یادداشتی بر آثار شاهرخ دانش، طراح و تندیسگر شیرازی
سکوت سخنگو
فرشته محمدشاهی (شاعر)بالاترین مزد هنرمند لذتی است که از توفیق خود میبرد.(آگوست رودن)
هنرمند، رودرروی جامعهای است که او را فعال نگه میدارد. اگر رد انقلابهای بشری را بگیریم میبینیم آثار هنری نقش بسزایی در انعکاس افکار مردمی داشتهاند. زمانی یک پدیده هنری در جامعه جا میافتد که دارای زیبایی و جذابیت برای مردم باشد. گاه سیاست حاکم بر جامعهای که هنرمند در آن زندگی میکند، زیبایی را (در اثر هنری) سرکوب میکند! اما میتوان گفت یک هنرمند موفق هنرمندی است که به خواست مردم جامعه توجه کند. اِلمانهای حصول به یک خلاقیت هنری همیشه در هنرمند و مخاطب دوسویه است. آنچه مرا بر آن داشت یادداشتی بر آثار هنری شاهرخ دانش، این هنرمند طراح و تندیسگر توانای شیرازی بنویسم، این دو سویه بودن و جنبه اخلاقمداری اوست. در همه آثار شاهرخ دانش قلب تپندهای است که خواستاران هنر را مجذوب میکند. او ضمن برپایی نمایشگاههای متعدد و فعالیتهای هنری، از معدود هنرمندانی است که خود را محدود به متریال خاص نکرده است و ما شاهد هنرآفرینی او با سنگ، چوب، گچ، گِل، دورریز فلزات، سنگهای قیمتی و... بودهایم. او خالق آثاری است که در نهایت زیبایی خلق میکند و مسئولیت سنگین گفتوگو با مخاطب را بر دوش آنها میگذارد که حرفهایی شنیدنی برای گفتن دارند! هنرمند معاصر ما در حال حاضر در کارگاه کوچک خود در بالکن منزل مسکونی، با امکانات محدود و دید وسیع با سعی به گریز از چهارچوبها و رها از کُند و بندِ ایسمها و عاشق هنر، با شیوه و نگرش خلاقانه خود، هنرآفرینی میکند. از جمله آثار متعدد و زیبای او میتوان به مجموعه حجمهایی از «هبلکس» که از نوعی بتون متخلخل و سبک است، اشاره کرد که بسیار دیدنی و تامل برانگیز است!
«برتر ز خویها خرد است و هنر
مردم بی این دو چیز نیاید به کار»
فرخی سیستانی