غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


نقش خرد فردی در ایجاد آرامش وجودی

محمدعلی نویدی (مدرس دانشگاه و نویسنده)

گفته شد که آرامش و ایجاد تعادل در زندگی آغاز و ریشه زندگی واقعی انسان است. چراکه بدون حفظ تعادل، یکپارچگی وجودی - اثری، از بین می‌رود خواهد رفت و امکان استمرار زندگی وجود نخواهد داشت؛ و از طرف دیگر یکی از راه‌حل‌های حفظ یکپارچگی وجودی-اثری انسان، مدد گرفتن از عقل و خرد فردی بیان شد، یعنی برای جلوگیری از پاره‌پاره شدن فردیت و شخصیت انسان، تعادل و توازن و آرامش، لازم است در ابتدا و آغاز از خرد فردی و شخصی استفاده کنیم. خرد فردی چگونه فعال می‌شود و به یاری یکپارچگی وجودی و اثری انسانی می‌آید؟در زندگی آدمی هرگاه و هر جا از عقل و خرد و حکمت و اندیشه غفلت شده است، انسان به ورطه عقب‌ماندگی و آشفتگی پرتاب گشته است. حکمت و خرد برآیند اندیشه و دانش و منطق و فهم و استدلال و پیامد شناسی انسان هوشمند است. زندگی با این تعادل و توازن شروع می‌شود و فرهنگ و تمدن و علم و فناوری و ادب و اخلاق نیز با فعالیت این نیرو سروسامان می‌یابد. خرد فردی و شخصی ابتدا از خانواده و با خانواده شروع می‌شود و سپس با مدرسه و دانشگاه و محله و نهادهای مدنی و سنتی رشد می‌کند و اثر خود را در ایجاد آرامش و تعادل نشان می‌دهد؛ فرهنگ جامعه نیز در این فعلیت و فعالیت عقل ورزی نقش اصلی ایفا می‌کند. شاید تا ۱۷-۱۸سالگی نقش خانواده و دوستان، بیش از سایر نهادها و سازمان‌ها و گروه‌های رسمی باشد؛ اما از موقع ورود به دانشگاه و جامعه‌پذیری خاص، نقش خردمندی و خردورزی متفاوت می‌گردد. این نکته ژرف و عمیقی است که آیا در آحاد و شهروندان جامعه جایگاه خرد و خردورزی چه تا میزان است؟ آیا خطابه و جدل و سفسطه و شعر بر فضای جامعه حاکم است یا عقل نیز اعتبار و اعتنا دارد؟ آیا استدلال و برهان و اندیشیدن در نزد جوانان مورد التفات و اعتماد است یا نه؟ در این نکته دقت لازم است: آدم معمولی و زندگی زمینی نمی‌تواند سرتاسر عقل و حکمت باشد. «به‌استثنای خواص قلیل»، بلکه مرادم در تصمیم‌گیری‌ها و انتخاب‌های سرنوشت‌ساز است که گزینش‌های عقلانی و منطقی شرط موفقیت هستند. مثلاً، دانشجویی که از روی احساس و تخیل در پژوهش و تحقیق و جدیت در دروس و کار علمی تنبلی می‌کند، آینده و انتظار مفید نخواهد داشت. مضاف بر نقش و اثر خانواده و دوستان و مدرسه و دانشگاه و مراکز فرهنگی و اجتماعی دیگر، مطالعات و پژوهش‌های فرد نیز در شکل‌گیری ذهنیت او اثرگذاری عمیق دارد. مثلاً، کسی که فقط کتاب داستان و شعر و رمان می‌خواند، نباید انتظار توانایی تحلیل و بررسی عمیق و دقیق علمی داشته باشد. تعادل در خواندن و مطالعه نیز به آرامش و صلح و آشتی درونی و بیرونی یاری می‌کند. شکوفایی قوای انسان در هماهنگی و سازگاری نیروهای اوست نه در افراط‌وتفریط. البته من از «عقل اثربخش» سخن می‌گویم. تنها عقل ورزی و خردمندی انتزاعی و ادعایی کافی نیست. بلکه کاربست‌ها و اثربخشی‌ها نیز به همان اندازه مهم و سرنوشت‌ساز است. منظورم کاربرد و اثرگذاری دانسته‌ها و دانش‌هاست. خرد فردی، امکان توازن و هماهنگی بین نیرو‌های درون و بیرون وجود آدمی است. زندگی انسان به این خرد نزدیک و بی‌واسطه بیش از خردهای دیگر و دور نیاز دارد. خرد فردی نور و نیکی و استعداد درونی هر فردی است.