غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


درآمدی بر نظریه کرامت ذاتی انسان

سید علی اسماعیلی (فعال اجتماعی)

بر اساس نظریه کرامت ذاتی انسان، همه انسان‌ها بماهو انسان، بدون تعلقات دینی و نژادی، به‌طور یکسان دارای منزلت، ارزش و شرافت‌اند و هرگونه برتری‌طلبی با هر عنوانی، منافی با کرامت ذاتی آدمی است، در مقابل آن نظریه کرامت اقتضایی است که به‌موجب آن انسان بماهو انسان فاقد کرامت بالفعل است و کرامتش اکتسابی و تحصیلی است و انسان به‌صورت ارادی و از طریق به کار انداختن توانایی خود و با بهره‌گیری از کتب آسمانی و راهنمایی‌های پیامبران و امامان، در مسیر تعالی اخلاقی، کرامتش را کسب می‌کند.حقوق شهروندی و اجتماعی انسانی تابعی است از نوع نگاه به کرامت انسان، بر پایه نظریه کرامت ذاتی انسان، همه شهروندان به‌عنوان انسان و فارغ از گرایش‌های و تعلقات دینی و قومی دارای حقوق مساوی و در برابر قانون یکسان‌اند و هیچ انسانی بر انسان دیگر برتری و امتیازی ندارد، اما بر پایه نظریه کرامت اقتضایی و اکتسابی، حقوق اجتماعی انسان تابع کرامت اکتسابی است و تنها انسان‌های مؤمن دارای کرامت‌اند و از حقوق و منزلت و حرمت برخوردارند و بر همین مبنا در گفتمان آنان، نوعاً و غالباً بر حقوق مؤمنان تأکید می‌شود و حق و منزلت ویژه‌ای برای انسان بماهو انسان به رسمیت شناخته نمی‌شود. از منظر قرآن مجید، کرامت موهبتي است مخصوص انسان و هيچ موجود زميني ديگري به اين شرافت مفتخر نشده است، آیات متعددی از قرآن کریم به‌روشنی بر کرامت ذاتی انسان دلالت دارد، از منظر قرآن، انسان گوهر آفرینش است و نسبت انسان به جهان هستی، همچون نسبت نگین است به انگشتری و این نگین آدمی است که به انگشتری عالم هستی معنا و جلوه می‌بخشد.
به‌راستی راز و رمز این گوهر آفرینش و نگین بی‌همتا چیست؟ بر اساس آموزه‌های قرآن، این نگین عالم هستی، زیبایی و شکوه خود را از کرامتی دارد که از ناحیه خداوند بر آن نقش بسته و به تعبیر مولانا تاج کَرّمناست بر فرق سرت «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ» و روح الهی که بر کالبد جانش دمیده است «نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي» و ساختمان خلقتش که بهترین ساختار آفرینش است «لَقَدْ خَلَقْنَاالْإِنْسانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيم» و به سبب خلقتش، خداوند خود را می‌ستاید «فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ‏» و او را بر بسیارى از موجودات عالم هستی برترى می‌بخشد «فَضَّلْناهُمْ عَلى‌ كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِيلًا» و بدین سبب به ملائکه دستور می‌دهد تا بر او سجده کنند و مسجود ملائک می‌گردد «وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا» و آنگاه‌که ابلیس از سجده‌اش امتناع می‌ورزد، خداوند خطاب به او می‌گوید: این موجودی که تو بر او سجده نکرده‌ای، من آن را با دست‌های خودم آفریدم «قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ.»
پذیرش امانت الهی، جلوه‌ای دیگر از کرامت ذاتی انسان است. قرآن کریم، انسان را حامل امانت الهی می‌داند؛ امانتی که آسمان‌ها، زمین و کوه‌ها از تحمل و پذیرش آن عاجز و ناتوان بودند ولی انسان آن را به دوش گرفت «إِنَّا عَرَضْنَا الأَمَانَةَ عَلَى السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الإِنْسَانُ.»
از دیگر شاخص‌های کرامت ذاتی انسان، برخورداری از استعداد علم و یادگیرى است «الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ، عَلَّمَ الإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ» ظرفیت و استعداد یادگیری انسان برای درك همه علوم و کشف حقایق هستى بسیار گسترده و عمیق و حتی فراتر از ظرفیت ملائکه است. «وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلاَءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ/ قَالُوا سُبْحَانَكَ لاَ عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ/قَالَ يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ» در عظمت و کرامت انسان همین بس که به‌تصریح قرآن، خداوند آموزگار انسان و انسان آموزگار فرشتگان است «وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاءَ كُلَّهَا ... قَالَ يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ» خداوند در مقام آموزگار بزرگ عالم هستی، از خورشید کرمش، نور علم و دانش را در نهاد و نهان انسان به ودیعت گذاشت و همین علم و دانش انسان است که ظرفیت خلیفه الهی را برایش به ارمغان می‌آورد و او را تا مقام جانشینی خدا در زمین ارتقا می‌بخشد «إنّی جاعلٌ فِی الأرضِ خَلیفَةً.»
شاخص‌های پیش‌گفته در آیات قرآن، بعلاوه صدها نمونه و شاهد دیگر از سیره و سنت پیامبران و امامان- که به‌صورت عام و مطلق بیان‌شده است و در آن‌ها از هیچ قید و قرینه‌ای خاص که دال بر انحصار کرامت به گروهی خاصی از انسان‌ها باشد، استفاده‌نشده است- سند روشنی است برکرامت ذاتی انسان.
بخشی از آیات قرآن و آموزه‌های پیامبران و امامان ناظر به کرامت اکتسابی انسان است و صدالبته که این دسته از آموزه‌ها، نافی کرامت ذاتی انسان نیست.
 فهم نگارنده از آموزه‌های اسلام این است که انسان هم دارای کرامت ذاتی «لَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ» و هم کرامت اکتسابی است «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ» و تفصیل آن در گفتارهای آتی موردبررسی بیشتر قرار خواهد گرفت.