گزارش همدلی از لزوم برخورد اساسی و انسانی با همسایگان آسیبدیده از هجوم طالبان
آمادهباش مواجهه با موج جدید مهاجران افغان
همدلی| طالبان دارد پیشروی میکند و هر روز از افغانستان صدای آغاز یک جنگ داخلی بلندتر شنیده میشود. جنگ که سر بگیرد، دیگر کسی آنجا احساس امنیت نمیکند. آدمها برای نجات جانشان گروه گروه از شهری بهشهر دیگر میروند تا از کانون خشم فرار کنند اما وقتی دایره جنگ گسترده شد راهی باقی نمیماند جز مهاجرت به کشورهای دیگر، حالا مردم افغانستان دوباره در چنین وضعیتی قرار دارند. آمارهای وزارت مهاجرین افغانستان نشان میدهد که از شروع سال ۱۴۰۰ شمسی تاکنون، ۳۵هزار خانواده بهدلایل گوناگون بهویژه بهدلیل افزایش جنگ و خشونت، در داخل افغانستان آواره شدهاند. آنطورکه ایرنا بهنقل از وزارت کشور افغانستان گزارش داده، اخیرا شمار درخواستکنندگان پاسپورت افزایش یافته و روزانه حدود ۶هزار جلد پاسپورت در سراسر افغانستان توزیع میشود. با این وجود بهنظر میرسد همزمان با پیشروی طالبان سیل مهاجران افغانستانی در راه است، مهاجران سرگردانی که قصد دارند خودشان را بهامنیت کشورهای دیگر پناهنده کنند. اما باید پرسید کدام شورها مقصد این پناهجویان هستند؟
درهمینباره روز گذشته رادیو فرانسه در گزارشی عنوان کرد همزمان با افزایش ناامنیها در افغانستان و افتادن مناطق بیشتری بهدست طالبان، موج جدیدی از مهاجرت افغانستانیها آغاز شده است. پاکستان، ایران و ترکیه مقصد اصلی مهاجرتی شهروندانی است که دیگر، زندگی در افغانستان را ناممکن میبینند. لذا در واکنش بهاحتمال افزایش مهاجرت از افغانستان به ایران سعید معدنی، جامعهشناس به روزنامه همدلی گفت: «امروز افغانستان چیزی حدود 50سال است که با مشکلاتی مانند درگیریهای داخلی، کودتا، حضور نظامی کشورهای خارجی و غیره مواجه است و در چنین شرایطی احتمال مهاجرت مردم افزایش پیدا میکند. نزدیکترین کشور هم بهلحاظ مختلف از جمله فرهنگی به افغانستان ایران است، طوریکه اگر شما به مرزهای شرقی مراجعه کنید زندگی اهالی دو طرف مرز ایران و افغانستان چندان فرقی با یکدیگر ندارد و خیلی شباهتها از حیث موسیقی، لباس، تاریخ، زبان با هم دارند، طوریکه اگر مرزها برداشته شود شاید کسی متوجه نشود این منطقه افغانستان است یا ایران، این دو کشور اشتراکات فرهنگی زیادی دارند بهخصوص میان ایران و فارسیزبانان افغانستان و همه اینها یعنی تاکید بر اینکه ایران مقصد مناسبی برای مهاجران افغانستانی است.»
با این وجود بهنظر میرسد باید ایده مناسبی برای احتمال افزایش مهاجران افغانستانی به ایران داشت. مثلاً فریدون مجلسی، دیپلمات سابق دراینباره به پایگاه خبری صبح ما گفت: «دولت ایران باید خودش را برای هجوم عظیم مهاجران افغانستانی که از شر سیاهی فکر و رفتار طالبان خواهند گریخت، آماده کند. دولت ایران باید تلاش کند حتی با حضور نظامی در بخشی از ایالت هرات در افغانستان اردوگاه بزرگی را برای این آوارگان تاسیس کند و آنها را در داخل خود افغانستان نگه دارد. برای اینکه بهدلیل تنها بودن ایران در عرصه بینالمللی اگر این مهاجران وارد ایران شوند مسئولیت نگهداری و هزینههای آن بهعهده ایرانی خواهد افتاد که خودش در اثر جنگهای سوریه، لبنان، حماس و یمن خسارت مالی زیادی را تحمل کرده و دیگر چیزی ندارد که بخواهد با آن عهدهدار صدها هزار آواره افغانستانی شود. اما اگر این کمپ در داخل خاک افغانستان باشد آنگاه برای تامین هزینههای آن تا روشن شدن تکلیف این کشور میشود بهسازمانهای بینالمللی رجوع کرد.»
دراین میان یک رویکرد دیگر هم وجود دارد. برخی کارشناسان معتقدند مهاجرت از افغانستان بهایران اجتنابناپذیر است، لذا میتوان با برنامهریزی مناسب گامهای موثری هم در زمینه پناه دادن بهآنها داشت و هم از وجود آنها برای توسعه و ترویج فرهنگ ایرانی بهره گرفت. دراینخصوص سعید معدنی با اشاره به نوع رفتار احتمالی طالبان و تاثیر آن بر افزایش مهاجرت شهروندان این کشور به همدلی گفت: «طالبان از دوره قبل حضور گسترده خودش در افغانستان تجربهای بهدست آورده است، بنابراین چون اینبار قصد بقا و پایداری بهشکل یک حکومت مستقر را دارد، شاید تا حدودی رفتارش با مردم افغانستان معقولتر شود. مذاکرات اخیر طالبان هم نشان میدهد که اینبار برای ماندن آمده است نه رفتن، بنابراین باید منتظر آینده ماند و دید آیا رفتار آنها با مردم این کشور میتواند سبب افزایش چشمگیر مهاجرت افغانستانیها شود یا نه.»
وی ادامه داد: «اما فرض کنید شرایط طوری رقم بخورد که افغانستانیها بهقصد مهاجرت بهسمت کشورهای همسایه از جمله ایران حرکت کنند. طبیعتاً همسایگی یک مسئله مهم است. یعنی کسی نمیتواند همسایه را از زندگی خودش حذف کند، بنابراین، این همسایگی سبب میشود مشکلات یک کشور به کشور شما هم منتقل شود، چیزیکه در رابطه همسایگی ایران و افغانستان اتفاق افتاده است. در حقیقت ایران میداند از افغانستان مهاجران زیادی دارد، بههرصورت همانطور که گفتم همسایه هستند، مسلمان هستند، انسانیت حکم میکند که ما به این افراد پناه بدهیم، بنابراین میتوانیم از این افراد بهعنوان یک سرمایه استفاده کنیم. امروز بهتعداد کمی از آنها مجوز داده شده و حضورشان در ایران قانونی است، اما بسیاری از آنها بهصورت مخفیانه به روستاها و مناطق اطراف شهر پناه میبرند، آنجا زندگی و کار میکنند، اما اندوخته و سرمایه آنها وارد بازار ایران نمیشود، بلکه پولهای خودشان را ذخیره میکنند و به افغانستان میبرند. اگر جمهوری اسلامی از تجربه 50ساله اخیر درس بگیرد میتواند تمهیداتی ایجاد کند که ضمن پناه دادن به این افراد سرمایههایشان را در جهت توسعه کشور استفاده کند. اما متاسفانه نگاه ایران به مسئله مهاجرت همانند گذشته است و از این لحاظ بهروز نشده است.»
این استاد دانشگاه تصریح کرد: «بههرحال ما نمیتوانیم نسبت بهآنها بیتفاوت و شاهد کشتارشان باشیم. این را در نظر بگیرید که این نسبتهای فرهنگی که میان ایران و افغانستان وجود دارد میان سوریه و ترکیه وجود نداشت اما ترکیه در جذب سوریها مدرنتر و آبرومندانه برخورد کرد. این مهاجران سرمایههای بزرگی هستند. میشود با ذخیره داراییهایشان به آنها اقامت موقت داد اما ما با قوانینی که داریم طور دیگری رفتار میکنیم. من خودم دانشجویی دارم که هیچوقت افغانستان را ندیده است، ایران بهدنیا آمده، اما برای اینکه اینجا درس بخوانند باید بروند از افغانستان نامه و نشانههای هویتی بیاورند، درصورتیکه او در ایران بهدنیا آمده یعنی تا این حد بهآنها امکان استفاده از امکانات موجود در کشورمان را ندادهایم. مورد دیگر دانشجویی دارم که پدربزرگش سال 1340 به ایران آمده، پدرش سال 1345 در ایران بهدنیا آمده و خودش سال 1363 در ایران متولد شده است، بهعبارتی نه پدرش و نه خودش افغانستان را ندیدهاند، اما برای ادامه تحصیل هرسال باید از کابل نامه و معرفینامه بیاورد، یعنی بیش از نیم قرن هست که برخی افغانستانیها در ایران زندگی میکنند، اما قوانین مهاجرتی ما با نظام بینالملل هماهنگ نیست، تازه اخیراً اجازه دادند اگر زن ایرانی با مرد افغانستانی ازدواج کند فرزند آنها شناسنامه بگیرد وگرنه در 40سال گذشته چنین امکانی وجود نداشت. ایران خیلی با تاخیر قوانین جدید وضع میکند و این بهضرر کشور تمام میشود.»
معدنی خاطرنشان کرد: «بنابراین باید بگویم، جنگ داخلی افغانستان حتماً ادامه دارد، درچنین شرایطی حتما مهاجر افغانستانی بهسمت ایران خواهیم داشت، لذا از این تجربه 50ساله باید استفاده کنیم تا از آنها در جهت منافع ملی خودمان کمک بگیریم. چه ایرادی دارد بچههای افغانستانی بروند سر کلاس درس و فرهنگ ایرانی را یاد بگیرند و بعد از اینکه از کشور خارج شدند میتوانند مروج فرهنگ کشور ما باشند، اگر در تمام سالهای گذشته ما این تعداد مهاجر افغانستانی را با فرهنگ اصیل ایران تربیت میکردیم این گروه خودبهخود مروج فرهنگ پارسی میشدند. بنابراین با وجود جنگ در افغانستان اول باید از مهاجران احتمالی حمایت کرد، چراکه در شرایط سختی قرار دارند، دوم اینکه میشود از وجود آنها برای گسترده کردن توسعه اقتصادی و گسترش فرهنگ ایرانی و جبران کمبود نیروی کار در بخشی از مشاغل استفاده کرد.»