غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


بابا آب...حرمت داره

علی داریا (شاعر و عکاس)

- استراگون! می‌بینم که مشغول اختراع تازه‌ای نیستی.
- نه ولادیمیر! این بار مشغول اکتشاف هستم! 
- اکتشاف؟! ببینم چاه نفتی پیدا کردی، آره، اگه این طوره بگو تا زودتر به مسئولین ذیربطش خبر بدیم.
- چه می‌گویی ولادیمیر، من دارم این جمله ساده و نوستالژیک را رمزگشایی می‌کنم: بابا آب داد!!
- این جمله ساده قدیمی والبته تا اندازه‌ای نوستالژیک و گره خورده با خاطرات کودکی نسل سپری شده چه چیزی برای اکتشاف دارد.
- دارد ولادیمیر! دارد! این جمله دارای فعل ماضی است، قطعیت دارد، درآن یک عالمه مسئولیت نهفته است.
- ببین استراگون! راستش داری شلوغش می‌کنی، بار زیادی بار این جمله می‌کنی، بابا آب داد و خلاص! این فقط یه جمله خبری ساده است، حالا گیریم یه حرمتی هم برای بابا که همان پدر در کانون خانواده هست قایل شده باشه، من که چیز بیشتری در این جمله بسیار ساده و کودکانه نمی‌بینم. 
- البته خوشحالم ولادیمیر! تو داری به آن برداشت من و مقدمه رمزگشایی نزدیک می‌شوی.
- کی میره این همه راه رو! این لفظ قلم حرف زدنت منو کشته، حالا اگه ممکنه خیلی مختصر بگو ببینم حرف حسابت چی هست؟!
- این که در کتاب دینی مردم این خیابان به درستی آب اصل و منشا حیات و زندگی است و این‌که در فرهنگ کهن این مردم آب حرمت دارد؛ آب باید پاک بماند،آب الهه نگهبان دارد را برای اهلش می‌گذارم. به همین زندگی روزمره باز می‌گردیم برای این‌که گندم باشد به آب نیازمندیم، برای این‌که آرد خمیر شود به آب نیازمندیم، نان بدون آب موجودیتی ندارد؛ برق بدون آب وجود خارجی ندارد...
-‌ای آقا! ماکه این‌هارو می‌دونستیم،منو بگو که فکر کردم حرف تازه‌ای برا گفتن داری داداش!
- دانستن برای زیستن کفایت نمی‌کند بلکه ما دانسته‌هایمان باید به عمل، رفتار و فرهنگ تبدیل شود.
- نمی‌شد اینو همین‌طوری ساده بگی، یه حساب دو دوتا چارتا که این همه صغری کبری نداره قربونت برم.
- دارد ولادیمیر، دارد! اگر نداشت که الان در جوی‌های این خیابان به جای انبوه بطری‌های خالی آب معدنی آب زلال چشمه‌های آوازخوان جاری بود‌.
- ببین داداش!! حرف حساب خلاصه است، تو می‌خوای بگی آب مهمه، خوب منم موافقم، از‌ آب مراقبت کنیم منم موافقم، حرمت بذاریم به مقام شامخ آب، باشه منم موافقم این‌که نیازمند شعر و تفسیر و کتاب و دفتر نداره، داره نوکرتم؟! داره مخلصتم!؟ لنگه کفش پاتم!؟
- یادم باشد روزی در باره تاثیرپذیری تو از زبان محاوره کوچه و بازار باهم گفت وگو کنیم و اما درباره پرسش‌های هوشمندانه تو ولادیمیر باید بگویم: آری ولادیمیر به باور من روی فرهنگ تامین، تولید و نوع مصرف آب بسیار کم کار شده است. رسانه‌ها و مطبوعات بایستی در این زمینه مسئولیت بیشتری بپذیرند.
- یعنی می‌گی آب باید بشه یه دغدغه همگانی؟ 
- بلی، هم عامه مردم مصرف بهینه آب را مورد توجه قرار بدهند، هم نخبگان فکری جامعه به این مطلب توجه کنند و به اشکال مختلف هنری و خلاقانه حتی با مضمونسازی به گسترش مدیریت بهینه آب و به طور کلی انرژی بپردازند.
- پس کار ستون‌نویس دراومده.
- بله، فراتر از ستون‌نویس؛ ما در این زمینه نیازمند تلاش و تکاپوی بیشتری در عرصه‌های هنری، فرهنگی، آموزشی و...هستیم.
- خلاصه‌اش: به قول زنده‌یاد سهراب سپهری، آب را گل نکنیم و خلاص. 
- ومهم‌‌تر از باز گردیم به ابتدای قصه و روی این داستان مکث کنیم که: چرا بابا آب داد.