زاگرس؛ منبع بزرگِ آب ایران
خسرو شفیعی مطلق (دکتری مهندسی منابع آب)پهنۀ زاگرس، كمربند چینخوردهای است كه از شمال باختر تا جنوب خاور ايران امتدادیافته است. اين كمربند در قسمت مياني كوهزاد آلپي قرار گرفته و ازجمله جوانترين كوهزادهاي سنوزوئيک محسوب ميشود. این پهنه عظیم که در دوران زمینشناسی به اقیانوس زاگرس معروف است، محل تهنشینی رسوباتی شد که بعدها میان دو صفحهی عربستان و فلات ایران ساندویچ شدند و براثر چینخوردگی بالا آمدند و رشتهکوه عظیم زاگرس را به وجود آوردند. لازم به ذکر است که نیروی لازم و موتور محرکه این برخورد، از توسعه و بازشدگي اقيانوس اطلس تأمینشده و هماکنون که شما در حال مطالعه این مرقومه هستید، زاگرس همچنان فشار بین دو صفحه عربی و ایرانی را تحمل میکند و در حال بالا آمدن است.
طبق مطالعات دقیق نتایج ناشی از دادههای ماهوارهای، بازشدگی سالانه اقیانوس اطلس حدود پنج سانتیمتر بوده که باعث رشد سالانه یک میلیمتری زاگرس میشود. برآنیم که در این گزارش مختصر، اهمیت وجود زاگرس را در تأمین منابع و تأثیر آن بر چرخه آب ایران بیان کنیم. ایران کشوری است که از نظر جغرافیایی در منطقه خشک و نیمهخشک واقع شده و همواره در معرض تهدیدات اقلیمی همچون خشکسالی و کمبارشی قرار دارد. طبق آمارهای رسمی میانگین بارندگی در کشور ما حدود 250میلیمتر در سال، یعنی یکسوم میانگین بارش جهانی، است. لذا آب در ایران ارزشی بالاتر از این عنصر در دیگر کشورهای جهان دارد.
اول: دست طبیعت به علت همان برخورد دو صفحه تکتونیکی عربی و ایرانی ساختار زمینشناسی زاگرس را به دو ناحیه ساختمانی زاگرس چینخورده با پهنای حدود ۱۵۱ تا ۲۱۱کیلومتر، شامل زير پهنههای لرستان، ايذه، فروافتادگي دزفول، فارس، پس خشکي بندرعباس و دشت آبادان و دیگری ناحیه ساختمانی زاگرس بلند، با پهنای ۱۱ تا ۶۵کیلومتر، نواری کمپهنا که تقریباً استانهای کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال بختیاری و بخشی از لرستان را شامل میشود، به وجود آورده است. قرار گرفتن دو ناحیه وسیع و کم ارتفاع زاگرس چینخورده در کنار ناحیه کمپهنا و مرتفع زاگرس بلند، ساختار سطح شیبدار جالبی را ایجاد کرده که میتواند تودههای غنی از رطوبت و بارانزای مدیترانهای را گرفته و وادار به صعود اوروگرافیک کرده و سرانجام باعث ریزش باران در امتداد این پهنه وسیع شود و زمینه را برای آفرینش رودهایی مثل کارون، بزرگترین رودخانه ایران، فراهم کند. لذا کمربند جوان زاگرس در گیرش و ریزش تودههای مهاجر بارانزا و باراندار باختری مدیترانهای، نقش بنیادین داشته و بنابراین خطالرأس کوههای باعظمت زاگرس در استانهای کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال بختیاری و لرستان به خط تولید آب ایران شناخته میشوند.
دوم: استفاده روزافزون و بیرویه از آبخوانهای آبرفتی و افت سطح آب در این آبخوانها، باعث شده که جستجو برای یافتن سایر منابع آب زیرزمینی در کارْسْت و سازندهای سخت بیشتر موردتوجه قرار گیرد. سازندهای کارْسْتی کربناته ۱۱درصد از سطح زمین را در ایران پوشاندهاند که این مقدار در زاگرس به ۲۳درصد افزایش مییابد. این نوع سازندها با ساختار مشابه، به میزان قابلتوجهی در تأمین آب موردنیاز بشر نقش دارند و باعث ایجاد و ظهور بزرگترین و زیباترین چشمههای آب دنیا با بهترین کیفیت شدهاند. میتوان از چشمههای موگرمون، کورسا، شیخ حسین، موگر، چشمه بلقیس چرام، چشمه سیاه و غیره نام برد که تقریباً در یک خط ریاضی واقع شدهاند و سالانه هزاران مترمکعب آب شیرین و با کیفیت را از خود تراوش میکنند. لذا زاگرس یکی از غنیترین مناطق آبهای کارْسْتی جهان است آنهم در کشوری مثل ایران که با ورشکستگی آبی روبروست. این منابع محدود، نیازمند اجرای صحیح طرحهای آبیابی و اکتشافات منابع جدید، بهرهبرداری بهینه و اعمال مدیریت صحیح در حفظ و نگهداری آنهاست.
سوم: میتوان نتیجه گرفت که با در نظر گرفتن وجود پرآبترین رودخانههای ایران در زاگرس و با احتساب آبهای کارْسْتی اکتشاف نشده زاگرس، بیش از 50درصد آبهای شیرین ایران را زاگرس تولید میکند که البته نیازمند بازنگری در موضوع مدیریت منابع آب در سطح کلان است. به کار گرفتن شیوههای آبخیزداری و آبخوانداری، مطالعه، طراحی و اجرای صحیح و مهندسی تغذیه مصنوعی، نسخههای شفابخشی بر مداوای این بحران است.
چهارم: ساختار سطح شیبداری زاگرس علاوه بر اینکه عملیات گیرش و بارش تودههای بارانزا را تسهیل و تسریع کرده است، باعث خلق یک رویشگاه منحصربهفرد شش میلیون هکتاری جنگل بلوط شده است. این پوشش جنگلی بهطور معجزهآسایی، اساسیترین نقش را در تأمین و نگهداری آن 50درصد منابع آبی کشور را داراست چرا که ریشههای بلوط مفیدتر و مؤثرتر از هر طرح بشرساختی، عملیات آبخیزداری و آبخوانداری را اجرا میکند و بیجهت نیست که بگوییم زاگرس گنج آب شیرین ایران است و بلوطهای زاگرس نگهبان سخت و استوار این گنج هستند. این روزها، نگهبان آب کشور حالوروز خوشی ندارد. به قول اخوان: «خانهام آتش گرفته است/ آتش جانسوز/هر طرف میسوزد این آتش/ پرده و فرشها را تارشان با پود/سوزدم این آتش بنیادگر بنیاد/میکنم فریاد، ای فریاد! ای فریاد!...»