوار واسه داداش کوچیکم خرید و برگشتیم خونه:))) (صنعان)
مدرسه میرفتم تو کلاسمون یه نفر بود کامپیوتر داشت. دورش جمع شده بودیم داشت راجع به کامپیوترش حرف میزد. یکی پرسید کامپیوتر چیکار میکنه؟ گفت مشقامو مینویسه:)))(Hirad)
بهترین عکسها زمانی گرفته میشه که حواست نیست و برای گرفتن این عکسها نیاز به آدمی هست که حواسش بهت باشه...(zero)
تو اینستا با اکانتِ فیک مخ داداشمو زدم بهش گفتم رو پسرایی که صبح میرن نون میگیرن خیلی کراش دارم. الان یک هفته است هر روز برا صبحونهمون میره نونِ تازه میخره استوریشو میذاره.(Mehti)