مرگ و ناپدید شدن دهها هموطن در سیلابهای بیسابقه کشور
مدیریتی که از بحران جا ماند
همدلی| جریان بارشی که در هفته گذشته وارد ایران شد، باعث وقوع سیلهای مرگباری در برخی از شهرهای کشور شده است. استهبان فارس از اولین مناطقی بود که جاری شدن سیل در آن خبرساز شد. سیل استهبان آنقدر غافلگیرکننده و ناگهانی بود که تصاویر آخرالزمانی آن تعجب همگان را برانگیخت. این سیل خسارت جانی و مالی فراوانی به همراه داشت. علاوه بر سیل مرگبار استهبان، سیلی که همه را متعجب و شگفتزده کرد و تصاویر منتشرشده آن، مردم را پای صفحه تلویزیون میخکوب کرد، سیل امامزاده داوود تهران بود. سیل در مدت کوتاهی زندگی برخی از ساکنان این منطقه را جارو کرد و با خود برد. تصاویر هولناکی که از ورود سیل به امامزاده داوود در رسانهها منتشرشده است عمق فاجعه را بهخوبی نمایش میدهد.
اما سیل ویرانگر فقط در این دو شهر جولان نداد، بلکه به استانها و شهرهای دیگر سرایت کرد تا تابستان 1401 بهعنوان سیلابیترین ایام کشور دردههای اخیر در تقویم کشور ثبت شود. آنگونه پیر حسین کولیوند، رئیس جمعیت هلالاحمر گفته است 18استان از جمله سیستان و بلوچستان، اصفهان، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری، کرمان، یزد، فارس، بوشهر، سمنان، البرز، قزوین، قم، تهران، زنجان، گیلان، مازندران، گلستان و شمال خراسان شمالی، هرمزگان و خوزستان، استانهای متأثر از این سیلابهای تابستانی هستند.
مرگ دستکم 30نفر در سیل اخیر
سیل فقط خانهها را با خود نبرد و زندگیها را به گل ننشاند، بلکه جان بسیاری از هموطنان را گرفت. بر اساس اعلام مقامهای رسمی آمار جانباختگان این سیل در سراسر کشور در حال افزایش است و تاکنون مرگ حداقل 30نفر تائید شده است. سیل فیروزکوه 10کشته و 16مفقودی را بهجا گذاشت، سیل سیستان و بلوچستان سه نفر را قربانی کرد. حداقل 15نفر در جریان سیل استهبان جان باختند. دیروز علی قاسمی، فرماندار چالوس از فوت سه نفر در این شهرستان در اثر وقوع سیلاب خبر داده است. بنابر اظهارات مقامات شمار قربانیان سیل در استانهای تهران و بلوچستان در حال افزایش است. دیروز محسن منصوری، استاندار تهران با بیان اینکه پنج شهرستان در استان تهران درگیر سیل بودند، گفت: شدت تخریب و تلفات در شهرستانها متفاوت است، اما فیروزکوه بیشترین خسارت را دیده است. خسارت اصلی از جهت رانش کوه است. متأسفانه کوه تقریباً حرکت کرده است، بهخصوص در روستای مرزداران زریندشت تلفات نسبتاً زیاد بود و تا به این لحظه ۱۰نفر جان خود را ازدستدادهاند. همچنین حدود ۱۶نفر نیز مفقود شدند. مرتضی مرادی پور، معاون عملیات سازمان امداد و نجات جمعیت هلالاحمر، نیز روز گذشته گفت: شمار کشتهشدگان سیل و رانش زمین در امامزاده داوود به شش نفر و مفقودیها به ۱۴نفر رسیده است. بارش بارانهای شدید و به راه افتادن سیل همچنان بسیاری از جادههای کشور را مسدود نگهداشته و خسارات فراوانی را هم به بار آورده است. در سیلهای اخیر بهویژه سیل تهران آنچه ماجرای سیل را غمانگیزتر میکند ضعف مدیریت بحران و عدم برنامهریزی و اطلاعرسانی بهموقع بود. باوجوداینکه هواشناسی از قبل هشدارهایی در مورد احتمال سیل داده بود، اما وزارت کشور با تأخیر یکروزه و بعد از وقوع سیل مرگبار امامزاده داوود بهطور گسترده متن هشدار اداره کل هواشناسی استان تهران را برای تهرانیها فرستاد و از مردم خواست با توجه بهاحتمال بالا آمدن سطح رودخانهها، آبگرفتگی معابر و جاری شدن روان آب در مسیلها و احتمال برخورد صاعقه، از هرگونه توقف در بستر و حاشیه رودخانهها و مسیلها خودداری کنند؛ اما این اقدام کمی دیر بود، چراکه سیل در منطقه امامزاده داوود جاری شد و تلفات گرفت. شاید اگر این قبیل اقدامات و اطلاعیهها از روزهای گذشته بهطور وسیع در دستور کار قرار میگرفت سیل در منطقه امامزاده داوود و سایر مناطق تهران با تلفات و خسارت همراه نمیشد.
شهردار تهران در کانون انتقادات
در موضوع سیل تهران، شهردار تهران در کانون انتقادها بود. علیرضا زاکانی که آذر سال گذشته با حکم احمد وحیدی، وزیر کشور بهعنوان جانشین رئیس ستاد پیشگیری، هماهنگی و فرماندهی عملیات پاسخ به بحران کلانشهر تهران منصوب شد، باوجود هشدار وقوع سیل هواشناسی، اقدام به بستن راه و تخلیه اماکن تفریحی و خانههایی که در بستر رودها ساختهشده است، نکرد، فقط بعد از وقوع سیل و تلفات و خسارات فراوان، با کتوشلوار در میان گلولای پس از سیل، حضور پیدا کرد، درحالیکه همراهان او همگی با چکمه در محل حضور داشتند. میگویند زاکانی با همان کفشهای گلی به جلسه ستاد اربعین رفته است. منتقدان وی میگویند شهردار تهران با این اقدامات نمیتواند در ماجرای سیل اخیر، انتقادها را از خود کاهش دهد؛ به باور آنان مدیریت شهری تخصص و علم میخواهد نه حرکات پوپولیستی و فرورفتن در سیلاب و گلولای! البته ضعف مدیریت بحران و عبرت نگرفتن مسئولان از حوادث سالهای پیشین به ماجرایی تکراری در ایران تبدیلشده است. بهعنوانمثال با توجه به سابقه امامزاده داوود در وقوع سیل، سیل این منطقه قابل پیشبینی و خسارت آن قابل جلوگیری بود. علاوه بر سیل امسال، امامزاده داوود در یکصد سال اخیر دو سیل بسیار سهمگین چ و مرگبار را شاهد بوده است. سال 1333در امامزاده داود سيل عظيمي جاري شد که علاوه بر انهدام خانهها و ويران کردن اراضي تلفات جاني فراواني وارد آورد. گفته ميشود عده زيادي از زوّار که تعدادشان بیش از هزار نفر است طعمه سيل شدهاند. سیل سال 1368 نیز سیل مرگبار و غمانگیزی بود که هزاران کشته را به همراه داشت. باوجود سابقه منطقه امامزاده داوود در وقوع سیل، اما در سالهای اخیر بدون توجه به سیلخیز بودن منطقه، نهتنها ساختوساز و اسکان در آن منطقه ممنوع نشد، بلکه حتی ساختوساز رونق گرفت و آن منطقه بیش از گذشته به یک منطقه تفریحی و زیارتی تبدیل شد که زائران و گردشگران زیادی را بهسوی خود جذب کرد.
بحرانی به نام مدیریت
مسئولان و مدیرانی که عناوین «مدیر»، «مسئول»، «شهردار» و ... را یدک میکشند، نهتنها در جلوگیری از بروز بحران ناتوان هستند، بلکه در مدیریت بحران نیز ضعیف هستند. حوادث و بلایای طبیعی و غیرطبیعی زیادی در کشور اتفاق افتاده که مدیریت بحران ما را محک زده است. در اغلب موارد این سیستم عریض و طویل نهتنها عملکرد قابل دفاعی نداشته، بلکه حتی در مواردی موضعگیری و صحبتهای آنان در مواجهه با حوادث غیرمترقبه عجیب و حتی مضحک به نظر رسیده است. با نگاهی به نحوه مدیریت بحرانهای طبیعی و غیرطبیعی در کشور، اگر گفته شود که مدیریت بحران در ایران خود نیازمند چندین مدیریت بحران است گزافه نیست. مدیریت بحران در کشور خود به یک بحران تبدیلشده بهگونهای که توان رویارویی و انجام اقدامات مناسب و آنی در موقعیت بحرانی ندارد. ناتوانی مدیران در مواجهه با بحران زمانی بغرنجتر به نظر میرسد که بدانیم کشور ما جزو ۱۰کشور مخاطرهآمیز در زمینه حوادث و بلایا در جهان به شمار میرود. جایگاه پرخطری که اهمیت توجه به رخدادهای غیرمنتظره و آمادگی برای رویارویی با خطرهای احتمالی در کشور را برجسته میسازد. با توجه به این جایگاه، پرسشی که مطرح میشود این است که با وجود احتمال وقوع رخدادهای بیشمار طبیعی، چرا مدیریت بحران در کشور ما دچار کمتوانی یا به عبارتی بهتر ناتوانی است؟ دیگر اینکه مشکلات و کاستیهای مدیریت بحران در کشور ناشی از چه علت یا عاملهایی است؟ از دیگر سو چگونه میتوان بر این کمبودها چیره شد و نقاط ضعف را برطرف و تهدیدها را شناسایی و مدیریت کرد؟ در سیلهای اخیر علاوه بر مشکلات ریزودرشتی که از تخریب طبیعت گرفته تا بحران مدیریت بحران شامل میشود، بحث ضعف آموزش شهروندان برای مواجه با مخاطرات طبیعی مانند سیل به چشم میخورد. آموزش برای مواجه با شرایط خاص در کشور یا صورت نگرفته است یا بسیار ضعیف است. بسیاری از ما در مواقع بحران نمیدانیم چهکاری باید انجام بدهیم و چگونه با بحران برخورد کنیم. نمیدانیم اگر موقع سیل در خانه و ماشین هستیم چه باید کرد. لازم است تا دستگاههای اجرایی بیش از هر زمان دیگری به اهمیت نقش آموزش در مدیریت بحرانهایی مانند سیل، زلزله و... توجه کنند.