به بهانه حضور طحان نظیف به جای عباسعلی کدخدایی
سخنگو، پاسخگو هم میشود؟
همدلی| هفته گذشته انتخابات هیأت رئیسه شورای نگهبان برگزار شد و سخنگویی جوان به جای کدخدایی کهنهکار مسئولیت سخنگویی شورا را برعهده گرفت بلکه او بتواند پاسخی برای سوالات همیشگی از شورای نگهبان داشته باشد.
طی انتخابات هفته گذشته هیأت رئیسه شورای نگهبان، عباسعلی کدخدایی بعد از سیزده سال از سمت سخنگویی کنار گذاشته شد و طحان نظیف، یکی از اعضای جوان و حقوقدان شورا، جای او را گرفت. سیامک رهپیک هم به سمت قائم مقامی انتخاب شد. اما آیتالله جنتی کما فیالسابق در مقام دبیری شورای نگهبان ابقا شد.
انتخاب طحان نظیفِ دهه شصتی به سمت حساس سخنگویی شورای نگهبان اتفاقی است که باید به فال نیک گرفت. در همین مورد سیدمحسن دهنوی از اعضای هیأت رئیسه مجلس در توئیتی به آن اشاره کرد:«انصراف کدخدایی و تحویل این جایگاه به یک حقوقدان نخبه دههشصتی را اقدامی شایسته برای تحقق گام دوم انقلاب میدانم و برای برادرم طحان نظیف در این پست حساس، آرزوی موفقیت دارم.»
کدخدایی هم پیشتر گفته بود که سال آخر خدمتش در این سمت هست و بهتر است جوانها سکاندار این مسئولیت شوند تا طرح نو و فکر نو بیاورند. حالا چنین شده و او جای خود را به طحان نظیف دهه شصتی داده، اما از طرف دیگر ادامه کار آیتالله جنتی ۹۵ ساله در مقام دبیری شورای نگهبان، هم اتفاقی جالب است و هم پارادوکس جالبی با درانداختن طرح و فکر نو در شورا دارد.
از ویژگیهای بارز عباسعلی کدخدایی در مقام سخنگویی شورا، اطلاعرسانی به موقع و در حد مطلوب از اقدامات و مصوبات شورا و در عین حال دفاع تمامقد او از تصمیمات شورای نگهبان بود.
خودش در دلنوشتهای که بعد از اتمام دوره سخنگویی منتشر کرد نوشته:«حتی آنجا که نظر من مخالف نظر اکثریت بود، تلاش میکردم نظر شورا را به تمامه دفاع کنم و نظر خود را دخالت ندهم.» او ضمناً یکی از مدافعین نظارت استصوابی بود و هست تا جایی که همیشه سعی میکرد نظرات و انتقادات منتقدین این قانون را بیجواب نگذارد.
در باب نقد نظارت استصوابی هم زیاد گفته شده هم هدف این نوشته نیست، اما یکی از مسائلی که آقای کدخدایی معمولاً هیچ وقت جواب واضحی به آن نمیداد، دلایل رد صلاحیتها و میزان نفوذ یا تاثیر نظر نهادهای امنیتی در مورد رد یا تایید صلاحیت نامزدهای انتخابات مختلف بود. موضوعی که بعد از اتفاقات سال 88 تقریباً در تمام فصول انتخابات خود را نشان میداد و حرف و حدیثهای زیادی در پی آن شنیده میشد. مخصوصاً با رد صلاحیت چهرههای شاخص و با ریشه در انقلاب اسلامی.
همین چند وقت پیش، بعد از سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری بود که حیدر مصلحی از ارائه نظر خودش به عنوان وزیراطلاعات وقت، در مورد رد صلاحیت آیتالله هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ و متعاقباً رد شدن صلاحیت ایشان توسط شورای نگهبان افشاگری کرد و گفت:«در گزارشی به شورای نگهبان وقت که روحانیونی چون محمد یزدی، محمود هاشمی شاهرودی و محمد مومن در آن عضو بودند، هاشمی رفسنجانی را برنده انتخابات پیشبینی کرده و با برشمردن هزینهها و فواید تایید یا رد صلاحیت او استدلال کرده است که رد صلاحیت او به نفع نظام و مصلحت آن است.» کدخدایی جواب مصلحی را در توئیتر داد و گفت:«شورا گزارش نهادهای قانونی را بررسی میکند و نهایتا براساس تشخیص و رای اعضا نتیجه اعلام میشود.» اما سخنگوی شورای نگهبان هیچگاه درباره علل رد صلاحیتهاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام سخن نگفت. همانطور که درباره رد صلاحیت علی لاریجانی رئیس سابق مجلس، یا پزشکیان نایب رئیس مجلس یا جهانگیری معاون اول رئیس جمهور و دیگران در انتخابات ۱۴۰۰ چیزی نگفت.
حتی بعد از تذکر رهبر انقلاب در جهت جبران خساراتی که در جریان احراز صلاحیتها به بعضی از نامزدها وارد شد و با وجود درخواست نامزدها برای اعلان عمومی دلایل، باز هم آقای سخنگو سخنی نگفتند.
علی مطهری که خودش هم از قربانیان رد صلاحیتهای انتخابات اخیر بود، در توئیتی با اشاره به همین مورد طعنههایی به کدخدایی زد.
آیتالله جنتی هم بعد از انتخابات هیأت رئیسه شورای نگهبان در دفاع از عملکرد اعضای شورا گفت:«من به عنوان کسی که از ابتدا تاکنون در شورای نگهبان حضور داشتهام، شهادت میدهم همه اعضا از گذشته تا حال با اخلاص عمل و به درستی در این نهاد مقدس انجام وظیفه کردهاند. این شورا از بدو تاسیس تاکنون محکم ایستاده و به وظایف قانونی و شرعی خود عمل کرده و اجازه نداده در رأی مردم و سلامت انتخابات خدشهای وارد شود و در حوزه تطبیق مصوبات با شرع و قانون و نظارت بر انتخابات، کارهای بسیار خوبی انجام داده است.» طبیعیست که آقای جنتی به عنوان با سابقهترین عضو شورا از عملکرد شورای نگهبان دفاع کند، اما در اصل، عملکرد این شورا و تاثیرش بر حفظ سلامت انتخابات را باید مردم قضاوت کنند و پاسخ دهند.