گفتوگوهای برجامی ایران و آمریکا با واسطه کشورهای دیگر انجام میشود
مذاکره از این اتاق به آن اتاق
همدلی| محسن رفیق: اگر چه خبرِ برپایی دوباره اردوگاه مذاکرهکنندگان برای احیایِ برجام در آیندهای نزدیک، بر افزایش خوشبینیها دامن زده و قدری از شعله آتشِ تنشها کاسته است؛ اما بهواقع، بهجز تغییر محل گفتگوها از وین به دوحه، چشماندازی از تغییراتی قابلتوجه در رویکرد طرفین دیده نمیشود. بر اساس اعلام وزارت خارجه ایران، در این دور از مذاکرات نیز هیچ گفتوگوی مستقیمی بین ایران و آمریکا رخ نمیدهد. این به آن معناست که نمایندگان ایران و آمریکا همچنان در دو اتاق مجزا خواهند نشست و از طریق واسطههای روسی و اروپایی از دیدگاههای خود با خبر خواهند شد. این مسئله از آن روی کمی مضحک به نظر میرسد که اختلافات اساسی که مانع از احیای برجام شده، تنها بین این دو کشور وجود دارد، اما ظاهراً قرار است با این نوع از مواجهه این مسئله بزرگ را حل کنند. از این منظر شاید بتوان گفت که در نتیجه سفر جوزف بورل به تهران، تنها تصمیماتی در مورد روش و رویه ادامه کار گرفته شده و اصول و محتوای کار عملاً همچنان به شکل پیشین باقیمانده است. از سوی دیگر، در شرایطی که ناظران سیاسی بارها تأکید کردهاند بدون گفتوگوی مستقیم ایران و آمریکا در این پرونده، نمیتوان دستیابی به نتیجهای قابلتوجه را انتظار داشت اما طرف ایرانی همچنان بر خواسته خود یعنی عدم حضور نمایندگان آمریکا در میز مذاکرات، تأکید دارد. این در حالی است که در چند ماه گذشته تمامی اخبار مرتبط با چالشهای اساسی در روند گفتوگوهای هستهای با ایران مرتبط با خواستهها و انتظارات واشنگتن و تهران بوده و عملاً طرفین اروپایی، بهجز واسطهگری برای ادامه مذاکرات، نقش چندانی در کلیت آن نداشتهاند. پیشازاین، طرفین مذاکرات بارها تأکید کردهاند که در وین، متن توافق تقریباً تکمیل و نهایی شده و تنها برخی اختلافها بین ایران و آمریکا باعث ایجاد وقفه در به نتیجه رسیدن این مذاکرات شده است. این در شرایطی است که این اختلافات همچنان وجود داشته و نشانی از رفع آنها دیده نمیشود. واشنگتن، ماهیت این اختلافها را عواملی فرابرجامی میداند و تهران نیز همچنان بر رفع آنها تأکید دارد. در همین زمینه روز گذشته خبرگزاری العربیه، به نقل از جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید اعلام کرد که هیچ تغییری در موضع آمریکا در قبال پرونده هستهای ایران صورت نگرفته است. کربی، با تکرار برخی ادعاها درباره ماهیت برنامه هستهای ایران، گفت که دولت آمریکا همچنان بر این عقیده است که بهترین راه برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، احیای توافق هستهای است. کربی که در حال سفر به آلمان، محل برگزاری نشست گروه هفت بود، به خبرنگاران گفت که نمیتواند جزییات بیشتری درباره این مذاکرات ارائه دهد.
باوجوداین شرایط، این سؤال شکل میگیرد که اگر تهران بهواقع به دنبال دستیابی به نتیجه، رفع تحریمها و امکان ایجاد فروش نفت بهعنوان اولین قدم است، چرا از مواجهشدن با طرف آمریکایی، امتناع کرده و عملاً از سرعت دستیابی به اهداف موردنظر، میکاهد؟ تجربههای یک سال گذشته بهطور شفاف نشان داده است که واسطهگریها و خبررسانیهای روسیه و کشورهای اروپایی بین ایران و واشنگتن، بیشتر بر شائبهها دامن زده و بهطورکلی سرعت دستیابی به نتیجهای مشخص را به حداقلترین مقدار ممکن کاهش دادهاند. در همین رابطه، روز گذشته سخنگوی وزارت خارجه در گفتوگو با خبرنگاران تصریح کرد که در این دور از مذاکرات نیز هیچ گفتوگوی مستقیمی بین ایران و آمریکا رخ نمیدهد و این مذاکرات، همچنان بهمانند همان فرمت قبلی و بهصورت غیرمستقیم با تسهیلگری اتحادیه اروپا این گفتوگوها انجام میشود. خطیب زاده، تأکید کرد: «این مذاکرات غیرمستقیم است. اکنون توپ در زمین واشنگتن است و اگر آمریکاییها با پاسخ مناسب حضور پیدا کنند، میتوانیم به سمت توافق نهایی حرکت کنیم.»
او ادامه داد: «مذاکرات مربوط به احیای برجام طی چند روز آینده انجام میشود. این مذاکرات در مورد ابعاد هستهای نیست بلکه در مورد بخشهای اختلافی است که در ارتباط با رفع تحریمها باقیمانده است، بنابراین هیچچیزی به توافقات انجامشده در وین افزوده نمیشود و چیزی هم از آن کاسته نخواهد شد. نقش نماینده اتحادیه اروپا در این مذاکرات نقش تسهیلگری است و آنچه بین ما و طرف مقابل در این مرحله انجام میشود تنها در مورد موضوعات اختلافی است که از آخرین جلسه وین باقیمانده است.»
این سخنان سخنگوی دستگاه دیپلماسی نشانه آن است که همچنان بازارِ واسطهگران سیاسی بین ایران و آمریکا گرم است. در همین زمینه خبرگزاری ایلنا در یک گزارش از قولِ کوروش احمدی، تحلیلگر روابط بینالملل مینویسد: «اعضای دیگر برجام یعنی انگلیس، فرانسه، آلمان، روسیه و چین هر کاری که باید انجام میدادند، انجام دادهاند و آنچه باقی است مسائلی است که دو طرف یعنی ایران و آمریکا با هم باید حل کنند؛ مسائلی مانند خواستههای منتسب به ایران مبنی بر اینکه سپاه از لیست FTO خارج شود و شاید درخواست خارج شدن شرکتها و نفرات مرتبط با سپاه و قرارگاه خاتمالانبیا از شمول تحریمها و تضمین حقوقی و موضوعاتی دیگر از این قبیل که ممکن است وجود داشته باشد و ما خبر نداشته باشیم. این تلقی در طرف مقابل وجود دارد که اینها موضوعات فرابرجامی است، چراکه برجام صرفاً در ارتباط با تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای بوده است.»
او ادامه داده است: «برداشت این است که تصمیمات خاصی توسط ایران و آمریکا باید گرفته شود؛ تصمیماتی مانند حذف سپاه از لیست FTO و تعمیم تحریمها به قرارگاه خاتمالانبیا که آمریکا آن را در ارتباط با اتهامات غیرهستهای میداند و مدعی است که به این دلیل در برجام ۹۴ از شمول تحریمها خارج نشد. اگر اختلاف در این موارد حل شود، در آن صورت شرایط برای اجرای توافقی که در وین حاصل شده است، فراهم میشود. در غیر این صورت بنبستی که سه ماه گذشته وجود داشته ادامه پیدا میکند.»
در همین زمینه سید وحید کریمی، تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل نیز در گفتوگو با سایت خبری دیپلماسی ایرانی، میگوید: «در حال حاضر سیاست عدم مذاکره مستقیم با آمریکا، شکلی از لجبازی سیاسی و دیپلماتیک پیدا کرده است. از نگاه من دلیل ایجاد این لجبازی در مذاکره مستقیم با آمریکا شاید این باشد که جمهوری اسلامی ایران اساساً گفتوگو و مذاکره مستقیم با ایالاتمتحده را به معنای ایجاد ارتباط تهران و واشنگتن و بازگشایی سفارتخانههای دو کشور در پایتختهای همدیگر تلقی میکند درحالیکه این مذاکرات مستقیم با هدف رفع بحران در پروندههای متعدد جمهوری اسلامی ایران در صحنه جهانی از پرونده فعالیتهای هستهای گرفته تا توان دفاعی و موشکی، نفوذ منطقهای است. از این منظر اگر به مذاکرات و گفتوگوی مستقیم ایران و آمریکا نگاه کنیم میبینیم که این سیاست و راهبرد عقلانیترین، منطقیترین، هوشمندانهترین و درعینحال کمهزینهترین سیاست در شرایط فعلی کشور است.»
او ادامه داده است: «به باور من دلیل پیگیری سیاست عدم مذاکره مستقیم با آمریکا این است که مذاکره با آمریکا یعنی پذیرش شکست جمهوری اسلامی در برابر ایالاتمتحده؛ یعنی اگر ما مذاکرات مستقیم را در دستور کار قرار دهیم به این معنا خواهد بود که تهران در مقابل سیاست فشار حداکثری و تحریمها شکستخورده و عقبنشینی کرده و در نهایت تن به مذاکره داده است. پس جمهوری اسلامی هر طوری که شده میخواهد اثبات کند که با سیاست عدم مذاکره مستقیم با آمریکا، نهتنها این شکست مخورده است، بلکه این آمریکاست که باید در نهایت در رقابت با ایران شکست را بپذیرد. درحالیکه در علم دیپلماسی و سیاست خارجی چیزی به اسم پیروزی و شکست معنا ندارد، هدف غایی سیاست خارجی تحقق منافع ملی است. لذا علم دیپلماسی میگوید در برهههای مختلف بر اساس اقتضائات زمانی و مکانی باید بهترین تصمیم را برای تحقق منافع ملی در نظر گرفت؛ این پیروزی است. ما در این وضعیت داخلی باید مذاکره مستقیم را انجام دهیم.»
کریمی همچنین گفت: «افکار عمومی در داخل کشور، هم کشورهای منطقه و هم در سطح جهان دیگر به این درک و واقعیت رسیدهاند که تنها راه برونرفت از این وضعیت فقط مذاکره مستقیم ایران و آمریکاست. حقیقتاً برازنده و زیبنده جمهوری اسلامی ایران نیست که با این شرایط و بحرانهای متعدد داخلی بخواهد در یک لجبازی و انکار ضرورت مذاکره با آمریکا مرتباً بر یک سیاست اشتباه پافشاری کند و بر طبل عدم مذاکره با آمریکا بکوبد. تکرار میکنم واقعاً مذاکره مستقیم و گفتوگوی رودررو با آمریکا میتواند ایران را از مرحله بحران در پروندههای متعدد خود با جامعه جهانی خارج کند؛ بنابراین باز هم تأکید میکنم که قطعاً مذاکره مستقیم با آمریکا، نه به معنای ایجاد ارتباط دیپلماتیک و بازگشایی سفارتخانهها، بلکه بهضرورت شرایط حساس و خطیر کنونی میتواند عقلانیترین، منطقیترین و درعینحال کمهزینهترین مسیر برای حلوفصل مناقشات باشد. ضمناً نکتهای که نباید ذکر آن فراموش شود به بخش پایانی سؤال نخست شما بازمیگردد که من بهشخصه با آن زاویه دارم و مخالف دیدگاهتان در این رابطه هستم، لذا باید قدری کالبدشکافی شود.»
مذاکره مستقیم با آمریکا در موضوع هستهای، البته با مخالفتهای سرسختانهای نیز روبهرو شده است. زهره الهیان نماینده مجلس و عضو کمیسیون امنیت ملی، پیشتر دراینباره گفته بود: «سیاست دولت سیزدهم مذاکره برای مذاکره نیست بلکه اگر روند مذاکرات به نفع ملت ایران و در راستای لغو تحریمها و انتفاع اقتصادی کشورمان باشد، ادامه خواهد یافت و در غیر این صورت، لزومی به ادامه مذاکرات نخواهد بود. تأکید مجلس، حفظ خطوط قرمز در مذاکرات است و این مطالبه مجلس از تیم مذاکرهکننده کشورمان و وزارت امور خارجه است. فعلاً مذاکره مستقیم با آمریکا در دستور کار دستگاه دیپلماسی و تیم مذاکرهکننده کشورمان نیست و طرف آمریکایی باید تصمیم خودش را درباره مذاکرات بگیرد. ما منتظر تصمیم طرف آمریکایی هستیم و اگر این روند فرسایشی شود، حتماً در اینکه مذاکرات ادامه یابد یا خیر، تصمیمگیری خواهد شد.»
در همین زمینه، محمدصادق کوشکی، تحلیلگر مسائل سیاسی و بینالملل نیز به دیپلماسی ایرانی میگوید: «مذاکره مستقیم با آمریکا در این شرایط دردی از کشور دوا نمیکند، چون آمریکا در صورت مذاکره مستقیم به دنبال امتیازگیری از ایران است. اگر ایران مذاکره مستقیم با آمریکا را در دستور کار قرار دهد معنایش این است که آمریکا بهعنوان طرف عهدشکن و احیاکننده تحریم و سیاست فشار حداکثری بدون کوچکترین امتیاز و هزینهای توانسته است خود را بهعنوان طرف برجامی معرفی کند. ما نباید این امتیاز را به آمریکا بدهیم. اگر ما مذاکره مستقیم با آمریکا را در دستور کار قرار دهیم آمریکا این تصور را خواهد کرد که هر موقع خواست، میتواند توافقی را به ما تحمیل کند و هر موقع که دلش خواست از آن خارج شد شود و نقض عهد کند. اگر ما اصرار داریم مذاکره مستقیمی با آمریکا صورت نگیرد به این خاطر است که آمریکا بفهمد برای نقض عهد باید تاوان و هزینه بدهد تا شاهد تکرار آن نباشیم.»