به بهانه برگزاری کنسرت گروه سازهای ملی بدون نام بردن از محمدجلیل عندلیبی
این خبر، جعل در تاریخ تأسیس ارکستر سازهای ملی است
همدلی| علی نامجو: وقتی به تاریخ تأسیس، فعالیت و خاموشی گروههای موسیقی دولتی کشورمان نگاه میکنیم، باید خیلی سادهلوح باشیم که بدون در نظر گرفتن حسادتها و البته کارشکنیها باور کنیم ارکسترهایی باآنهمه توانمندی و البته طرفدار میان عموم مردم خودبهخود تعطیل شدند. کافی است سیاهه فعالیت گروهها و ارکسترهای موسیقی ملیمان را در وزارت فرهنگ پیش از انقلاب و چگونگی فعالیت این گروهها و ارکسترها و البته فهرست گروهها و ارکسترهای جدید در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بعد از انقلاب را نگاه کنیم تا متوجه شویم ارادهای در این وزارتخانه وجود داشته که اساساً با موسیقی ایرانی و ارکسترها و گروههای مربوط به این موسیقی سر جنگ داشته و همواره کوشیده تا جای ممکن بزرگترین ضربات را بر پیکره آنان وارد کند.
از فرامرز پایور تا محمدجلیل عندلیبی
ارکستر فرهنگ و هنر یا ارکستر سازهای ملی به سرپرستی فرامرز پایور را به یاد دارید؟ این ارکستر با چه سرنوشتی روبهرو شد؟ بعدازآن و در دهه60 خورشیدی همزمان با رهبری حشمت سنجری بر ارکستر سمفونیک وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ارکستر سازهای سنتی به رهبری آهنگساز شهیر این مرزوبوم محمدجلیل عندلیبی را چطور؟ این گروه در آن دوران آغاز به کار کرد و باوجودآنکه تقریباً تا آغاز دهه بعدی همچنان درگیر جنگ و اثرهای تخریبی آن بر جسم خسته و لاغر کشور بودیم اما در فاصلههای زمانی مشخص کنسرتهایی را روی صحنه میبرد و جالب آنکه در آخرین اجرایش در سال 1386 بیش از 60نوازنده بااستعداد در حوزه موسیقی ایرانی را روی صحنه برده بود که هر کدام سازهای ایرانی با امکانات و ویژگیهای سازهای غربی را مینواختند. برای نمونه نوازندگان گروه سازهایی نظیر کمانچه آلتو، کمانچه باس، قیچک آلتو، قیچک باس، تار آلتو، تار باس و... را مینواختند که از نظر گستره صوتی و توانایی اجرایی میتوانست در مقابل سازهای ارکسترهای موسیقی کلاسیک غربی قرار بگیرد.
آهنگسازی با هوش استثنایی
کافی است به این فکر کنید که در آن دوران عندلیبی چه بینش و هوشی داشته که به تأسیس چنین ارکستری همت گماشته و گروه بزرگی را ساختهوپرداخته کرده که توانایی اجرای آثار بزرگ موسیقی ایرانی را داشته است.
این ارکستر آخرین بار برای سه شب متوالی در سال 1386 در تالار وحدت به روی صحنه رفت و بعدازآن به شکل مشکوکی تعطیل شد. بعد از خاموشی این ارکستر هم هیچیک از منتقدان، صاحبنظران و روزنامهنگاران از مدیران وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نپرسیدند چه اتفاقی سبب شد این ارکستر با آنهمه جوان بااستعداد و توانمند و باوجود آن رهبر خوشقریحه و هنرمند به کار خودش پایان بدهد؟
ارکستر ملی ایران اساساً ملی نیست
البته، ارکستر ملی ایران در نیمه دهه70 شمسی با کوشش فرهاد فخرالدینی و رهبری او کار خودش را آغاز کرد و در طول دو دهه بعد هم کژدار و مریز به کار خودش ادامه داد اما ساختار این ارکستر با ارکستر سازهای سنتی به رهبری و سرپرستی محمدجلیل عندلیبی از زمین تا آسمان تفاوت داشت، رنگ و بوی واقعی ملی را نمیشد با شنیدن آثار این ارکستر حس کرد چراکه سازهای ارکستر ملی اساساً ملی نبودند و در آن بازه زمانی تنها تفاوتی که میان این ارکستر با ارکستر سمفونیک وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وجود داشت نه ساختار و سازبندیشان که رپرتوار اجراییشان بود.
نکته جالب آنکه محمدجلیل عندلیبی چند سال قبل از آن با ارکستر ایرانی خودش؛ مولانا و با حضور نوازندگان تراز اول سازهای ملی راهی ژاپن شده بود تا چوب رهبری نوازندگان برتر قاره کهن را به دست بگیرد و پروژه جاده ابریشم را به روی صحنه ببرد و در طول سالهای فعالیتش هم بهعنوان مؤسس و رهبر گروه مولانا و هم بهعنوان مؤسس و رهبری ارکستر سازهای ملی نشان داده بود از بقیه همصنفانش در این حوزه دستکم یک سر و گردن بالاتر است.
جعل بنیاد رودکی و رسانهها
حالا بعد از یک وقفه چندساله در تأسیس و فعالیت ارکستری با این نام، خبر آمده گروه سازهای ایرانی بنیاد فرهنگی هنری رودکی که در روزهای گذشته هیچ جزییاتی از نحوه تشکیل آن در این مجموعه دولتی منتشر نشد، طی روزهای آینده کنسرتی را برگزار خواهد کرد.
به نقل از این بنیاد، کنسرت گروه سازهای ایرانی بنیاد فرهنگی هنری رودکی روز هفدهم تیرماه سال جاری کنسرتی را در تالار رودکی تهران برگزار خواهد شد. در این کنسرت که با بلیتهایی به قیمت ۱۰۰ تا ۱۷۰هزار تومان پیش روی مخاطبان قرار میگیرد، گروه سازهای ایرانی بنیاد رودکی به سرپرستی حامد فکوری و خوانندگی اشکان کمانگری با اجرای آثاری از غلامحسین بیگجهخانی و پرویز مشکاتیان قطعاتی را برای علاقهمندان اجرا خواهند کرد. به نوشته خبرنگار مهر برگزاری این کنسرت در شرایطی است که طی روزهای گذشته جزییات چندانی از نحوه تشکیل گروه سازهای ایرانی بنیاد رودکی در اختیار رسانهها قرار نگرفته بود. اتفاقی که اگرچه در سکوت خبری انجام گرفته اما میتواند نویدبخش شرایط جدیدی برای حمایت از گروهها و ارکسترهایی باشد که محور اصلی آنها در حوزه موسیقی ایرانی است. حالا آقای خبرنگار چطور تشکیل و اعلام برگزاری این گروه یا ارکستر را چگونه نویدبخش چیزهایی که گفت، دانسته، اللهاعلم.
این اشتباه، عمدی نیست؟!
خبرنگار مهر البته در خبرش بهاشتباه نوشته سابقه تشکیل مجموعهها و ارکسترهای مرتبط با سازهای ملی ایران در بنیاد فرهنگی هنری رودکی به تابستان سال ۱۳۹۴ و حضور علی رهبری بهعنوان مدیر هنری ارکسترهای دولتی بازمیگردد که همانطور که پیشتر توضیح داده شد، کاملاً غلط است.
آخرین بار این ارکستر یا گروه در سال 1394 از این عنوان استفاده کرد و اسماعیل تهرانی رهبری گروه را بر عهده داشت و حسین علیشاپور و وحید تاج خوانندگانش بودند. عمر فعالیت این گروه در آن دوره هم فقط به برگزاری یک تا دو کنسرت در تالار وحدت محدود شد و قصه تشکیل و خاموشیاش برای بار چندم تکرار شد.
تاریخچه ارکسترهای ارشاد را خواندهاید؟
در این اوضاعواحوال شاید مهمترین پرسشی که میشد از مدیران زارت ارشاد و دفتر موسیقی این وزارتخانه پرسید این است که از زمان شروع به کار دولت جدید فرصت بررسی تاریخچه تشکیل گروهها و ارکسترهای مختلف این وزارتخانه را داشتهاید یا نه؟ اگر بله چگونه ممکن است در اخباری که از سوی بنیاد رودکی یا روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر میشود، تاریخ را جعل کنید و حتی در یکی از مطالب مربوط به تأسیس و فعالیت ارکستر سازهای ملی به خدمات محمدجلیل عندلیبی و اقداماتی که در جهت معرفی موسیقی ایرانی در سطح ملی و بینالمللی انجام داده اشاره نکنید و جالبتر آنکه خبرنگاران و روزنامهنگاران باسابقه حوزه موسیقی ندانند اولین بار بعد از انقلاب او رهبری و سرپرستی ارکستر سازهای ملی را بر عهده داشته و اینکه با حضور علی رهبری و در نیمه دهه 90 قرن گذشته این گروه تشکیل شده، روایتی کاملاً نادرست و البته جعلی است. از نگاه متخصصین این حوزه بهتر است وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهسوی بزرگانی نظیر عندلیبی با آن کارنامه درخشان دست یاری دراز کند و از او برای احیای ارکستر سازهای ملی کمک بخواهد.