به بهانه معرفی دبیر چهلویکمین دوره جشنواره بینالمللی تئاتر فجر
پس از 40سال هنوز معیار انتخاب معلوم نیست
همدلی| علی نامجو: بسیاری از اهالی تئاتر در این سرزمین ادعا دارند که جشنواره بینالمللی تئاتر فجر مهمترین رویدادی است که در طول سال در این حوزه در کشورمان رخ میدهد. بااینهمه اما بررسی ادوار گذشته این فستیوال نمایشی نشان از آن دارد که تئاتر فجر در دهههایی که از عمرش سپریشده نه سیاستگذاری مشخص داشته، نه چشماندازی پیش روی خود تعریف کرده و نه حتی دبیرانش در طول 40دوره گذشته بر مبنای متر و معیار مشخصی انتخاب شدهاند و برخوردی نظاممندی با اهالی تئاتر و آثار متقاضی برای حضور در این رویداد، صورت گرفته است. اگر بخواهیم بهمرور نامهایی که در 40دوره جشنواره تئاتر فجر بهعنوان دبیر در این رویداد مسئولیت داشتهاند، بپردازیم، اشخاصی را در این سیاهه خواهیم یافت که از منظر هنری، سیاسی حتی مکتب و خاستگاه تئاتری با هم تفاوتهای بنیادینی داشتهاند. دورههای اول، دوم، سوم، چهارم و پنجم جشنواره تئاتر فجر با دبیری طاها عبدخدایی برگزار شد. در دورههای ششم، هفتم، هشتم، نهم و دهم علی منتظری دبیر جشنواره تئاتر فجر بود. دبیری دوره یازدهم جشنواره تئاتر فجر را حسین جعفری بر عهده داشت. حسین فرخی نام دیگری است که دبیری دورههای دوازدهم و سیزدهم را به نام خود ثبت کرد.
محمود عزیزی دبیر دوره چهاردهم بود. در پانزدهمین دوره از این رویداد رحیم نجفی برزگر دبیر بود. در دورههای شانزدهم و هفدهم، حسین سلیمی این مسئولیت را بر عهده داشت و مجید شریف خدایی دبیر دورههای هجدهم، نوزدهم، بیستم، بیست و یکم و بیست و دوم جشنواره تئاتر فجر بود. دبیری جشنواره تئاتر فجر در دوره بیست و سوم به فرهاد مهندسپور، رسید. حسین مسافر آستانه دیگر نامی بود که در دوره بیست و چهارم دبیری جشنواره تئاتر فجر را بر عهده گرفت. سعید کشنفلاح در دوره بیست و پنجم دبیر بود و در دوره بیست و ششم این رویداد نمایشی مجید سرسنگی این مسئولیت را پذیرفت. در دوره بیست و هفتم باز هم نوبت به حسین مسافرآستانه رسید تا این عنوان را بپذیرد. حسین پارسایی دیگر دبیر جشنواره تئاتر فجر بود که این عنوان را در دوره بیست و هشتم بر عهده گرفت. در دوره بیست و نهم محمد حیدری دبیر شد تا نوبت به دوره سیام و دبیری رحمت امینی رسید. در دوره سی و یکم باز هم قرعه به نام سعید کشنفلاح افتاد تا این عنوان را بر عهده بگیرد. در دوره سی و دوم قادر آشنا دبیر شد و سی و سومیم دوره جشنواره تئاتر فجر با دبیری اردشیر صالحپور همراه بود. در دوره سی و چهارم و سی و پنجم سعید اسدی دبیر شد و در دوره سی و ششم باز هم فرهاد مهندسپور این مسئولیت را بر عهده گرفت. سی و هفتمین و سی و هشتمین جشنواره تئاتر فجر با دبیری نادر برهانیمرند همراه بود و دو دوره پایانی را هم دوباره حسین مسافرآستانه دبیری کرد. در این دوره هم نام کوروش زارعی بهعنوان دبیر چهل و یکمین دوره جشنواره بینالمللی تئاتر اعلامشده است. در طور دورههای مختلفی که تا امروز از برگزاری جشنواره تئاتر فجر پشت سر گذاشتهشده است، با احتساب دوره چهلم و یکم که در پیش است، ۲۰نفر بهعنوان دبیر در این رویداد فعالیت داشتهاند و دراینبین برخی از نامها بیش از یک دوره و تعداد معدودی بیش از سه دوره این مسئولیت را داشتهاند. با بررسی این اسامی و تطبیق سنواتی مشخص میشود که در آغاز راه و حتی در میانه مسیر، رؤسای مرکز هنرهای نمایشی دبیری جشنواره را بر عهده داشتند و در دورهای هم که ساختار اداری تئاتر از مرکز به اداره کل تنزل پیدا کرد، مدیرکلهای هنرهای نمایشی. در دیگر دورهها نیز برخی هنرمندان و چهرههای مدیریتی دبیر جشنواره بودند؛ اما هیچوقت معلوم نبوده و البته هنوز هم مشخص نیست که دبیر جشنواره تئاتر فجر بر چه مبنایی و متکی به چه متر و معیاری انتخاب میشود.
جشنواره تئاتر فجر یکی از رویدادهای تئاتری ایران است که در زمانی بهعنوان مهمترین رویداد در این حوزه محسوب میشد. زمانی با توجه به محدودیت امکانات تئاتری که مهمترین آنها سالنهای تئاتر بود، جشنواره تئاتر فجر مجالی بود برای گروههای تئاتری که با حضور در جشنواره امکان اجرای عمومی اثر خود را فراهم میکردند.
همچنین در دورههایی این جشنواره امکانی بود برای معرفی چهرهها و استعدادهای جوان به تئاتر ایران. از زمانی هم که تصمیم به برگزاری جشنواره تئاتر فجر بهصورت بینالمللی گرفته شد، گروههای تئاتر خارجی نیز در این رویداد حضور پیداکرده و به اجرای آثار خود میپرداختند که دراینبین برخی هنرمندان و گروههای شناختهشده تئاتر جهان حضور داشتند. اما بهمرورزمان برگزاری جشنواره تئاتر فجر جنبه آماری به خود گرفت و دیگر به لحاظ کیفی تأثیرگذاری پیشین خود بر تئاتر ایران را نداشت. این کاهش کیفیت در بخش بینالملل جشنواره هم بسیار مشهود شد و در اکثر دورهها گروهها و آثاری به ایران آمدند که حرفی به لحاظ کیفی نداشتند و فقط تزیین کننده آماری بخش بینالملل بودند.
موارد مختلفی درباره چرایی پایین آمدن تأثیرگذاری جشنواره تئاتر فجر مطرحشده و میشود اما شاید یکی از مهمترین دلایل این روند، نبود سیاستگذاری مشخص، مدون و نداشتن چشماندازی درست و کارشناسانه باشد. نبود این سیاستگذاری مشخص باعث شده تا هر چهرهای که دبیری جشنواره را بر عهده میگیرد بهصورت سلیقهای خطمشیای را برای جشنواره در نظر بگیرد؛ گاه جشنواره تئاتر فجر رقابتی برگزار میشود، گاه غیررقابتی، گاه بخشهایی به آن افزوده و گاه تعداد بخشها کم میشود، گاه بینالمللی و گاه داخلی، گاه به جوانان تئاتری توجه بیشتر میشود و گاه کمتر، گاه گروههای تئاتر استانهای مختلف مرکز توجه هستند و گاه کمتر.
به نوشته مهر، وقتی هم برای جشنواره تئاتر فجر شورای سیاستگذاری شکل میگیرد، این شورا خروجی کارشناسانه و خاصی ندارد و به هیچ سند و چشمانداز درستی برای برگزاری دورههای آینده جشنواره دست پیدا نمیکنند. وضعیت بودجه جشنواره تئاتر فجر هم که موضوعی تکراری است زیرا بودجه تئاتر ایران وضعیت مشخصی ندارد و بلاتکلیف است.
نکته جالب این است که در اکثر دورههای جشنواره افرادی که دبیر میشوند با هیجان و انرژی صحبت از برگزاری جشنواره در سطح کیفی بالا میکنند و بهمرورزمان از این هیجان و انرژی کاسته میشود و سرانجام اعتراف میکنند که مشکلات و سختیها بسیار است و نمیتوان بهراحتی از پس آنها برآمد.
درست است که نمیتوان از جشنواره تئاتر فجر توقع داشت بهتنهایی پاسخگوی تمامی نیازهای تئاتر ایران باشد ولی میتوان این توقع را داشت که بعد از برگزاری ۴۰دوره که دیگر وارد چهل و یکمین دوره آن میشویم، دارای سیاستگذاری مشخص باشد.
البته این واقعیت را نمیتوان نادیده گرفت که کلیت تئاتر ایران هم دارای سیاستگذاری مشخصی نیست و هر وزیر، معاون هنری و مدیرکل هنرهای نمایشی با سلیقه و زاویه دید خاص خود با تئاتر برخورد و برای آن مسیر تعیین میکنند.
باید منتظر ماند و دید چه نگاه و سلیقهای بر چهل و یکمین دوره جشنواره تئاتر فجر حاکم خواهد شد و با دبیری کوروش زارعی در این دوره سطح کیفی و کمی جشنواره بینالمللی تئاتر فجر چه تغییری خواهد کرد؛ از سوی دیگر این تغییر مسیر رشد را در پیش خواهد گرفت یا سقوط؟