آسیبشناسی فاجعه «متروپل»
صلاحالدین هرسنی (تحلیلگر مسائل سیاسی)قاعدتاً مردم شجاع و فهیم استان خوزستان در سوم خرداد باید حماسه آزادسازی خرمشهر را هر چند بهصورت نمادین و سمبلیک در جهت پاسداشت و یادمان مجاهدات نستوه و بی ملال رزمندگانی چون محمد جهانآرا و همزمان دیگرش جشن بگیرند، اما در آستانه سوم خرداد یعنی روز دوشنبه خبر رسید که برج نیمهکاره ۱0طبقه (متروپل) در خیابان امیری آبادان به دلایل نامعلومی فروریخت. آنگونه که خبرگزاریهای اعلام کردهاند، این حادثه تا لحظه نگارش این یادداشت 11کشته و 39مصدوم بر جا گذاشته است. در پی این حادثه تأسفبار آنهم در شرایطی که مردم خوزستان در سالهای اخیر تجارب تلخ و شرنگ باری را در سیل 98، بحران کمآبی 1400 و بزرگترین فاجعه زیستمحیطی سالهای اخیر یعنی بحران ریزگردها را پشت سر گذاشتهاند، این رخداد تراژیک و مصیبت عظمایی است که درد و جراحت آن را بیرون نمیتوان کرد الا به روزگاران. حال و اگرچه طبیعی بود که مالک این برج به جهت ایجاد این فضاحت و فاجعه انسانی از سوی مراجع ذیربط دستگیر شود، اما بیشترین نگاهها متوجه مجریان طرح و پیمانکار این برج بوده به این معنی که چه کسی و کدام پیمانکار اجرای ساخت برج متروپل آبادان را عهدهدار بوده است؟ همانگونه که انتظار میرفت پیمانکار این برج فردی است که از او در نظاممهندسی و ساختوسازه، بهعنوان یک پیمانکار با سابقه نامبرده میشود بهگونهای که او توانست در دولت روحانی از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت بهعنوان چهره ماندگار صنعت ساختمان معرفی شود و حتی لوح تقدیر بگیرد! بههرتقدیر حادثه متروپل آبادان هر چه بوده اتفاق افتاده و گریزی هم از پذیرش واقعیتهای جاری مرتبط با آن نیست؛ اما بااینهمه پای یک پرسش به میان میآید که عبدالباقی و عبدالباقیهای دیگر محصول شرایط و تحمیل چه سیستمی هستند؟ آیا عبدالباقیها علت بعید این فاجعه هستند یا علت قریب آن؟ یا آنکه بخواهیم او را مأمور نظام سلطه و اینتلجنس سرویس انگلستان در ایجاد فاجعه برای مردم شریف خوزستان به جهت تلافی و پاسخ به رشادتهای رئیسعلی دلواریها و محمد جهانآراها و همزمان او در جنگ با صدام عفلقی و بعثی بدانیم؟ آیا محمد جهانآراها میدانند که در سالروز حماسه آزادی خرمشهر چه فاجعه دردناکی از سوی فساد سازمانیافته و آلوده به رشوه نظام اداری بر مردم شریف و میهندوست آبادان واردشده است؟
سادهانگاری است اگر بخواهیم عبدالباقی و کسانی چون او را علت قریب فاجعه متروپل در آبادان بدانیم؛ آنها دیگر علت بعید ماجرا و فاجعه هستند. علت قریب فاجعه متروپل آبادان حاصل یک سیستم فشل تخصص ستیز و حاصل تبانی سودجویان و تکاثرطلبان سودانگار و در نهایت نتیجه یک فساد سیستماتیک یعنی زدوبند، رشوه، زیرمیزی و رابطه گرایی بیپایان در عرصههای عمرانی و سازهای در یک نظام اداری است. این هم اشتباه نابخشودنی و فاحشی است که اگر هم کسانی بخواهند برای تحلیل ساده مسائل و ایجاد حالت اقناع در افکار عمومی حادثه متروپل آبادان را به فاجعه پلاسکو مانند و شبیه کنند. اگر کسانی این قصد را در سر دارند، یقین بدانند که سخت در اشتباه هستند. ساختمان پلاسکو در زمان احداث خود بهعنوان یکی از نخستین آسمانخراشها و ساختمانهای مدرن خاورمیانه یاد میشد و صدالبته که مجریان و پیمانکارانش کسانی چون عبدالباقی نبودند. به جرات میتوان گفت که میان فاجعه متروپل با تمایل زایدالوصف برخی از افراد آنهم بدون گذشتن از فیلتر شایستهسالاری و تخصص در ورود به شوراها و شهرداریها یک رابطه معناداری وجود دارد. این سؤال همیشه خود را نشان داده است که چرا برخی از افراد هزینههایی گزافی را خرج میکنند تا با ورود به شوراها و شهرداری برای آوار شدن چنین ساختمانهایی بر سر مردم مجوز صادر کنند؟ در ضمن مگر نظام غیر کارآمد و تخصص ستیز اداری فقط به فجایعی چون متروپل آبادان و فاجعه تراژیک پلاسکو محدود و خلاصه میشود؟ شما نگاهی بیندازید و لحظهای فکر کنید که از منظر ترافیک شهری چه بلایی بر سر کلانشهرها، شهرها و حتی محلات کوچک خود آوردیم؟ ترافیک ارابههای مرگ در خیابانها، معابر و گذرگاهها همانند کرم تن ایوب در خود میلولند و سوهان روح و سبب رنده شدن اعصاب میشوند، ساختهوپرداخته چه کسانی است؟ چرا از خود نمیپرسیم چه ضرورتی داشت که از کلانشهر، جنگلهایی از بتون و سیمان و شهر بیدفاع به هنگام بحران بسازیم؟ آیا هیچگاه فکر کردهاید چرا در مسیر نشستن و برخاستن هواپیماها در برخی از شهرستانها و شهرها، برج هفتطبقه ساختهشده است؟ چرا در شمال تهران که طبق گزارش مرکز زلزلهنگاری کشور دارای گسلهای زلزلهای است، برجهای 50 یا 60طبقهای میسازیم؟ مجوز ساختوساز این برجها را چه کسانی صادر میکنند و چگونه است که کاربری اراضی کشاورزی به کرار و طبق قاعده رابطه و رشوه، به مسکونی تغییر میکند و پیوسته در زمین نرم و شل ساختمان و برج بنا میشود؟
مجوز ساخت این برجها و ساختمانهای چندطبقهای آنهم با مصالح ساختمانی بد کیفیت را چه کسانی صادر میکنند؟ آیا عبدالباقیها همهکاره هستند؟ آیا آنها دیگر خود مجوز صادر میکنند یا یک نیروی مختلس و فاسد و بیکفایت و بیتدبیر؟ البته کسی نمیگوید که نباید ساختمانی فروبریزد، یا ساختمانی نباید آتش بگیرد، یا آنکه سقف بیبضاعتان فقط باید آسمان باشد، اما وقتی ما ادعای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را داریم، با چنین نظام اداری فساد به ترکستان نیز نمیرسیم!