غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


یک‌بار برای همیشه تمامش کن

راضیه خندانی (شاعر)

این جمله را شاید باید سر دردِ خیلی از موارد پیش‌آمده در زندگی‌مان بگذاریم. تا دیگر مسئله‌ای نیمه‌کاره باقی نماند.از مسائل عاطفی گرفته تا بقیه موضوعاتی که ما در حل آن درمانده‌ایم و همان‌طور حل‌نشده رهایش کرده‌ایم و به سراغ مسئله دیگری رفته‌ایم. تا شاید از گیجی معمای قبلی نجات پیدا کنیم. با خودمان که رودربایستی نداریم. خیلی جاها در خیلی از اتفاقات پیش‌آمده؛ چنان در گذراندن دوره‌ای از زندگی و مشکلات درون آن کلافه شده‌ایم که دست از تلاش به نظر بی‌ثمرمان در درست کردن مشکل پیش‌آمده برداشته‌ایم. به‌طوری‌که اگر کمی برگردیم و به پشت سرمان نگاه کنیم می‌توانیم بگوییم دقیقاً پرچم به دست روی قله‌ای از مسئله‌های حل نکرده ایستاده‌ایم. می‌دانم همیشه اتفاقات پیش‌بینی‌شده و نشده‌ای مانند چاله‌ای در وسط جاده‌ی هموار زندگی‌مان.
لذت سفر در این دنیا را برایمان دشوار کرده است؛ اما زیبا نیست؛ که برای فرار از سرگیجه‌های متوالی در بازی تودرتو؛ از لذت پیدا کردن مسیر درست بازی خود را محروم کنیم. این را قبول دارم. گاهی درست است. باید بعضی چیزها را رها کرد و پا به فرار گذاشت. تا بتوانیم به ادامه حیات خود ادامه دهیم؛ اما نه برای همیشه و نه برای هر کاری. اگر این نیمه‌کاره ماندن برای هر مسئله زندگی‌مان پیش بیاید؛ دیگر شبیه یک معضل در شناسنامه اخلاقی فردی‌مان خودنمایی می‌کند.
پس بازهم می‌گویم: درست است. ساده رد شدن از هر چیزی بهترین راه برای آرام گرفتن افکار درهم‌پیچیده‌مان است.اما این جمله بازهم برای هر موضوعی صدق نمی‌کند. گاهی باید با همه تلاش‌های پنهان و پیدا؛با همه قدرت رو کرده و رو نکرده؛ جلوی سد شکسته ایستاد. تا از خسارت‌های وارده کمتر بشود. بعضی وقت‌ها برای فرار از مشکلات عاطفی‌مان؛ بدون اینکه زخم نشسته به روی قلبمان را التیام ببخشیم؛ به‌اشتباه به مسکن‌های غیرواقعی دیگری پناه می‌بریم و آن‌قدر این کار را ادامه می‌دهیم. تا فقط تکه‌هایی از قلب شکسته‌مان باقی بماند.درصورتی‌که اول باید جراحت واردشده به احساسمان را مداوا کنیم؛ و بعد به سراغ رابطه عاطفی دیگری قدم برداریم.پس یک‌بار برای همیشه تمامش کن. بگذار هر داستانی که در زندگی‌ات می‌نویسی؛ آخرش با نقطه پایان به مرحله چاپ برسد. آدم‌ها؛ داستان‌های نیمه‌کاره را دوست ندارند. حتی یک پایان تلخ بهتر از داستان نیمه‌کاره است.پس این بار نقطه‌ی آخر جمله‌ات را پررنگ‌تر از همیشه بگذار.