غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


طالبان و لزوم هوشیاری ما

محمدرضا چمن‌نژادیان (فعال مدنی)

گروه‌هایی بنیادگرایی مانند طالبان و القاعده با استناد به اصل جهاد در اسلام، خشونت را راهی مناسب و ضروری برای مقابله با حملات غرب علیه اسلام می‌دانند. این گروه‌ها متون اسلامی و تاریخ را بازتفسیر کرده‎‌اند و برای قتال و جنگ و حمله بر آیات جهادی قرآن و تاریخ نظامی اسلام تأکید دارند.گروه‌هایی که شاید کمتر از یک درصد کل جمعیت مسلمانان را تشکیل دهند.طالبان حداقل نزدیک به سه دهه است که عملاً وارد کارزار خشونت در زیر نقاب دین و مذهب شده است. در طول این مدت در کشور فقیر افغانستان با کمترین درآمد و سرانه ملی تلاش کرد تا از طریق حمایت قدرت‌های منطقه‌‌ای و فرامنطقه‌‌ای و قاچاق موارد مخدر به ویژه تریاک به حیات خود ادامه دهد.اما تحت عناوین مذهبی و زیر سایه ضدیت با شرک و کفر و مقابله با برخی قدرت‌ها خسارات فراوانی به شهروندان مسلمان، زیرساخت‌های ناچیز عمرانی و مواریث تاریخی و فرهنگی افغانستان وارد کرده است.
 این گروه اما این روزها در کنار حملات شدید نظامی، برای برهم زدن ساختار حکومت قانونی و به رسمیت شناخته شده از طرف جهانیان، انهدام همین مردم‌سالاری نیم‌بند و حقوق شهروندی با تظاهر به پرهیز از خشونت، گفت‌وگو و صلح را پیشه کرده است ودر این زمینه تبلیغاتی را نیز تدارک دیده است.این گروه در سابقه دور و نزدیک خود انواع خشونت و جنایت داشته و با به‌کارگیری خشونت علیه زنان و کودکان و دانشجویان و دانش‌آموزان تصویری قرون وسطایی از خود نیز در اذهان جهانیان گذاشته است؛ تصویری که با تظاهرات دیپلماتیکی که در تالارهای گفت‌وگوی برخی کشورهای منطقه از خود نشان می‌دهند، بسیار متفاوت است. وهمین تصویر تازه نیز برخی را متقاعد کرده است که طالبان اصلاح شده است. اما این سوال همچنان خود را نشان می‌دهد که آیا طالبان واقعا اصلاح شده و مشی سیاسی و اخلاقی کادر رهبری آنان تغییراتی کرده است؟ اما واقعیت این است که اگرچه هسته مرکزی طالبان را مجاهدان جهادی جنگ با شوروی تشکیل می‌دهند، اما در طی تغییراتی به گروه‌هایی نژادی و مذهبی با کارکرد ضدیت با هزاره‌ها و شیعیان تبدیل شده که با راهنمایی سازمان‌های اطلاعاتی منطقه و مساعدت‌های لجستیکی آنان و البته حمایت‌های عقیدتی برخی فرقه‌های مذهبی منطقه به حیات خود ادامه می‌دهد. اما اکنون که در برخی کشورهای منطقه و به خصوص در کشور ما توانسته است حمایت برخی از محافل سیاسی را به خود جلب کند، لازم است تا در کشور ما هوشیاری دولتمردان، جناح‌های سیاسی شناسنامه‌دار و کنشگران اجتماعی نیز تحریک شده و از این رهگذر تصمیمات اتخاذ شده، با حکمت و مصلحت و به ویژه با اولویت دادن به منافع ملی همراه باشد.