غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


تاسی که همیشه برای مالک جفت شش است

رسول اسدزاده (فعال اجتماعی)

سر و کله کامیون‌های باربری بیشتر از پارسال در کوچه‌ها پیدا شده است. 
در کوچه‌های تنگ و باریک که اجازه توقف دو تا ماشین را هم نمی‌دهند کامیون‌ها خودشان را زورچپان می‌کنند تا کوله‌بار زندگی مستاجران را از خانه‌ای به خانه دیگر ببرند.
 معمولا زن خانه زودتر از اساس می‌رود تا خانه جدید را از آثار ساکن قبلی بِروبد و خانه پیشین را هم به مزّنه‌ای که از کنج لب دلّال و املاکی و صاحبخانه بیرون آمده ترک کند، زن خانه طاقت دیدن این چیزها را ندارد.
 خانه صرفا جایی برای خوابیدن و حمام کردن نیست. خانه وامدارِ خیالبافی، غم و شادی، شب بیداری، تنهایی و بچگی کردنِ زنان و مردانِ بزرگسال است است. زن پیش از وداع با خانه آخرین کارهایش را انجام داده، توصیه‌ها را تکرار کرده، اساس را در کارتن‌ها چیده رویشان با ماژیک وایت برد و به شکسته نستعلیق نوشته شکستی با احتیاط حمل شود.
 کارگران غالبا کُرد هستند، نوجوان و به سن رسیده، اینان کولبرانِ مقیم مرکز هستند. یخچال را چنان بر گُرده می‌گیرند، انگار که نبرد رستم و سهراب است. 
تا پیش از ایّام کرونا و تورّمِ بند پاره کرده این سالها اسباب‌کشی بیشتر اوقات یا به خانه‌ خریداری شده بود یا به جایی بهتر، بزرگتر، محله‌ای ساکت‌تر و پاکیزه‌تر، ولی این روزها کمتر کسی پیدا می‌شود که خانه استیجاری‌اش را به احسنت تبدیل کند. 
غالبا کوچ به خانه‌ای ارزانتر است، در روزگاری که اسب گرانی چون اسبِ سردارِ مغول به تاراجِ زندگی‌ها زین شده، مردم برای بقا می‌جنگند‌. 
کسانی که طعم صاحب خانه بودن را نچشیده‌اند می‌دانند بار کردنِ یک زندگی و وداع به خانه یعنی چه، وداع با دیوارها، با تراس و منظره‌ پنجره یعنی چه، وداع با همسایه‌هایی که تازه به خلق و خوی خوب و بدشان عادت کرده‌ای یعنی چه، هراس از همسایگان جدید، از رفتارِ صاحبخانه‌ای که معمولا تا قبل از امضای قرارداد متشخص و مهربان است یعنی چه، انتظار برای کشف دروغ‌هایی که پسرک بنگاهی گفته یعنی چه، سر ماه و شمردن صفرهای جلوی یک عدد که حساب بانکی تو به حساب صاحبخانه پر می‌کشد یعنی چه، رایزنی برای اولویت پارک در پارکینگ مزاحم دار یعنی چه، گفتن کلمه مستاجرم در جلسات مدیر ساختمان یعنی چه.... مستاجری خصوصا در تهران شنای بر خلاف رودخانه است.
 تلاش ماهی رنگین کمان است برای رسیدن به سرچشمه، تقلّای آدمیزاد است برای رسیدن به تصاحبِ یک قوطی سیمانی و آجری که بهشت موعود شده آنقدر دور که برای بسیاری از کارگران و کارمندان تبدیل به یک رویای خیس در وسط چرت تابستانی شده است. گرانی مسکن و اجاره بها تاسِ تخته نردِ مناظرات سیاسی و انتخاباتی است. تاسی که همیشه برای مالک جفت شش است برای مستاجر جفت هیچ.....
اما تو ‌ای هم کوچ...... نترس از جابه‌جایی، از تغییر غمگین نباش که دخترانگی و پسرانگی‌های جدید در خانه جدید انتظار ما را می‌کشد حتی اگر سپیدی موهایمان بیشتر از قبل شده ....