غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


12هزار کلاس درس کانکسی، خشتی و سنگی در کشور وجود دارد

تحصیل زیر سایه اضطراب

همدلی| ستاره لطفی- در سده‌ بیست‌ویکم میلادی و در کشوری که از حیث برخورداری از منابع نفت و گاز، از ثروتمندترین کشورهای جهان به شمار می‌آید، هنوز مدارس کانکسی، خشتی و سنگی وجود دارد. آن‌هم درحالی‌که دنیا به سمت مدارس الکترونیکی و هوشمند شدن کلاس‌های درس پیش می‌رود. «در ایران 12هزار مدارس کانکسی، خشتی و سنگی وجود دارد.» آمار این مدارس فاقد استانداردهای آموزشی را دیروز وزیر آموزش‌وپرورش اعلام کرد. یوسف نوری ظهر دوشنبه در حاشیه افتتاح یک مدرسه ۱۲کلاسه در بجنورد، در جمع خبرنگاران اظهار کرد: در سطح کشور ۱۲هزار کلاس کانکسی، خشتی و سنگی وجود دارد. وی از عزم دولت برای جمع‌آوری این مدارس در سه سال آینده یعنی تا پایان دولت سیزدهم خبر داد.

 وعده‌های توخالی

این اولین باری نیست که مقامات ارشد آموزش‌وپرورش در مورد جمع‌آوری مدارس غیراستاندارد وعده‌ووعید می‌دهند. تقریباً در تمام دولت‌ها این وعده وعیدها و ابراز امیدواری‌ها وجود داشته است، اما خروجی همه این وعده‌ها هیچ‌وقت به جمع‌آوری کامل این مدارس منجر نشده است.
محمد بطحائی، وزیر آموزش‌وپرورش دولت حسن روحانی سه سال پیش برچیده شدن این نوع مدارس را قول داده بود. وی آبان 97 گفته بود: «بنای ما برچیدن مدارس خشتی و گلی تا پایان سال تحصیلی جاری و جایگزین كردن آن با مدارس ایمن و استاندارد در كشور است.» بیش از سه سال از سخنان بطحائی گذاشته و مقامات آموزش‌وپرورش از 12هزار کلاس کانکسی، خشتی و گلی حرف می‌زنند. در دولت‌های پیشین نیز این وعده وعیدها زیاد تکرار شده است ولی مدارس غیراستاندارد همچنان پابرجاست و همچنان بخش زیادی از مدارس کشور را تشکیل می‌دهند.
شاید به همین علت است که سخنان نوری از عزم دولت برای برچیده شدن مدارس کانکسی، خشتی، سنگی، لبی را به شادی کش نمی‌آورد. فقط این اظهارنظر مسئولان را اقرار و اعتراف به وجود هزاران مدرسه غیراستاندارد در کشور می‌دانیم. بدیهی است وجود این مدارس و کلاس‌های درس غیراستاندارد ماحصل عملکرد وزارت آموزش‌وپرورش، دولت، مجلس و نهاد‌های دیگری در سال‌های گذشته است و یک دولت یا یک طیف مقصر وضعیت موجود مدارس ایران نیستند، بلکه همه در این قصوری که زمان رفعش هم مشخص نیست، نقش دارند.
اگر به مدارس کانکسی، خشتی و سنگی، مدارس پیر و فرسوده، کلاس‌هایی با سقف‌های نمور و فروریخته، بخاری‌های نفتی کهنه و هم‌نشینی دانش‌آموزان با مار و عقرب و رتیل اضافه کنیم، دورنمایی از وضعیت مدارس و کلاس‌های درس در ایران به دست می‌آید.

 چالش مدارس کانکسی

 اگرچه تمام مدارس فاقد استانداردهای آموزشی چالش نظام آموزش‌وپرورش است؛ اما به مدارس کانکسی کمتر از مدارس دیگر پرداخته‌شده است. درصورتی‌که این مدارس چندین دهه است که پایش به فضای آموزشی کشور بازشده و چالش‌های آن اگر از مدارس فرسوده بیشتر نباشد کمتر هم نیست.
دانش‌آموزان مناطق محروم سال‌هاست از کمبودها رنج می‌برند و برای ادامه تحصیل مجبور به تحمل گرما و سرمای مدارس کانکسی هستند، اما گویا این مدارس در اولویت سازمان آموزش‌وپرورش و بازسازی و نوسازی مدارس نیست. تعداد مدارس کانکسی در کشور کم نیست. 
شهریور سال گذشته مهراله رخشانی مهر، رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس گفت: «اکنون در کل کشور چهار هزار و ۸۰۰کلاس تا پنج هزار کلاس درس کانکسی داریم. وی مدعی شد که کانکس ایمن است و هرساله از نظر سرمایشی و گرمایشی هم تمهیدات لازم برای آن‌ها اندیشیده‌‌ می‌شود.» کانکس‌ها تازه به حوزه آموزش در قالب مدرسه و کلاس وارد نشدند. این قوطی کبریت‌های فاقد استانداردهای آموزشی حدود 20سال است که در برخی از مناطق نقش مدرسه را برای دانش‌آموزان بازی‌‌ می‌کنند.
سال پیش بود که رخشانی‌مهر گفت: کلاس‌های کانکسی از حدود ۱۵ تا ۲۰سال گذشته در کشور فعالیت داشته است. داستان مدارس ناایمن کشور قصه پردرد و بلایی است که بارها و بارها گفته شده است، اما بااین‌حال نقطه پایانی برای آن قابل‌تصور نیست.

 مدارس غیراستاندارد جان دانش‌آموزان را تهدید می‌کند

فارغ از نبود استانداردهای آموزشی در مدارس فرسوده، کانکسی و ...، آنچه موضوع این مدارس را قابل‌تامل‌تر می‌کند، خطر این فضاهای آموزشی برای دانش‌آموزان است. این مدارس فرسوده و فاقد استانداردهای آموزشی، علاوه بر تمام مرارت‌ها و سختی‌های که برای دانش‌آموزان دارد، جان آنان را نیز تهدید می‌کند. در سال‌های اخیر دانش‌آموزان زیادی به خاطر فرسودگی، نبود وسایل گرمایشی استاندارد و ... دچار آسیب‌های جدی و حتی مرگ شده‌اند. دختران شین‌آباد مثال روشنی از این ماجراست. چند سال پیش دانش‌آموزان دبستانی دخترانه در روستای شین‌آباد شهرستان پیران‌شهر، قربانی آتش بخاری‌هایی شدند که استاندارد بودن آن‌ها را مسئولان آموزش‌وپرورش وقت تائید كرده ‌بودند. حادثه تلخ شین‌آباد در مدرسه درودزن در حالی تکرار شد که به نظر می‌رسید با 30ميليارد تومان اعتباري كه براي استاندارد‌سازي وسايل گرمايشی به مدارس اختصاص‌یافته دوره و زمانه آتش گرفتن كلاس‌هاي درس تمام‌شده است. حادثه درودزن در مدرسه شهید رحیمی درودزن شهرستان مرودشت استان فارس رخ داد و هشت دانش‌آموز را در شعله‌های خود سوزاند. اسفند 99 نیز یک مدرسه کانکسی در یکی از مناطق صعب‌العبور استان خوزستان سوخت و یک کشته و چندین مجروح بر جای گذاشت.
علاوه بر وسایل گرمایشی، سقف‌ها و دیوارهای فرسوده نیز جان دانش‌آموزان را تهدید می‌کنند. همین چند سال پیش بود که «دنا ویسی»، دانش‌آموز پایه اول دبستان روستای گرماش شهرستان سنندج، بر اثر ریزش دیوار حیاط مدرسه جان خود را از دست داد.
علاوه بر موارد ذکر شده، وجود مار و عقرب‌ها در برخی از کلاس‌های درس به‌ویژه در مناطق روستایی چالش دیگر دانش‌آموزان است. حدود دو سال پیش تصویری در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد، این تصویر نشان می‌داد دانش‌آموزان مدرسه‌ای در نزدیکی منطقه «سد کارون۳» همکلاس مارها و عقرب‌ها شده‌اند.
معلم مدرسه روستایی اهل ایذه (خوزستان) از حقیقت وحشتناکی پرده برداشت که برای خیلی‌ها غیرقابل‌باور بود. او تمام مار و عقرب‌هایی را که در دو هفته اردیبهشت سال 98 به مدرسه‌اش حمله کرده بودند، به دام انداخت و روی تخته‌سیاه کلاس چسباند تا این‌چنین صدایش را به گوش مسئولان آموزشی کشور برساند. او در واقع با انتشار این تصویر می‌خواست وضعیت اسفناک کلاس‌های درس روستایی و نابرابری آموزشی را به مردم نشان دهد. آن معلم گفته بود این وضعیت فقط مربوط به مدرسه ما نیست. ۲۰مدرسه دیگر هم وجود دارد که دانش‌آموزانش درگیر مار و عقرب شده‌اند.