جمهور امام، جمهور مردم بود
محسن صنیعی (مدرس دانشگاه)حجتالاسلام جلالی رئیس دفتر آیتالله مصباح و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس یازدهم در گفتوگو با برنامه دستخط رسانه ملی جمله معروف «میزان، رای ملت است» را نه اعتقاد قلبی امام، بلکه یک جمله جدلی خطاب به ملیگرایان دانسته و گفت: «جملهای از حضرت امام است که میزان رای مردم است. همهجا این را مینویسند. ببینید قبل و بعد این جمله چه بوده است. اول انقلاب عدهای ملی مذهبیها گفتند تا مردم رای ندهند، چیزی قانونی نیست و امام در مقام جدال فرمودند ما میدانیم چطور است و این رأیگیری را برگزار کنید. رای گیری کردند و جمهوری اسلامی ۹۸درصد رای آورد. امام فرمودند شما که میگویید میزان رای مردم است این هم رای مردم! حالا این را همهجا استفاده میکنیم که میزان رای مردم است.» البته پیش از ایشان، آیتالله مصباح یزدی بنا به نقل هفتهنامه پرتو (ارگان مؤسسه ایشان۸۴/۱۰/۷) در مطلبی با عنوان «ملاک اعتبار قانون اساسی و مصوبات خبرگان رضایت ولیفقیه است» میگویند: «... ولیفقیه یعنی جانشین امام معصوم یعنی کسی که میخواهد حق را تعیین کند. او گاهی مصلحت میبیند بگوید شما رأی بدهید... او دستور میدهد که رأی بدهید چه کسی رئیسجمهور باشد. انتخابات ریاست جمهوری اعتبارش به رضایت اوست. مصلحت دیده که در این شرایط مردم رأی بدهند.» در حقیقت به باور ایشان، ادعای جمهوریت، بر اساس یک مصلحت بوده که میتوانسته بنا بر مصلحت، ملغی نیز شود. در این خصوص باید گفت که باور امام به جمهوریت، یک باور راستین بوده. در این خصوص باید گفت:
۱- پس از پیروزی انقلاب و علیرغم اینکه اتحاد همه ملت بر رهبری امام، کاملاً واضح بود، امام شکل نظام را به رفراندوم گذاشتند که جمهوری اسلامی، آری یا نه. مرحوم مهندس بازرگان، پیشنهاد جمهوری دموکراتیک اسلامی داشتند که امام با آن مخالفت میکند و بیان میکند که «جمهوری دموکراتیک اسلامی، یعنی اسلام، متفاوت از دموکراسی است درصورتیکه اسلام، همان دموکراسی است.» این سخن را رهبری در سخنرانی ۱۴خرداد در حرم امام بیان کردند که «امام اصرار داشت که جمهوری اسلامی وام گرفته از «جمهوری» و «مردمسالاری» غربی نیست بلکه برگرفته از اصل اسلام است.»
۲- امام بهکرات، میزان رای ملت را بهکاربردهاند. امام در ۲۵مرداد ۵۸ بیان کردهاند که «میزان؛ رأی ملت است. ملت یکوقت خودش رأی میدهد. یکوقت یک عدهای را تعیین میکند که آنها رأی بدهند: آن در مرتبه دوم صحیح است و الّا مرتبه اول، حق مال خود ملت است.» امام در زمستان ۶۲ در آستانه انتخابات مجلس دوم در پاسخ به کسانی که انتخاب را حق مجتهدان میداند اعلام میکند که «انتخابات در انحصار هیچکس نیست، نه در انحصار روحانیون است، نه در انحصار احزاب است، نه در انحصار گروههاست. انتخابات مال همه مردم است. مردم سرنوشت خودشان دست خودشان است؛ و انتخابات برای تأثیر سرنوشت شما ملت است.»
۳- امام در پاسخ به تنی چند از نمایندگان مجلس دوم در مورد انتخابات مجلس در ۱۰تیر ۱۳۶۶ بر حق انتخاب مردم تأکید و اشاره میکنند که هیچکس حق ندارد فردی را بر مردم تحمیل کند. ایشان بیان میکنند: «معذلک باید مردم را برای انتخابات آزاد گذاریم و نباید کاری بکنیم که فردی بر مردم تحمیل شود. بحمدالله مردم ما دارای رشد دینی و سیاسی مطلوب میباشند و خودْ افراد متدین و درد مستضعفان چشیده و آگاه به مسائل دینی ـ سیاسی و همگام با محرومین را انتخاب خواهند کرد.» امام در مورد شأن و شخصیت افراد آنچنان بودند که موقعی که آیتالله خزعلی، نسبت ناروا به محمد سلامتی عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و نماینده تهران دادند، نامه عتابآلودی به فقهای شورای نگهبان نوشتند و بیان کردند که «گاهی دیده میشود که بعضی از آقایان محترم (فقهای شورای نگهبان) در مسائلی وارد میشوند که موجب وهن شورای نگهبان است. فقهای محترم باید توجه داشته باشند که نباید در مسائلی که مورد درگیری هست وارد بشوند. از باب مثال در شان شورای نگهبان و حتی خود حضرت آقای خزعلی نیست که به افراد مختلف تندی کند. اینکه دیگر روشن است که روی منبر یا هر جای حرام است به مسلمانی نسبت «کمونیستی» داد.»
۴- امام در پیام ۱۲فروردین ۵۸ در مورد تساوی همه در برابر قانون اعلام میکنند که «من به همه اقشار ملت - به تمام - عرض میکنم که در اسلام هیچ امتیازی بین اشخاص غنی و غیر غنی، اشخاص سفید و سیاه، اشخاص [و] گروههای مختلف، سنّی و شیعه، عرب و عجم و ترک و غیر ترک- بههیچوجه - امتیازی ندارند.»
۵- خطاب به کسانی که مشروعیت دینی را از رای مردم جدا میکنند این پرسش را باید مطرح کرد که آیا اگر یک حکومت مستقر دارای مشروعیت دینی، به مرحله رضایت 10درصد مردم و ۹۰ درصد نارضایتی رسید، آیا این حکومت مشروعیت دارد که از هر ابزاری برای بقای خود استفاده کند؟ اگر مشروعیت، یعنی رضایت شارع مقدس، آیا شارع مقدس غلبه ۱۰درصد به نام دین بر ۹۰درصد ناراضی را میپذیرد؟