قالیباف، ربا و جنگ با خدا
ابوالفضل جهاندیده (دانشآموخته اقتصاد)ابوالفضل جهاندیده- محمدباقر قالیباف با انتقاد از عملکرد بانکهای کشور آنچه را در سیستم بانکی ایران میگذرد رباخواری و جنگ با خدا مینامد. بهغیراز ایشان دیگرانی نیز در گذشته و حال همین نظر را داشته و هرازگاهی در تریبونهای رسمی حملات تندی نسبت به آنچه رباخواری در نظام بانکی ایران مینامند، وارد میکنند. گذشته از اینکه در نصوص صریح آیات و روایات اسلامی رباخواری عملی بسیار مذموم و در حکم جنگ با خدا یا زنا با محارم در مسجدالحرام آورده شده، باید از این آقایان پرسید شما که بیش از چهل سال سکان مملکت اسلامی را در اختیار دارید از چه و از کِی دارید انتقاد میکنید؟ مگر غیرازاین است که تمام ارکان تصمیمگیری را در اختیار دارید پس چرا یکبار برای همیشه تصمیم نمیگیرید که رباخواری را از چهره ایران اسلامی پاک کنید؟ واقعیت این است که ظاهراً خود نیک مستحضرند آنچه میگویند نه امکان عملی شدن دارد و نه پایه علمی. در این یادداشت فرض را بر عدم اطلاع آقایان گذاشته و نشان خواهیم داد آنچه میگویند و یا میپندارند نهتنها علمی نبوده بلکه اسلامی نیز نیست. آنچه از آیات و روایات فهمیده و استخراج میشود در تعریف ربا گفتهاند به دست آوردن اضافه بدون فعالیت اقتصادی و عمده دلیل برای حرمت آن نیز اخلال در نظم اقتصادی جامعه برشمرده شده است و حالآنکه اساساً فعالیتهای بانکی امروزه در واقع تسهیلکننده فعالیتهای اقتصادی بوده و تصور جامعه بدون آن غیرممکن است و ناآگاهی آقایان ریشه در نشناختن سه مسئله بسیار مهم و حیاتی است، ۱- ماهیت بانک، ۲- ماهیت پول و ۳- تورم. به جهت روشن شدن ذهن این عزیزان باید عرض شود که بانک در واقع یک بنگاه اقتصادی است که بهمنظور تسهیل در مبادلات تجاری و کسبوکارها تأسیسشده است، کالایی که در این بنگاه خریدوفروش میشود از نوع اعتباری است و نه ذاتی که پول نامیده میشود. پول وسیله مبادله در گذشته خود از اجناسی بود که دارای ارزش ذاتی بودند، نظیر طلا؛ همانگونه که یک سکه کامل طلا دارای ارزش بود اگر آن را ذوب کرده و بهگونهای که نوشتههای حکشده روی آن دیگر وجود نداشته یا اینکه با قیچی آن را به دونیم تقسیم میکردند نیز دارای ارزش بوده و هنوز هم در مبادلات مورداستفاده قرار میگرفت اما امروزه وسیله مبادله دیگر آن کالای با ارزش ذاتی نیست بلکه اسکناس و مسکوکی بوده که به اعتبار امضا و عدد حکشده روی آن دارای ارزش مبادلاتی است، بهطوریکه اگر آن امضا را از روی آن برداشته یا به تعبیر آن دیالوگ معروف سریال شبهای برره «گوشه نداشته بید» دیگر مقبولیت مبادله ندارد. (شاید این ایراد گرفته شود که اعتبار پول به پشتوانه ذخایر طلای بانک مرکزی است که باید عرض شود)؛ امروزه دیگر اینگونه نیست، (لکن در این یادداشت مجال پرداختن به آن وجود ندارد) و نکته مهم آخری بحث تورم است که در هر دوره (کوتاهمدت یا بلندمدت) به سبب وجود تورم از ارزش اعتباری پول امروزی کاسته شده و لذا برای جبران ارزش ازدسترفته هر دوره نسبت به دوره قبل باید به میزان تورم به آن افزود. بهعلاوه بانکها برای جبران خدمات ارائهشده به مشتریان کارمزد دریافت کرده و استفادهکنندگان از تسهیلات بانکی باید بهره یا هزینه استفاده از پول را پرداخت کنند تا چرخ اقتصاد بچرخد و لذا اگر آقایان بزرگوار نگران بهرههای بالا در بانکهای ایران هستند باید اول استقلال بانک مرکزی را که وظیفه آن حفظ ارزش پول است به رسمیت شناخته و دوم از دخالتهای بیجا در اقتصاد دست برداشته اجازه بدهند سیستم عرضه و تقاضا اقتصاد را به تعادل رسانده، تورم کنترلشده و ایران که به تعبیر ایشان رباخوارترین کشور دنیاست از شر این پدیده حرام یعنی ربا خلاصی یافته و نرخهای بهره بهمانند سایر ممالک دنیا شود.