چرا در هر موضوعی با بحران روبهرو میشویم؟
طاهر اکوانیان (روزنامه نگار)کمتر حادثه یا پیشامدی طبیعی و غیرطبیعی در کشور ما هست که به بحران تبدیل نشود؛ از زلزلههای با شدت حتی کم تا فروریختن متروپل یا آتشسوزی پلاسکو و اخیراً هم بارانهای شدید، هر کدام بهنوعی کشورمان را تحت تأثیر قرار داده و تمام اخبار و برنامهها را به خود معطوف کرده است. باوجودی که اغلب این موارد قابل پیشبینی و جلوگیری هستند اما به دلایل مختلف این کار صورت نمیگیرد تا تبدیل به بحران شود. این فرایند منجر به نمایش بحران میشود و در روند نمایش بحران میتوان به روشهای گوناگون بیتدبیریها، شلوغکاریها، تبلیغات و نمایش کمک را دید. چند روزی است که کشورمان در بخشهای مختلف جنوب، مرکز، غرب و شرق درگیر بارانهای سیلآساست؛ بهطوریکه هر لحظه از گوشه و کنار خبری از مفقود شدن و جان باختن مردم، تخریب اماکن و ساختمانها یا غوطهور شدن خودروها در سیل به گوش میرسد؛ در این چند روز فیلمهای زیادی از جمعیتی که در کنار و بستر رودخانهها اتراق کرده بودند، دیدهایم؛ قطعاً دیدن آدمهای گرفتار در سیل دل هر فردی را به درد میآورد اما با کمی دقت به فیلمها و عکسها میتوان دید که آب دارد مسیر خودش را میرود و از بستر طبیعی خود خارج نشده، این ما انسانها هستیم که مسیر عبور را تصرف و تنگ کردهایم و با زیادهخواهی حتی از بستر رودخانهها هم نگذشتیم. با توجه به نظارت سفتوسخت حاکمیت در عرصههای اجتماعی و سیاسی میتوان انتظار داشت که با تصرف و ساخت ساز در مسیرهای درهها و رودخانهها از هر نوعی برخورد جدی صورت بگیرد که بههیچوجه اینگونه نیست؛ چرا که این تصرفات و دستبردهای از طریق صاحب نفوذان منطقهای و محلی با همکاری نهادها و ادارات مختلف صورت میگیرد که برخوردها را بهتبع آن با مشکل مواجه میکند. میتوان گفت هر جا به هر شکلی کار خارج از قانون و عرفی صورت گرفته بدون از همکاری ادارات مربوط به آن حوزه نبوده است. تقریباً این مورد را میتوان در ریزش ساختمان متروپل و بخش زیادی از خسارت جانی و مالی سیل اخیر مشاهده کرد. اینکه مسائلی ازایندست بهراحتی تبدیل به بحران میشود عمدتاً ناشی از همین مورد است که همه آن را میدانند اما هرکسی به دلیلی موضوع را پیگیری نمیکند. در ظاهر امر به نظر میرسد مردم و کسانی که خسارت دیدهاند مقصران اصلی هستند اما با اندکی دقت و بررسی متوجه میشویم که جریان ازین قرار نیست و اغلب خسارت دیدگان قربانی بیبرنامگی و قانونگریزی مسئولانی هستند که بنا نیست با هیچ اتفاقی یا مصیبتی بالاخره قانون را رعایت کنند. سیل و زلزله و گردوخاک که با این اوصاف به این زودی دست از سر مردم برنمیدارند و به نظر میرسد هر دفعه با شدت بیشتر از قبل، به دلایل جوی و آنچه ما نمیدانیم برمیگردند و خسارت بیشتری به بار میآورند. درس گرفتن از اینهمه مصیبت و بلا اما بههیچوجه در دستور کار هیچکس قرار ندارد. تنها همین حضورهای سرزده با دوربینهای مجهز و تشریفات و نمایش شاید در دفعات بعد با سرعتتر انجام شود و مسئولان لباس مجهزتری بپوشند برای فرورفتن در گلولای و ظاهر شدن در انظار عمومی.