کارکردهای کریدور هوایی رشت- آستاراخان
صلاحالدین هرسنی- دولت سیزدهم در چارچوب راهبرد اصلی سیاست خارجی خود مبنی بر گسترش سیاست همسایگی و افزایش حجم مبادلات تجاری بهویژه با روسیه، نیازمند تکمیل کریدورهای زمینی، ریلی، دریایی و هوایی است. دراینارتباط کاظم جلالی، سفیر کنونی جمهوری اسلامی ایران در روسیه، تکمیل کریدورهای زمینی، ریلی، دریایی و هوایی را از نان شب واجبتر دانسته است. بهاینترتیب و تحت ضرورت تکمیل کریدورهای ترانزیتی میان روسیه و ایران، ترانزیت در کریدور هوایی رشت- آستاراخان نسبت به کریدورهای ارتباطی ایران و روسیه سرعت و شتاب بیشتری گرفته است. چرا که ترانزیت زمینی به جهت عبور از مسیر آذربایجان و حجم سنگین ترافیکهای ترانزیتی ممکن است سبب زمینگیر شدن وسایل نقلیه و بهویژه کامیونها در این مسیر شود. در کریدور دریایی نیز اساساً مبادلات ترانزیتی باید بهواسطه عبور از رود ولگا صورت بگیرد، اما این رود فاقد لایروبی مناسب برای تردد کشتیهاست، ضمن آنکه در حال حاضر کشتیها با نصف ظرفیت از این رودخانه تردد میکنند. کریدور ریلی نیز تکمیل نیست و رغم تلاش در جهت راهاندازی آن، روند تکمیلی و نهایی آن بهکندی پیش میرود. حال به توجه به وضعیت نامطمئن و غیرقابلقبول کریدورها زمینی، دریایی و ریلی، راهاندازی کریدور ترانزیتی هوایی رشت- آستاراخان باید جای کریدورهای ارتباطی دیگر را بگیرد و پاسخگوی مبادلات تجاری ایران و روسیه باشد. دراینارتباط، راهاندازی و برقراری کریدور ترانزیتی هوایی رشت- آستاراخان به دلیل وجود کنسولگری فدراسیون روسیه در استان گیلان و حضور اتاق بازرگانی ایران در آستاراخان روسیه توجیه شده و مأموریتهای ترانزیتی آنهم به شرکت هواپیمایی پارس در ۱۶اردیبهشت 1401 محول شده است، اما در وقت حاضر و مشخصاً از فردای سفر پوتین به تهران مبادلات ترانزیتی در این کریدور هوایی کارکردهای دیگری به خود گرفته است و آنگونه که گفتهشده است استفاده از این کریدور فقط منحصر به هواپیماهای باربری محدودشده، درحالیکه در اردیبهشت بر ظرفیتهای مسافربری این کریدور به جهت ظرفیتهای گردشگری رشت- آستارا خان نیز تأکید شده بود. حال با توجه به استفاده انحصاری از این کریدور برای هواپیماهای باربری، پای این پرسش و گمانه باز میشود که آیا تردد هواپیماهای باربری در این کریدور هوایی بهصرف ضرورت مبادلات تجاری ایران رو روسیه آنهم در میانه انزوای بینالمللی است یا آنکه پای مسئله مهمتری یعنی کمکهای تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران به روسیه در میان است و همچون بحران سوریه بار دیگر باید ماجرای تردد هواپیمایی ماهان در سوریه تکرار شود؟ حال و اگرچه ازسرگیری مناسبات و مبادلات تجاری ایران و روسیه در شرایط جدید معادلات جهانی و منطقهای از اهمیت ویژهای برخوردار است و انتظار بر این است که صرف مبادلات تجاری از اسباب و دلایل سرعت و شتاب بابت مبادلات ترانزیتی در کریدور رشت- آستاراخان باشد، اما این سرعت اگر بهمنظور ارسال کمکهای تسلیحاتی ایران از این کریدور هوایی به روسیه باشد، مسئله برای ما بدون چالش و مخاطره و همچنین بدون هزینه نخواهد بود. با استناد به مجموعهای شواهد و نشانگان پیداست که سرعت در ظرفیتهای ترانزیتی کریدور هوایی رشت- آستارا خان بیش از همه متأثر از سفر پوتین به تهران و مفاهمات تهران- مسکو از فردای سفر پوتین به تهران است؛ چراکه بهرغم ظرفیتهای گردشگری رشت در شمال ایران بهعنوان یکقطب گردشگری و همچنین ظرفیتهای گردشگری آستاراخان، این مناطق مقصد و اولویت اول گردشگران نیستند. مقصد اصلی توریسم روسی بیشتر متوجه کشورهای حوزه خلیجفارس و ترکیه است و منطقه شمال ایران بهویژه رشت در استان گیلان نه متوجه توریسم روسی بلکه بیشتر موردتوجه گردشگران استانهای مرکزی و جنوبی ایران است. در واقع تأکید بر مبادلات تجاری از کریدور رشت- آستاراخان و همچنین توجیه ضرورت جذب توریسم در شهرهایی چون رشت و آستارا خان، آدرس غلط و اشتباهی است که قرار است مسئله مهمتری یعنی ارسال کمکهای تسلیحاتی ایران از این کریدور هوایی به روسیه، در دل آن گم شود. تحت این شرایط ضرورت ترانزیت و مبادله تجاری با روسیه از کریدور هوایی رشت- آستاراخان را باید علت بعید مبادلات ترانزیتی در روابط تجاری ایران و روسیه دانست، علت قریب و دلیل اصلی در واقع همان ارسال کمکهای تسلیحاتی ایران از این کریدور هوایی به روسیه است. چراکه کمکهای تسلیحاتی غرب بهویژه انگلستان و آلمان و آمریکا به اوکراین، سبب تغییر موازنه به زیان روسیه در جنگ اوکراین شده و در واقع اوکراین به باتلاقی برای روسیه تبدیلشده است. در این شرایط چشم امید پوتین به تهران بهویژه پهبادهای نقطهزن آن است و اگر روسیه نخواهد مستظهر به کمک و حمایت ایران باشد، بعید است که بهزودی از این باتلاق بیرون آید.
حال اگر سرعت ترانزیتی کریدور هوایی رشت- آستاراخان کمک ایران به روسیه در جنگ اوکراین باشد که به نظر میرسد اینگونه باشد، میتوان گفت که عملاً پای ایران به جنگ اوکراین بازشده است که این میتواند ما را در مقابل ناتو قرار دهد و موجب تأخر در احیای برجام، موجب بازتعریف فازی جدیدی از ایران آزاری، ایران هراسی و اعمال تحریمهای فزاینده چندجانبه شود. این وضعیت به معنای آن است که سیاست اغوا و ترغیب روسیه در سفر پوتین به تهران کارساز بوده و توانسته است در سایه روابط راهبردی ساختگی و دروغین، اخلاق راهبردی و دیپلماتیک تهران را همچون گذشته قربانی سیاست میدان کند. در واقع ناتوستیزی و سیاست غربستیزانه جمهوری اسلامی ایران تاوان و هزینهای است که مقامات تهران آن را برای تحقق منویات جاهطلبانه و فرصتطلبانه مقامات کرملین میپردازند.