اهالی فرهنگ لطفا جان یک نوجوان را نجات بدهید
محمدهادی جعفرپور ( وکیل پایهیک دادگستری)در یک تعریف ساده و عام نهادهای مدنی را به گروهها و دستههایی از اجتماع افراد میگویند که بنا بر وجوهات مشترک گرد هم آمده علاوه بر حضور و تلاش در راستای فعالیت اصلی و سازمانی تعریفشده نهاد مربوطه، هر یک از اعضاء به فراخور تعلقات و دغدغههایی که دارد در قامت فعال اجتماعی، سیاسی، رسانهای و غیره در بدنه اجتماع حضور و ظهور دارد.کانون وکلا بهعنوان کهنترین و سترگترین نهاد مدنی ایرانزمین همواره در فعالیتهای اجتماعی، فارغ از مقررات و ضوابط حاکم بر ماهیت ذاتیاش مؤثر بوده و خواهد بود.
ممنوعیت وکلا به تبلیغ به فعالیتهای سازمانی کانون وکلا نیز تسری کرده، در کمتر رسانهای به حضور وکلا و کانونهای مربوطه در عرصههای اجتماعی اشاره میشود، جمعآوری کمکهای مالی در حوادث غیرمترقبه مانند سیل و زلزله و...، وکالتهای تسخیری و معاضدتی، دفاع از پروندههای ملی-بینالمللی و..ازجمله فعالیتهایی است که کانون وکلا در ابعاد گسترده به آن میپردازد.
دراینبین پیگیری پروندهی اشخاصی که به جهات متعددی لازم است علاوه بر دفاع حقوقی و حرفهای،به تبعات اجتماعی پرونده ایشان توجه شده، بعضاً از همین بازتابهای اجتماعی در حصول نتیجه بهره برد ازجمله فعالیتهای جانبی است که همقطاران شریف و دغدغهمند به انجام آن قیام کرده بدون کمترین چشمداشتی و حتی بدون آنکه وکیل مدافع پرونده باشند، آستین همت بالا زده وارد کارزار میشوند.
چنین پروندههایی در جامعهی حرفهای وکلا بسیار دیده میشود اما آنچه در جامعه و بعضاً رسانهها نمایانتر میشود پروندههایی است که بنا بر قانون و حکم صادره قرار است یکطرف دعوی بنا به دلایلی به دار مجازات آویخته شود. فارغ از هرگونه قضاوت و برداشت شخصی دراینبین پروندههایی سراغ من وکیل میآید که در اثر یک اشتباه هیجانی یا یک باور غلط جان یک انسان گرفته شده و حال قرار است بهحکم قانون مجازاتی برابر با عمل ارتکابی اعمال شود؛ همان مثل قدیمی چشم در برابر چشم و جان در برابر جان.
در چنین مواردی بنا به وضعیت اجتماعی، شرایط سنی طرفین پرونده، موقعیت زمانی-مکانی وقوع جرم و پارامترهای متعدد دیگر ممکن است اجرای مجازاتی همسنگ با عمل ارتکابی محکومعلیه آخرین راهکار بوده ،این امکان و احتمال وجود دارد که با تدبیری مؤثر ضمن جلب رضایت و تشفی خاطر شاکی، جان یک انسان را نجات داد.
در چنین موضوعاتی حضور و نقش وکلای دادگستری بهتنهایی کافی نبوده بنا بر همان تعریف ذاتی فعالیتهای اجتماعی و نقش نهادهای مدنی، حضور و همراهی فعالان اجتماعی مانند هنرمندان، سیاسیون مقبول اجتماع، فعالان مذهبی، صاحبان قلم و رسانه و...میتواند در رسیدن به هدف بسیار مؤثر باشد. تجربه نیز مؤید این ادعاست که گرههای کور برخی پروندهها با مجازات سنگین قصاص با همدستی و همراهی ایشان باز شده هر دو طرف دعوی با طیب خاطر با قضیه کنار آمدهاند.
این روزها در شهر شیراز دقیقاً چنین مسئلهای وجود دارد؛ نوجوانی17ساله، همبازی و دوست خودش را در یک دعوای کودکانه، ناخواسته به تیغ مرگ کشانده و امروز و فرداست که به دار مکافات عملِ ارتکابی قصاص شود.
وکلای طرفین بیش ازآنچه توان و تکلیف داشتهاند در مسیر سازش و صلح قدم برداشته و قلم زدهاند اما این پرونده گره کوری دارد که نفسی مسیحا و دمی گرم میطلبد. شاید این نفس و آن دم حیاتبخش از جان شما هنرمند عزیز، شما اهلقلم و رسانه، شما اهل ذکر و ثنا و... برآید. بسم ا...