غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


روزی که ویلیام فاکنر برنده نوبل ادبیات از دنیا رفت

ويليام كاتبرت فاكنر ـ نويسنده و شاعر آمريكايي و برنده‌ نوبل ادبيات و دو جايزه‌ «پوليتزر » ـ روز بيست‌وپنجم سپتامبر ‌1897 در «مي‌سي‌سي‌پي» آمريكا متولد شد كه توصيف زادگاهش در بسياري از آثارش به چشم مي‌خورد. فاكنر را يكي از تأثيرگذارترين نويسندگان قرن بيستم مي‌دانند اما سبك نگارشي دشوار و پيچيده‌ي او اغلب مورد انتقاد قرار گرفته است. دليل اين موضوع استفاده‌ي فاكنر از تكنيك‌هاي ادبي مانند نمادگرايي، قصه‌گويي غيرخطي، چند راوی بودن داستان و به‌ويژه جريان سيال ذهن است.او به همراه «مارك تواين» و «تنسي ويليامز» از جمله بزرگ‌ترين نويسندگان جنوبي به شمار مي‌آيد كه البته تا پيش از دريافت جايزه‌ي نوبل ادبيات در سال ‌1949 چندان شهرتي نداشت اما امروزه آثارش مورد تحسين منتقدان و مردم قرار گرفته‌ است.زادگاه فاكنر يعني مي‌سي‌سي‌پي بر حس شوخ‌طبعي، احساس او نسبت به تبعيض دردناك ميان سياهان و سفيدپوستان و شخصيت‌پردازي مهربانش از مردمان جنوبي تأثيرگذار بوده است.وي پس از آن‌كه به‌ علت چاقي مفرط از خدمت در ارتش آمريكا بازماند، به ارتش كانادا پيوست و سپس به عضويت نيروي هوايي سلطنتي درآمد. بااین‌وجود هرگز جنگ جهاني اول را از نزديك تجربه نكرد. علت اصلي این‌که چرا فاكنر املاي نام فاميلي‌اش را تغيير داد هنوز مشخص نيست؛ اما اين احتمال وجود دارد كه او با اضافه كردن حرف «يو» (U) قصد داشته است هنگام عضويت در نيروي هوايي سلطنتي كانادا، نام خانوادگي‌اش بيش‌تر انگليسي به نظر برسد.اگرچه بسياري او را با شهر مي‌سي‌سي‌پي مي‌شناسند اما در ايالت نيواورلنز بود كه فاكنر اولين رمانش را در سال ‌1925 با نام «اجرت سربازان» منتشر كرد. فاكنر در نويسندگي بر اين عقيده بود: اگر نويسنده‌اي به تكنيك علاقه دارد بگذاريد جراح يا آجرچين شود. هيچ راه مكانيكي يا ميان‌بري براي نوشتن وجود ندارد. يك نويسنده‌ جوان اگر بخواهد از يك نظريه پيروي كند، احمق است. يك هنرمند خوب بايد بداند هيچ‌كس به آن اندازه خوب نيست كه بتواند راهنمايي‌اش كند.علاوه بر رمان، او در نوشتن داستان‌هاي كوتاه نيز نويسنده‌‌اي پركار بود. اولين مجموعه داستان كوتاه فاكنر در سال ‌1932 با نام «اين سيزده نفر» منتشر شد، كه شامل تحسين‌برانگيزترين داستان‌هايش از جمله «شاخه گلي براي اميلي»، «آتش‌سوزي در طويله»، «برگ‌هاي قرمز» و «آن آفتاب غروب» است.در سال ‌1931 براي كسب درآمد، رمان «پناهگاه» را نوشت كه يك اثر مبتني بر ادبيات بازاري و جنجالي بود. فاكنر همچنين در زمينه‌ نوشتن داستان‌هاي جنايي و پليسي استعداد چشم‌گيري داشت. سه كتاب شعر نيز از خود به يادگار گذاشت كه «فون مرمري» در سال ‌1924 و «شاخه‌ سبز» در سال ‌1943 از آن جمله‌اند.رمان‌هاي معروف «گوربه‌گور» و «آبسالوم، آبسالوم!» هم از آثار او هستند.ويليام فاكنر در طول دوران فعاليت‌ ادبي‌اش جوايز معتبر متعددي را دريافت كرد. در سال ‌1949 براي فعاليت‌هاي هنري و نقش چشم‌گيرش در رمان آمريكاي مدرن، جايزه‌ي نوبل ادبيات را گرفت. جايزه‌ «پوليتزر» نيز دو بار به او اهدا شد. اولين جايزه‌ي «پوليتزر» خود را در سال ‌1955 براي رمان «يك افسانه» (‌1954) و دومين جايزه‌ي «پوليتزر» را در سال ‌1963براي رمان Reivers دريافت كرد كه البته بعد از مرگ، اين جايزه به او تعلق گرفت. فاكنر همچنين دو جايزه‌ي كتاب ملي آمريكا را براي كتاب «گزيده‌ي داستان‌ها» در سال ‌1951 و رمان «يك افسانه» در سال ‌1955 به‌ دست آورد. او در زمينه‌ فيلم‌نامه‌نويسي نيز فعاليت داشت و فيلم‌نامه‌ي «داشتن و نداشتن» اقتباس‌ شده از داستان «ارنست همينگوي» از جمله آثار او در عرصه‌ي سينما هستند.اين نويسنده جايزه‌هاي خود را براي راه‌اندازي سازماني براي حمايت و تشويق نويسندگان آثار داستاني كه بعدها به جايزه‌ي «انجمن پن/فاكنر» تغيير نام داد، اختصاص داد.فاكنر كه در مجموع ‌17رمان از خود به‌جا گذاشت، در عرصه‌ي نويسندگي از نويسندگان سرشناسي چون: جيمز جويس، ويليام شكسپير، فرديش نيچه و تي. اس. اليوت الهام گرفت و نويسندگاني چون كورمك مك‌كارتي، جان گريشام و فلانري اوكانر نيز او را الهام‌بخش خود قرار دادند.او روز ششم جولاي ‌1962 بر اثر ايست قلبي در ‌64سالگي درگذشت و در هفتم جولاي در قبرستان «سن پيترز» آكسفورد به خاك سپرده شد.