گزارش همدلی از واکنشهای هیجانی به یک حرکت مدنی
حاشیههای قضاوت درباره کنش انتخاباتی یک زن آسیبدیده
همدلی| «مرضیه ابراهیمی» قربانی اسیدپاشی زنجیرهای اصفهان چهره آشنایی برای بسیاری از مردم کشور است. او در مهرماه سال ۹۳ در اصفهان مورد اسیدپاشی قرار گرفت و یک چشم و یکطرف صورتش را از دست داد، اما وی برخلاف اغلب قربانیان اسیدپاشی مغلوب حادثه پیش آمده نشد، در خانه ننشست و زانوی غم بغل نگرفت، بلکه بلند شد و بدون سانسور کردن خود، زندگی کرد، در شبکههای اجتماعی فعال بود، به عنوان یک کنشگر مدنی فعالیتهای اجتماعیاش را در راستای مبارزه با پدیده اسیدپاشی شروع کرد، با نمایندگان دیدار کرد، به مجلس رفت و نقش پررنگی در تصویب طرح تشدید مجازات اسیدپاشی ایفا کرد.فعالیتهای مرضیه ابراهیمی و نپذیرفتن نقش قربانی از وی شخصیتی قوی و محبوب برای مردم ساخت. وی سلبریتی معروف و محبوبی شد که مدام مورد تمجید و ستایش هزاران فالور اینستاگرامش قرار گرفت. خارج از فضای مجازی نیز مورد احترام بود و بسیاری او را زنی الهامبخش میدانستند که میتواند الگو قرار بگیرد.
واکنش به مشارکت در انتخابات
محبوبیت مرضیه ابراهیمی ادامه داشت تا او روز جمعه گذشته عکسی از خود در صف رایگیری سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به اشتراک گذاشت. مشارکت وی در انتخابات یک بار دیگر او را به سر زبانهاانداخت و حتی سوژه دعوای مجازی میان مخالفان و موافقان انتخابات شد.از آنجا که این انتخابات مورد اقبال بیش از نیمی از واجدین شرایط قرار نگرفت، برخی از اکانتهای تحریم انتخابات او را بابت مشارکت در انتخابات نکوهش کردند و گفتند که چرا مرضیه ابراهیمی که خود قربانی تحجر و جهل شده در انتخابات سیستمی شرکت کرده که بخشی از بدنه آن این نوع تفکر را گسترش میدهند. آنان برای صحتسنجی نظرات خود به سخنان امام جمعه اصفهان در همان سالهای اسیدپاشی زنجیره اصفهان استناد کردند.لازم به یادآوری است مدت کوتاهی قبل از اسیدپاشی اصفهان، محمدتقی رهبر، امام جمعه موقت این شهر در رابطه با حجاب و امربه معروف گفته بود: «امر به معروف و نهی از منکر باید از تذکر لسانی فراتر برود» در زمان اسیدپاشیهای اصفهان بسیاری این سخنان امام جمعه اصفهان را صدور مجوز اسیدپاشی دانستند.سیل انتقادات، توهینها و حتی تهدیدها به مرضیه ابراهیمی بعد از مشارکت وی در انتخابات آغاز شد و حتی به تهدید به اسیدپاشی به طرف دیگر صورتش نیز انجامید. این هجمهها تا جایی پیش رفت که وی ناچار شد صفحه اینستاگرامش را از دسترس خارج کند. یک کاربر در توئیتی در مورد تهدید ابراهیمی به اسیدپاشی نوشت:«پستتر از حیوان رو در افرادی ببینید که اینگونه مرضیه ابراهیمی رو تهدید به اسیدپاشیدن به طرف سالم صورتش میکنند چون جرمش این است که رای داده است. امثال این تهدیدکنندگان، درندگان انسانیت هستند.» کاربر دیگری نوشت: «چگونه منتقد اسیدپاشها هستیم، وقتی زبانمان بر روح این دختر اسید پاشید؟»
نقد یا قضاوت؟
البته همه تحریمکنندگان انتخابات به مرضیه ابراهیمی بابت مشارکت وی در انتخابات نتاختند. برخی که حتی خود رای نداده بودند به تصمیم وی احترام گذاشتند و گفتند چه کسی میداند در درون ناآرام زنی قربانی تحجر چه میگذرد؟ چه کسی میتواند ترسی را که او لحظه اسیدپاشی تجربه کرده، درک کند؟ چه کسی هراس او را از به قدرت رسیدن تحجر میفهمد؟ شاید او خواسته با مشارکت در انتخابات بهاندازه خود از بروز اتفاق مشابه آنچه که برای خود رخ داده است، جلوگیری کند، شاید او هنوز امید دارد، امید به تغییر، پس تصمیم گرفته در یک فضای غیردموکراتیک کاری دموکراتیک (رای دادن) انجام دهد تا شاید نتیجه متفاوتی از آنچه را که در جربان است، خلق کند. شاید او رای دادن را گریزگاهی از وضعیت موجود میداند و ...
برخی نیز واکنشها به مشارکت در انتخابات مرضیه ابراهیمی و هجمهها علیه او را به فرهنگ گفتمان در میان ایرانیان گره زدند و گفتند اغلب ایرانیان با هر نگرش سیاسی که باشند، در «نقد» مخالف ضعیف هستند و اغلب به جای نقد منصفانه به قضاوت و فحاشی روی میآورند. ریشه این را شاید بتوان در سیستم آموزشی کشور جستوجو کرد که تحمل نظر مخالف و شیوه نقد و نقدپذیری در دستور کار خود در هیچ مقطعی قرار نداده است. در این میان برخی میگویند مرضیه ابراهیمی یک شهروند عادی است و در انتخابات خودش را زندگی کرده و قهرمانسازی از وی کار اشتباهی است.