اعتیاد به نوجوانان رسید
مرضیه کریمی بهبهانیاعتیاد مدتهاست که از بزرگسالان جامعه به کوچکترها رسیده و حالا کودکان و نوجوانان هم درگیر آن شدهاند بهنحویکه آموزشوپرورش هم نمیتواند موضوع را انکار کند.
به گزارش رویداد۲۴، اصغر باقرزاده معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزشوپرورش اعلام کرده است که آمار مصرف دانشآموزان به مواد مخدر نگرانکننده است و علت این موضوع را نیز تسهیل دسترسی به این مواد عنوان کرده است. موضوعی که ازنظر او در همه جهان وجود دارد. بااینحال او گفته است که آمار دقیقی از تعداد دانشآموزان مبتلا به مواد مخدر وجود ندارد، اما اینگونه نیست که کار از کار گذشته باشد.
سعید صفاتیان تحلیلگر اعتیاد که خود سابقه سیاستگذاری در حوزه اعتیاد را داشته است علت دسترسی و دستیابی آسان به مواد مخدر را سازماندهی و انسجام شبکههای قاچاق مواد و تبلیغ و خریدوفروش آسان این مواد در فضای مجازی دانسته و تأکید میکند: در حال حاضر قیمت مواد مخدر بسیار ارزان است و حملونقل آنهم راحتتر از گذشته است. این تحلیلگر اعتیاد ادامه میدهد: تابو اعتیاد در جامعه شکسته شده و نوجوانان و حتی سایر مصرفکنندگان مواد این موضوع را بهراحتی علنی میکنند که این علت این موضوع نیز ضعف در برنامههای پیشگیری است. وقتی برنامه جدی درباره اعتیاد وجود ندارد، مدارس دراینباره سکوت کردهاند و هیچ مدیر مدرسهای جرات نمیکند برنامه پیشگیری از اعتیاد برگزار کند، دانشآموز نمیتواند اطلاعات درستی به دست بیاورد در نتیجه کنجکاوی خود را با استفاده از اطلاعات غلطی که از گروه همسالان خود میگیرد اقناع میکند و در چنین وضعیتی ممکن است به سمت مواد هم برود. او بر این موضوع تأکید میکند که مسئولان مربوطه نتوانستهاند کنجکاوی نوجوانان را درباره مصرف موادمخدر مهار کنند. نوجوان میخواهد بداند مصرف گل یا حشیش چه تأثیری روی او میگذارد یا اگر شب امتحان ریتالین مصرف کرده و تا صبح بیدار بماند آیا امتحانش ۲۰ میشود. او با انتقاد از عملکرد ستاد مبارزه با مواد مخدر میگوید: این ستاد وظیفه هماهنگی دستگاههای متولی را بر عهده دارد، اما با وجود میلیاردها تومان بودجهای که در این مورد در کشور صرف میشود، اما بیشتر ناهماهنگی میشود و معکوس عمل میکند. مجموعه این عوامل باعث میشود که یک نوجوان به سمت مصرف مواد رفته و با توجه به دسترسی آسان و شبکهسازی قوی برای خریدوفروش مواد اعتیاد کودکان و نوجوانان شکل بگیرد.
زمینههای مصرف مواد توسط نوجوانان
او با بیان اینکه در ایران علاوه بر بحث کنجکاوی، احساس ناامیدی هم در مصرف مواد توسط این گروه سنی تأثیر بسیاری دارد، میگوید: نوجوان امروز نسبت به آینده شغلی، تحصیلی، ازدواج و بهصورت کلی زندگی آیندهاش ناامید است. در رسانهها آمار تحصیلکردگان بیکار را مشاهده میکند، وضعیت اقتصادی و تنگنای خانواده را از این منظر درک میکند و شاهد شکاف طبقاتی است. مسئولان اقتصادی کشور وقتی برنامهریزی میکنند به تبعات اجتماعی آن اهمیت نمیدهند، اما تبعات این برنامه در جامعه جمع میشود و بهصورت آبشار راه میافتد و در نهایت یک نوجوان را پایین کشیده و روح و ذهنش را به هم میریزد. به گفته این تحلیلگر اعتیاد، نبود شادی نیز به ناامیدی منجر میشود یعنی وقتی کودک شاد نباشد باید یکجوری خودش را تخلیه کند. اگر هورمونی به بدنش نگاه کنید باید آندروفین و آدرنالین در بدنش ترشح شود، اما وقتی نشاط نیست یا پولی برای خرج کردن و تفریح ندارد، با خودش فکر میکند و ترشح آندروفینش بالا میرود و میل به مصرف مواد پیدا میکند. اولین چیزی هم که به او تعارف میشود مواد است. او اضافه میکند: علت اعتیاد از کشورهای خارجی نمیآید بلکه مجموعه همین عوامل است که مسئولان بهراحتی از کنار آن میگذرند. سیاستگذاران و مسئولانی که در سمتها و سازمانهای مختلف مانند آموزش پرورش، وزارت بهداشت و آموزش عالی حضور دارند از کنار برخی موارد بهراحتی عبور میکنند درصورتیکه اگر همین چیزهای ساده را کنار هم بگذارند میشود دلیل اعتیاد که باید برایش راهحل پیدا کنیم.
۱۵درصد از معتادان زن هستند
صفاتیان همچنین درباره اعتیاد در میان دختربچهها به تحقیقاتی که در سال ۹۰ در کشور درباره اعتیاد انجام شد اشارهکرده و میگوید: آن تحقیق نشان داد که از ١٠٠درصد معتادان ۵درصدشان زن و ٩۵درصد مرد بودند؛ اما در سال٩٧ تحقیقات دیگری صورت گرفت که نشان میداد آمار اعتیاد زنان از ۵درصد به ١٠درصد رسیده و دو برابر شده است. به نظر من اگر الان این آمار را بگیریم این عدد حداقل به ١۵درصد رسیده است و این نشان میدهد که اعتیاد در خانمها به دلایل مختلف در حال رشد است. این تحلیلگر با اشاره به کودکان دارای والدین معتاد میگوید: اعتیاد چند دلیل اصلی دارد دلایل جسمانی، اجتماعی و خانوادگی. کودکی که مصرف مواد توسط والدین و دوستانشان را میبیند با هر سه عامل اعتیاد مواجه شده و در نتیجه ریسک مصرف مواد در او بیشتر است. شخصیت چنین کودکی در آینده متزلزل و ضداجتماعی میشود و اگر در بهترین حالت بتوانیم اعتیادش را کنترل کنیم که بعید است، درمان شخصیت ضداجتماعی او بسیار سخت خواهد بود و احتمال بالایی دارد که در آینده تبدیل به فردی بزهکار شود.