غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


گزارش «همدلی» از حاشیه‌های تخریب سه خانه مسکونی در رفسنجان

تکرار خانه‌خرابی

همدلی|  ستاره لطفی- درست در روزی که عزت‌الله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی با نوشتن این توییت: «در نشست روحانیون ‎اصفهان گفتم، رفتار قلیلی از روحانیون حکومتی و سبک زندگی ‎لاکچری آنان مردم را نسبت به ‎روحانیت بدبین می‌کند و...» از زندگی لاکچری برخی از روحانیون انتقاد کرد، شهرداری رفسنجان خانه سه خانواده اهل این شهر را بر سرشان آوار کرد تا آن‌ها نیز به لیست بی‌سرپناه‌ها اضافه شوند. روز گذشته ویدیویی از یک زن میان‌سال که خود را معلم بازنشسته و مالک یکی از خانه‌های تخریب‌شده معرفی کرد، در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد. در این ویدیو این معلم با سابقه 30سال کار، با سروصورتی ژولیده و با حالت روحی مضطرب و پریشان می‌گوید که در ساعات اولیه صبح روز جمعه مأموران با یورش به منزل آنان واقع در بزرگراه قدس رفسنجان، ضمن بیرون راندن ساکنان، خانه مسکونی آن‌ها را با اثاثیه داخل آن تخریب کرده‌اند. این خانم معلم می‌گوید که صبح زود خانه را بر سرشان خراب کرده‌اند و از وضعیت مادرش بی‌خبر است. البته این دومین بار است که ماشین تخریب شهرداری رفسنجان به سراغ این خانواده‌ها می‌آید. بامداد یکی از روزهای گرم شهریورماه سال گذشته یک‌بار دیگر عوامل اجرایی شهرداری به محل مراجعه کردند و دیوارهای این خانه‌ها را تخریب کردند که انتشار تصاویر این رویداد، خبرساز شد و انتقاداتی را به دنبال داشت.
 ماجرای تخریب در رفسنجان چه بود؟
ماجرای خانوارهای بی‌خانمان شده رفسنجان به پروژه ایجاد بزرگراه این شهر برمی‌گردد. شهرداری قصد ایجاد یک بزرگراه برای تسهیل ترافیک این شهر دارد، اما نتوانسته با صاحبان این ملک‌ها به توافق و تعامل برسد، به همین دلیل به‌جای تلاش برای کسب رضایت و ایجاد توافق با مالکان این منازل، هنگام شب عوامل اجرای شهرداری، به محل مراجعه می‌کنند، ساکنان را با شیوه نامناسبی با خود سوار ماشین می‌کنند و به‌جای دیگری انتقال می‌دهند و کار تخریب را روی وسایل منزل این افراد انجام می‌دهند. آن‌گونه که ایرنا گزارش داده است، «تلاش برای احداث یک بزرگراه در شهر رفسنجان در شمال غرب مرکز استان کرمان از ۲۵سال پیش در دستور کار قرار می‌گیرد اما ۱۰سال است که به مشکلی خورده است. تلاش‌ها بر این مبنا استوار بوده تا بار ترافیکی سنگین این شهر را که میزبان ۱۸۰هزار شهروند است بکاهد. در مسیر اجرای این بزرگراه همه واحدها و زمین‌ها تملک شده‌اند غیر از سه واحد مسکونی که با شهرداری به توافق نرسیده‌اند. مطالبه قیمت بالاتر از قیمت کارشناسی یا قیمت اعلام‌شده به ساکنان یا اختلاف‌نظر بر سر مسیر اجرای بزرگراه از یک‌سو و معطلی چندساله ۱۸۰هزار نفر شهروند برای بهره‌برداری یک طرح در ضلع شمالی شهر رفسنجان از سوی دیگر بر پیچیدگی‌های موضوع افزوده بود تا جایی که مرجع قضایی و مدعی‌العموم بنا به مسئولیت و صلاحدیدها، پس از بررسی همه جوانب و بعدازآنکه می‌بیند طی چند سال بنای حل مشکل غیر از صدور حکم تخریب وجود ندارد، حکم به تخریب سه منزل داده است.» انتشار فیلم تخریب خانه چند شهروند در رفسنجان انتقادات زیادی را به همراه داشت، به‌طوری‌که مدیریت شهری این شهر ناچار به واکنش شد. علی میربابایی رئیس کمیسیون عمران شورای اسلامی شهر رفسنجان از جمله افراد دارای مسئولیت و دخیل در این ماجرا، به ایرنا گفته که از اتفاق پیش‌آمده خوشحال نیست و ناراضی است. او در توجیه تخریب خانه‌هایی که قانونا متعلق به مالکان بوده و قصد فروش نداشته و هزینه‌ای هم دریافت نکرده‌اند گفته است: «چکار کنیم که بعد از سه نوبت اقدام برای اجرای تخلیه و تخریب، هر بار مانع شده‌اند و به‌ناچار، وقتی حکم قضایی به نفع قاطبه جمعیت یک شهر اجرا می‌شود، زمینه اجرای آن‌هم باید فراهم آید.» درحالی‌که رئیس کمیسیون عمران شورای اسلامی شهر رفسنجان با استناد به‌حکم قضایی به‌گونه‌ای وانمود می‌کند که چاره‌ای جز خراب کردن خانه‌های این سه خانواده بر سرشان نداشته است که قانون اساسی حق مالکیت شهروندان بر اموال و دارایی‌هایشان را- درصورتی‌که آن دارایی را از راه مشروع و درست به دست آورده باشد- معتبر مي‌شناسد و موردحمايت قرار مي‌دهد.
 خانه‌خرابی شهروندان مسبوق به سابقه است
البته این نوع برخوردها برای اولین بار نیست که در کشور از سوی شهرداری اتفاق می‌افتند، جوری که به نظر می‌رسد خانه‌خراب کردن بر سر محرومان به رویه این سازمان در برخی از استان‌ها تبدیل‌شده است. آسیه پناهی در کرمانشاه نیز سر ماجرای خانه‌خرابی شهرداری این شهر جان سپرد. او که برای جلوگیری از تخریب خانه‌اش حتی خود را داخل چنگک بیل مکانیکی انداخته بود، نتوانست از تخریب اتاقک محل زندگی‌ خود و خانواده‌اش جلوگیری کند و در نهایت به دلیل بیماری تنگی نفس  در مقابل اسپری فلفل اجرائیات شهرداری کرمانشاه طاقت نیاورد و در مسیر انتقال به کمپ «چشمه سفید» این شهر درگذشت، البته شهرداری کرمانشاه همواره مرگ او را به مشکلات قلبی ربط داد و این‌گونه از خود سلب مسئولیت کرد. بعد از ماجرای آسیه پناهی، تخریب آلونک حقیرانه یک زن در بندرعباسی خبرساز شد. در این ماجرا نیز شهرداری بندرعباس آلونک بلوکی محقر یک زن سرپرست خانوار اهل بندرعباس را بر سر خود و فرزندانش آوار کرد. در این میان فقط بخت با زن بی‌پناه بندرعباسی یار بود و مانند آسیه پناهی که در حین مقاومت برای جلوگیری از تخریب شدن سرپناهش جانش را از دست داد، وی به‌رغم خودسوزی جانش را از دست نداد، بلکه با درصدی از سوختگی به بیمارستان منتقل شد. خوب است بدانیم این دو ماجرا یعنی ماجرا آسیه پناهی و زن سرپرست خانوار بندرعباسی به فاصله کمتر از یک سال اتفاق افتاد. پروژه بی‌سر‌پناه کردن و در نهایت مرگ آسیه پناهی در اردیبهشت 99 اتفاق افتاد و ماجرای بی‌خانه شدن زن اهل بندرعباس در آذر همان سال رقم خورد. این نشان می‌دهد که بخشی از شهرداری که به هر دلیلی در کار بی‌خانمان کردن مردم فعالیت دارند، حتی از واکنش‌ها و انتقادها نسبت به موضوعات ازاین‌دست تأثیر نمی‌پذیرند، چرا اگر غیرازاین بود ماجرای بی‌خانمان کردن زن بندرعباسی فقط چند ماه بعد از ماجرای آسیه پناهی -که انتقادهای زیادی را به دنبال داشت- اتفاق نمی‌افتاد.
اکنون ماجرای بی‌خانمان کردن معلم با سابقه اهل رفسنجان نیز یک‌بار دیگر، رویه بی‌خانمان کردن برخی از سازمان‌ها مانند شهرداری را سر زبان انداخته است. این ماجرا نیز واکنش‌های زیادی هم از سوی کاربران شبکه‌های اجتماعی و هم رسانه‌ها به دنبال داشته است.