گزارش همدلی از پیامدهای واژگونی خودروهای حامل خبرنگاران و سربازان
اتوبوسهایی برای نرسیدن
همدلی| هفته گذشته اتوبوس خبرنگاران در نقده و سربازان در یزد واژگون شد، در این حادثه رانندگی، دو خبرنگار و پنج سرباز جان خود را از دست دادند. حادثه تلخی که موجی از واکنشها را در پی داشت. همانند حوادث مشابه بسیاری از مسئولین پیام تسلیت فرستادند، گویی که نخواستند از دیگری جا بمانند. اما تعداد این پیامهای تسلیت هرچه باشد و توسط هر فرد مسئولی باشد حالا «مهشید کریمی» و «ریحانه یاسینی» دو خبرنگار محیط زیست دیگر در قید حیات نیستند. روز گذشته پیکر آنها با حضور خانوادهها، همکاران و دوستانشان در بهشت زهرا دفن شد. مهشید کریمی اگر زنده بود حالا باید در کنار همسرش آغاز یک زندگی جدید را جشن میگرفت. این را زینب رحیمی دیگر خبرنگار محیط زیست حاضر در اتوبوسِ مرگ در مراجعه عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیط زیست بهمحل نگهداری خبرنگاران آسیب دیده گفت. مراجعهای که بسیاری در شبکههای اجتماعی بهنوع نشستن آقای کلانتری در برابر خبرنگاران واکنش نشان دادند. رحیمی درحالیکه خودش آسیب دیده بود و با بغضی که در گلو داشت گفت: «آیا این انصاف است؟، سه روز دیگر عروسی او بود. الان باید جنازه او را به شوهرش بدهیم. مگر ما گفتیم که بیاییم ارومیه، درحالیکه من برای وظیفه خودم هفته گذشته برای دریاچه گزارش نوشتم، اما ستاد گفت بیایید. ستاد این همه پول خرج کرد آیا یک اتوبوس ویآیپی حق خبرنگارای مملکت نبود که ما را با یک ماشین قراضه بفرستند. راننده از صبح فقط با دنده کار میکرد ماشین ترمز نداشت.» حالا این جملات خانم رحیمی را بگذارید در کنار جملات سربازانی که در حادثه واژگونی اتوبوس در یزد مصدوم شدند. سربازانی که 5 نفر از دوستان خود را به نامهای طیب شهبخش، راشد پاهنگ، عبدالرحمن دلیری، سروان ناهیدی و ناصر گلستانزاده در این سفر ازدست دادند. یکی از سرباز معلمها که از حادثه جان سالم به در برده بود، بهخبرنگار صدا و سیما گفت: «ما همه لیسانس و سرباز معلم بودیم. از زاهدان اعزام شدیم، 30تا 40نفر بودیم طوریکه کل اتوبوس پر شده بود. اتوبوس قراضه بود.» همچنین دیگری گفت: «اگر ترمزهای ماشین خوب بود، این اتفاق برای ما نمیافتاد. اتوبوس از موقعی که سوار شدیم مشکل داشت.» اتفاقی که در دو حادثه مشهود است، ضعف اتوبوسهایی است که با آن خبرنگاران و سربازان را جابهجا کردند. دراینخصوص بهزاد اشجعی، دبیر اسبق کمیته فنی صدور مجوزهای خودرویی سازمان محیط زیست با انتشار لیست نواقص مربوط به مراکز معاینه فنی خودروهای سنگین در حساب توئیتری خودش نوشت: «این بخشی از خلاصه گزارش نظارت بر مراکز معاینه فنی سنگین در تهران و البرز است مربوط به ۲سال پیش. ملاحظه میکنید که نقص در آزمون ترمز مراکز معاینه فنی به وزارت راه گوشزد شده بود. چرا به این ایرادات رسیدگی نشد تا ما شاهد این اتفاق ناگوار نباشیم؟» با انتشار این سند سعید دهقان، وکیل دادگستری در واکنش به وجود نقص در معاینه ترمز خودروهای سنگین در مراکز معاینه فنی در حساب توئیتری خودش نوشت: «اگر گزارش ۲سال پیشِ نظارت بر مراکز معاینه فنی سنگین مبنی بر اعلام «نقص در آزمون ترمز مراکز معاینه فنی به وزارت راه» صحت داشته باشد، طبق م ۵۰۵ ق.جزا که میگوید «چنانچه وقوع حادثه مستند به شخص حقوقی یا حقیقی دیگری باشد»، وزارت راه هم میتواند مسئول این فاجعه باشد.» این درحالیست که بهگفته فرهاد صالحیان، مدیرکل ایمنیسازی راهداری کشور، «اتوبوس خبرنگاران تا 19مرداد ماه سال جاری اعتبار معاینه فنی داشته است» و حالا باید دید که اتوبوس چطور توانسته با وجود نقص در سیستم ترمز معاینه دریافت کند. حالا این فاجعه اتفاق افتاده است. دو خبرنگار و پنج سرباز جان خود را بر اثر وجود خودروهای بدون کیفیت از دست دادهاند و باز مانند حوادث گذشته فقط راننده است که باید تنبیه شود؛ طوریکه صالحیان، بهرسانهها گفته: «اعضای کمیسیون بررسی حادثه با ملاحظه مفاد گزارش که متضمن تخلف فاحش و غیرقابل اغماض راننده اتوبوس مبنی بر عدم رعایت قوانین و مقررات حمل و نقل جادهای نظیر دریافت سند حمل و کنترلهای قبل از سفر، منتهی به فوت و جرح خبرنگاران میهن عزیزمان شده است؛ مقرر کردند کارت هوشمند راننده مقصر حادثه واژگونی وسیله نقلیه بهطور دائم لغو شود و راننده مذکور دیگر مجاز به رانندگی در بخش حمل و نقل عمومی جادهای نخواهد بود.» اگرچه رانندهها در این دو حادثه مقصر هستند، اما آیا این بهمعنای بیتقصیر بودن دیگران است؟ براساس گزارشها اتوبوس حادثه خبرنگاران تحت پوشش هیچ یک از شرکتهای حملونقلِ دارای مجوز از سازمان راهداری نبوده است. آنطورکه صالحیان بهرسانهها گفته: «آخرین باری که اتوبوس سانحه دیده حامل خبرنگاران در سیستم حمل و نقل جادهای فعالیت کرده ۲ اردیبهشت سال جاری بوده است. مالک اتوبوس دو ماه پیش طی نامهای بهشرکت اطمینان ارومیه اعلام کرده بهعلت وضعیت کرونا و کمبود مسافر خواستار تعویض اتوبوس هستم و از سیستم حمل و نقل جادهای کشور خارج میشوم. هیچ صورت وضعیتی از این اتوبوس در سامانه سازمان راهداری ثبت نشده است.» با وجود توضیحات صالحیان حالا باید پرسید آن مسئولی که در ستاد احیای دریاچه ارومیه یا هرکسی مسئولیت دعوت خبرنگاران به ارومیه را بر عهده داشته است؛ چرا برای انتقال آنها از این اتوبوسِ خارج از استاندارد فنی و البته خارج از سرویس حملونقل مسافربری استفاده کرده است؟ او چهکسی است؟ هزینههای برآورد شده برای این برنامه چقدر بوده و چگونه هزینه شده است؟ و بسیاری از سوالهای دیگر که باید دید کسی به آنها پاسخ میدهد! ضمن اینکه همین پرسشها درخصوص واژگونی اتوبوس سرباز معلمان هم قوت دارد.