آقای وزیر، مرهم باشید، نه نمک!
علی مندنیپور (فعال مدنی)آقای دکتر نمکی بیشتر از این بر زخمِ دلِ «مردم» نمک نپاشید! کدام مردم؟ همان مردمِ «همیشه در صحنه»ای که سیاستهای نابجا و غیراصولی شما، آنها را به این حال و روز انداخته است. همان مردمی که هرروز با وعدههای غیر عملی شما امیدوار و دلخوش به فردایی بهتر از خواب بیدار شده و ناامید ودلمُرده روز را به شب رسانده، زانوی غم به بغل و سر در گریبان فرو بردهاند. همان مردمی که تصمیمات آنی و کارشناسی نشدهتان، آنان را وادار کرده تا در این هوای گرم و سوزان، جان خود و خانوادههایشان را برداشته راهی کشورهای مجاور شوند تا شاید با گدایی واکسن از خانه همسایه، امید به زندگیِ دوباره در آنها جانِ تازهای بگیرد. همانها که ابوابِ جمعی شما با بیشرمی انتقادشان را با «پفیوز» پاسخ میگویند و شما حمایتش میکنید.
آقای دکترنمکی؛ شما در جایگاه وزیر بهداشت و درمان و آموزش پزشکی این کشور نمیتوانید شانه از زیر بار مسئولیّتِ نتایج حاصله از تصمیمات زیانبارتان خالی کرده و گناه ندانمکاریهایتان را به رسم شناخته شده سیاستمدارانِ این مرز و بوم، بهگردن اینو آن بیندازید! مسئول شمائید، نه دیگران؛ چه در قبال حقّی که از رهگذرِ این جایگاه به درستی یا به نادرستی به آنجناب اعطاء شده، تکلیفی نیز بر شما بار بوده است.
بیرو دربایستی بگویم، کارنامه کاریتان حکایت ازاین واقعیّت تلخ دارد که دستکم در جریان همهگیری کووید۱۹ تا این زمان با این همه ادّعا و وعده و وعید موّفق عمل نکردهاید. پس در این میان هیچ توجیهی ازآن جناب بهعنوان بالاترینِ مقام مسئول بهداشت و درمان کشور در دفاع از عملکردِ ضعیفتان در آنچه به تسریع در واکسیناسیون عمومی مربوط میشود، پذیرفته نیست. از دو حالت خارج نیست، یا از آسیبهای وارده از رهگذرِ تصمیماتتان بروضعیّت بسیار بد و شکننده روحی و جسمی شهروندان آگاه هستید یا نیستید. اگر هستید، که وامصیبتا! و جادارد بیدرنگ از مردم پوزش بخواهید و با وجود آنکه سه هفتهای بیشتر به پایان عمر دولت فعلی باقی نمانده با تقدیم استعفایتان به شهروندان از آنها حلالیّت طلبیده و به قاعده پاسخگویی مسئولان به مردم، نه در شعار که درمیدانِ عمل، دست کم یک بار هم که شده به حرمت دمکراسی کاغذی گوشه چشمی نشان دهید. اگرهم آگاه نیستید که بدتر، چه، معلوم میشود، از اساس صلاحیّت حضور در این جایگاه را نداشتهاید!
جناب وزیر، کدام شیر پاک خوردهای باور میکند شما در جریان آمار و ارقام دستکاری شده تعداد تلفات روزانه کرونا در کشور نبوده باشید؟ مگر نه این است که تهیّه و تنظیم این آمارها و نمودارها و اطلّاعرسانی آنها توّسط تیم منتخبِ گماشتگان شما، چونان جناب جهانپور با آن ادبیّات زشت و توهینآمیز صورتگرفته و میگیرد؟ حتما میدانید، همین مردمی که جانشان به لب رسیده، برای تامین سلامتیشان که وظیفه ذاتی و قانونی شماست، این روزها درمرز کشورهای ترکیّه، امارات و ارمنستان صف کشیدهاند و از سرِ ناچاری، حقارت را به جان میخرند، قبل از اینکه نماینده مردم زاهدان کم و زیادگوییهای پرتناقض شما و همکارانتان را برملا کند، کموبیش از کمّ و کیف صدور فرمانهای پشت پردهتان مبنی بر دستکاری در آمارِ تلفات کرونای شهروندان خبر داشته و دارد و محاسبه نسبت ۳۲ به ۱ به سبک و سِیاق اصحابِ تجارت، برایشان نا آشنا نبوده و نیست. چه، بهکارگیری این شیوه درفرهنگ گفتاری، رفتاری و کرداری بسیاری از مسئولان ما نه فقط در این حوزه که در بسیاری ازحوزهها جا افتاده و پیشینهای دیرینه دارد؟!
آقای دکتر نمکی، شما در برابر خدا مسئول ندانمکاریهایی هستید که از رهگذرِ سیاستهای بهداشتیتان بر شهروندان واردشده است؛ جماعت بیپناهی که اگر درست و به موقع بهفریادشان میرسیدید، جمع زیادیشان امروزِ روز، زنده میبودند و چون شما و یاران گرمابه و گلستانتان نفس کشیده و زندگی میکردند. اما به علّت نبودِ دوراندیشی و آیندهنگری در برنامهها و بیش از همه نبود عنصر شجاعت در دفاع از حقوق مردم در جایگاه امانتدار، از جانب شما و دیگر مسئولان در تامین به موقع واکسنِ موردِ نیاز که از شاخصههای یک مدیر دلسوز، کار بلد و وظیفهشناس است و نیز ملاحظهکاریهای سیاسیتان، هم اکنون در زیر خروارها خاک مدفوناند!
خوب میدانم و میدانید، میزِ مدیریّت و به تَبَع آن شهد شیرینِ قدرت، همواره تشنگان خاصّی را بهخود دیده است؛ تشنگانی که جز به منافع و مصالح خود و اعوان و انصارشان به چیز دیگری نیندیشیده و نمیاندیشند و به راحتی بر سرِ حقوق مردم به معامله نشسته و مینشینند. تشنگانی که به راحتی سیاست را به حریم علم راه داده و به نام علم و البّته به کامِ سیاست گام بر میدارند!
امّا تاریخ چیز دیگری را روایت میکند و آن اینکه؛ حقوقِ مردم قابل چشمپوشی نبوده و نیست و معامله بر سرِ آن از جانبِ سوداگران، اگرچه از نگاه بالادستیها ممکن است، نادیده گرفته شود، آنگونه که در دیار من و تو و ما دیده شده و میشود، ولی بیتردید در پیشگاهِ حضرت حقّ، اینگونه نبوده و او بر همه کارهای بندگان آگاه و به موقع جوابگوست.
جناب وزیر! بیشتر از این بر زخمِ کهنه دلهایِ سوخته مردم نمک نپاشید، ما را به حال خود وانهید.