غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


آسیب‌های احتمالی یک نوآوری

علی مندنی‌پور (فعال اجتماعی)

طرحِ انتخاب مدیران دولت سیزدهم و به زبان دیگر، انتخابِ کارگزاران اداره امور آینده کشور از راه دور و به وسیله مردم، اگرچه، فی‌نفسه ارزشمند است و نوید گامی بلند به سوی آینده بهتر، امّا از این رهگذر پرسشی کلیدی را در ذهن‌های کنجکاو به ویژه در میانِ اندیشه‌ورزان زنده می‌کند و آن اینکه «با کدام مکانیزم؟»به فرضِ انتخاب مدیران دولتِ سیزدهم با این شیوه درصورت ناکامی در جوابگویی به خواسته‌ها و نیازهای به‌حقِ مردم در قالبِ وعده‌های انتخاباتی، مسئولیّت مستقیمِ به‌کارگیری این روش وخروجی پرهزینه وناکارآمدِ آن، در بدترشدن وضعیّتِ نابسامانِ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی موجود متّوجه چه کسانی خواهد بود؟ جماعتِ احساسی، هیجانی و اَی بسا هدایت شده در جایگاه معرّفی کننده، یا مدیرانِ منتخب یا جناب رئیس جمهورِ منتخب، اعضای کابینه، برنامه‌ریزان و مشاورانِ ایشان؟سیلِ پیامک‌های برنامه‌ریزی شده و گاهی سلیقه‌‌ای ارسالی و در راهِ شهروندان برای انتخاب خود یا این و آن در بازارِ گرمِ فراخوان به عنوانِ مدیران دولت سیزدهم به سوی سامانه موسوم به «یاران رئیسی»  دراین روزها چه پیامی دارد؟ غیر از این است، که کفه بدهکاری‌های تلنبارشده دولت به مردم ودر راس آن رئیس جمهور آینده را سنگین و سنگین‌تر کرده و خواهد کرد؟ حرکتی که برآیندِ آن، روزانه پخش میلیون‌ها شایعه در فضای مجازی و انباشتِ هر چه بیشتر برخی توقعات و به دنبال آن نارضایتی عمومی خواهد بود!بدون آن که قصد مقایسه‌‌ای در میان باشد، نباید از یاد ببریم، که اینجا کانتونی در سوئیس نیست، اینجا ایران است با سازوکارهای منحصر به خود.گرچه رسیدن به این هدف بزرگ از توان و استعداد مردم ایران خارج نبوده و نیست، ولی در وضعیّت امروز تا رسیدن به آن جایگاه، فاصله معناداری پیش رویمان است؛ چه، بیش و پیش از هر چیز نیاز به  فرهنگ‌سازی داریم؛ اکسیری که توسعه فراگیر، متوازن و پایدار کشور در زمینه‌های گوناگون اقتصادی، اجتماعی‌، فرهنگی و سیاسی در گروِ وجودیِ به‌کارگیری به‌جا و به‌موقعِ آن است. اما آیا آسیب‌های وارده از رهگذرِ چنین شیوه‌‌ای را به داوری و ارزیابی علمی نشسته‌ایم؟ تجربه می‌گوید، تا زمانی که بستر لازم برای پیاده کردن چنین راهکاری فراهم نشود، امیّد بستنِ به معجزه ازچنین نسخه ناخوانایی، به مثابه آب در‌ هاون کوبیدن است، نه تنها دردی از جامعه دوا نمی‌کند، که حال و روز این مریضِ محتضر را بدتر از گذشته هم خواهد کرد.
علاجِ دردِ این بلای خانمان‌سوز و «ضدِ توسعه» از بالادست، تامدیران میانی و پایین‌دست، همانا سپردن سکّان مدیریّت کشور به دست زنان و مردانِ شجاع، میهن‌دوست، اندیشه‌وَرز، دلسوز، متّخصص و کاربَلد، عدالت‌محور، توسعه‌مدار، مسئولیّت‌پذیر، پاک‌دست و متّعهد و در یک‌کلمه «وظیفه‌شناس»، بدون توّجه به جغرافیای زندگی، تاریخ، و وابستگی‌های گروهی، خطّی، «حزبی»، قومی، قبیله‌‌ای، نژادی و اعتقادی آنان است و بس.  کاری نکنیم که بنا به رسمِ شناخته شده و دیرینه فرهنگِ دیرپایِ سرزمین هزار یک‌شب،گناهِ ندانم‌کاری‌های خود را باز هم به گردنِ مردمِ همیشه در صحنه انداخته یا به سبک و سیاقِ دایی‌جان ناپلئون، چنانچه در گذرِ تاریخ این مرز و بوم افتاده است، باچکاندن ماشه فرارِ به جلو، همه نبودها، کمبودها و ضعف‌های مدیریّتی‌مان را در زرورقِ «تئوری توطئه» پیچیده، به‌حساب «دول فخیمه دیگر» واریز کرده، تنها به قاضی رفته، راضی برگشته و انگشتِ اتّهام کم‌کاری و ندانم‌کاری‌های بی‌حساب و کتاب‌مان را به سوی «دیگران» نشانه رویم.