غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


انسان‌ها دو روی سکه را دارند

راضیه خندانی (شاعر)

لطفاً عینک متفاوت دیدن آدم‌ها را از روی چشمانمان برداریم. هیچ آدمی فرشته‌ای کامل نیست و هیچ آدمی هم نقش شیطان خالص را در دنیا بازی نمی‌کند. شاید اگر خوبی و بدی آدم‌ها را در ترازویی بگذاریم برای بعضی‌ها وزنه‌ی خوبی‌هایشان سنگین‌تر باشد و برای بعضی‌ها کفه‌ ترازوی بدی‌هایشان به زمین برسد؛ اما باور کنیم که همه آدم‌ها اخلاق خوب و بد را باهم دارند. یاد بگیریم از آدم‌ها برای خودمان نه کوه بسازیم و نه کاه.همه‌ ما آدم‌ها در یک سن و مرحله‌ای از زندگی‌مان چنان شیفته‌ی فردی شده‌ایم که چشم‌بسته همه خوبی‌های داشته و نداشته‌اش را در ذهن خود به‌زور هم که شده خورانده‌ایم. چنان‌که خود فرد مقابل هم به باور بالابودن پرچم افتخارهای نداشته‌اش بر قله‌ی خوبی‌ها رسیده که حالا بیا و درستش کن.که فلانی ما فقط در یک مرحله از زندگی‌مان پرده‌ای ضخیم روی تمام چشم و گوشمان را پوشانده بوده است و شما اصلاً بااخلاقی که دارید در حد بالا رفتن از تپه‌ای کوچک هم نیستید که حالا به‌اشتباه ما توهم فتح قله‌ای از خوبی‌ها را دارید. البته؛ این شاید خاصیت عشق است که همه درهای جلوی دیدمان را چنان قفل بزرگی می‌زند که نتوانیم در آن فضای دربسته به‌درستی خوب از بد را از هم تشخیص بدهیم؛ اما قبول کنیم که چه خوشمان بیاید چه بخواهیم در مقابل این سخن لشگر به راه بیندازیم ما آدم‌ها لطفاً با دقت تر این جمله را بخوانید: پس بدان همه‌ آدم‌ها؛ من یا شما ندارد؛ همه‌مان بله؛ درست است؛ حتی فردی که عاشقانه به او نگاه می‌کنیم هم جز همین ما آدم‌ها می‌شود. هم اخلاق خوب و هم اخلاق بد داریم. چه خواسته و چه ناخواسته همه آدم‌ها هرچند کوچک؛ به خاطر نگاهی یا حرفی یا کاری ظرف بلورین قلب کسی را شکسته‌اند. حالا یا یک ترک کوچک بوده یا یک شکستگی پر از خرده‌شیشه. مهم آن است که آدم‌ها هردو روی سکه را دارا هستند.حتی آن‌کسی که ازنظر ما بی‌نقص‌ترین است.احتمال کمی به آن‌هم بدهیم که ممکن است گلدان سفال بی‌عیب او کمی ترک‌خورده باشد.اگر همیشه به اطمینان از قلبمان چشم و گوشمان را راحت با اعتماد به بقیه نبندیم در بیشتر مواقع حالت رکب خورده‌ها را پیدا نخواهیم کرد. چون می‌دانم در عقبه‌ ذهنمان از هیچ‌کس هیچ‌چیزی بعید نیست و ما با این باور هم با اطمینان تر در جاده‌ای که هستیم قدم می‌گذاریم. هم با اعتماد بیشتر به خودمان با هم‌سفرمان هم مسیر می‌شویم و این‌گونه اگر از هم‌قدمی‌مان پشت پایی هم خوردیم چون از قبل از او مجسمه بی‌نقصی ورای تصوراتمان نساخته بودیم به چاهی از ناباوری پرتاب نخواهیم شد و این‌گونه حباب روح ما آسیب کمتری خواهد دید و امید آن است که فقط لرزشی از آن اتفاق را متحمل شود. ما انسان‌ها به دوست داشتن و دوست داشته شدن احتیاج داریم. اما ماه روشن در تاریکی شب دلیل خوبی برای نادیده گرفتن یا تکذیب کردن نیمه‌ دیگر او نیست و همان‌طور که پیداست فقط هم نمی‌توانیم به نیمه‌ خالی لیوان نگاه کنیم و اعتمادمان به افراد را به روی پل معلقی گذاشته و از ترس پا به فرار بگذاریم. بالاخره هر شبی روزی دارد. فقط کافی است قبول کنیم خوبی و بدی بذری هستند که در باغچه‌ ذات ما انسان‌ها کاشته شده‌اند تا اینکه ما آدم‌ها به بذر کدام‌یک بیشتر آب و آن را پرورش دهیم.