صوفی: رئیسی از همه قوا برای ثبات اقتصادی استفاده کند
علی صوفی فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با ایلنا، در پاسخ به این سوال، که آقای رئیسی در زمان انتخابات بهبود وضعیت معیشت مردم و مهار تورم و گرانی را شعار اصلی خود عنوان کردند با گذشت یک سال از انتخاب او بهعنوان رئیس دولت سیزدهم وضعیت عمل به وعدههای دولت را چگونه ارزیابی میکنید، گفت: دلایل مشخص است، وقتی وارد کاری میشوید، در درجه اول باید با آن کار و مشکلاتی که وجود دارد آشنا باشید. وقتی فردی پروژهای را قبول میکند، باید شرایط احراز قبول و تصدی آن پست را داشته باشد. وی افزود: هرچه موقعیتها بالاتر میرود شرایط کاری حساس میشود؛ یعنی خطاها چندین برابر، بزرگتر و در برخی مواقع غیرقابلجبران میشود. اصل مسئله آن است که از زمان آقای احمدینژاد شرایط احراز تصدی پستهای مدیریت ارشد کشور بهطورکلی نادیده گرفته شد و هیچکسی هم به آن معترض نشد. بهطور مثال در کشور ژاپن، اگر بخواهد خطایی صورت بگیرد، آنقدر دستگاههای نظارتی کارکشته وجود دارد که مو را از ماست بیرون میکشند و جلوی آن خطا گرفته میشود؛ اما در کشور ما اینگونه نیست. صوفی در ادامه گفت: اوایل انقلاب که من در مخابرات مشغول به کار بودم، و میخواستم سازمان جدید مخابرات در آذربایجان شرقی دایر کنیم و بعد سراغ استخدام نیروهای جدید برویم، شهر به شهر وضعیت آدمها و پروندههای آنان را بررسی کردیم و بعد با معیار طبقهبندی مشاغل دقیقاً مشخص بود که فرد انتخابی شرایط احراز پست را دارد یا خیر و اگر هم فردی در پستی قرار میگرفت که کارایی لازم را نداشت، نمیتوانست حقوقی دریافت کند؛ اما این مسیر در زمان آقای احمدینژاد متوقف شد و در ادامه آقای روحانی سعی کرد این موضوع را اصلاح و رعایت کند اما بعدازآن آقای رئیسی هم بلد نبود.
وی افزود: وقتی آقای رئیسی در انتخابات شرکت کرد، با وضعیت بررسی صلاحیتها، طیف اصولگرا احساس کرد نیاز چندانی به جلب نظر مردم ندارد چراکه اگر کسی نیاز به رای بالا داشته باشد، باید در درجه اول برنامهمحور باشد، با مردمی که مشکلات و گرفتاری دارند صحبت کند و درباره برنامهریزیهایی که تا چه مدت میتواند از مشکلات عبور کند آنها را مطلع کند؛ اما آقای رئیسی با مردم صحبت چندانی نکرد و از مجلس هم مطمئن بود که هر کسی را معرفی کند، میتواند رای بگیرد. صوفی گفت: اصل بر این است هر وزیری که به مجلس معرفی میشود باید برنامههای خود را تشریح و از آن دفاع کند و بعد نمایندگان مجلس با تشخیص خود بتوانند به آن فرد صلاحیت حضور در تصدی وزارتخانه را بدهند و در ادامه شاهد باشند که آیا او میتواند مشکلات را حل کند یا خیر؟ بهطور مثال آقای رستم قاسمی برای وزارت راه و شهرسازی به مجلس معرفی شد اما وقتی پشت تریبون رفت به اشتباه برای تصدی وزارت نفت از برنامههای خود دفاع کرد و بعد برای وزارت راه و شهرسازی رای اعتماد گرفت. صوفی در ادامه گفت: در ارتباط با تیم اقتصادی دولت، کدام یک از وزرا برنامه و هدف مشخصی دارند، وزیر اقتصاد و دارایی یک روز هم مدیرکل نبوده امت وزارتخانه مهمی را به او دادند. وزیر کار خودش احساس کرد که ناکارآمدی دارد و مجبور شد استعفا دهد. بهطور مثال شما کابینتهایی دارید که نیازمند بازسازی است و به همین منظور سراغ کابینتسازی میروید که رزومه کاریاش مشخص است و همه کار او را میشناسند و کار را به دست او میسپارید؛ اما امروز کاهی برای تصدی برخی مناصب مهم، فقط یک ادعا و پوشش معیار انقلابی بودن قرار میگیرد و افراد را انتخاب میکنند.