غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


نفس‌های آخر کتاب

حسن صفرپور ( داستان نویس)

 نزدیک به ساعت چهار عصر بود که گوشی زنگ خورد؛ نگاه به شماره رو گوشی کردم، شماره تهران بود. اول خواستم جواب ندم؛ آخه نه کاری با تهران دارم و نه کسی از تهران هست که با من کار داشته باشه.اما بعد چند لحظه کنجکاوی جواب دادم!
 - الو 
 -سلام آقای ...
- سلام به جا نمیارم.
- شماره شما رو از گوگل مپ برداشتم. یعنی شماره مغازه‌تون را می‌گم. مگه اونجا مغازه نیست؟
- بله بفرمایید خانم محترم.
 - خواهش می‌کنم شماره تلفن چندتا کتابفروشی شهرتون را  بهم بده.  چند لحظه سکوت کردم، بعد گفتم خانم محترم شرمنده! ﺷﻬﺮ ما ﮐﺘﺎﺑﻔﺮﻭﺷﯽ ﻧﺪﺍﺭه. فقط یه دوتا کتابفروشی کوچیکی داره که اونم ﺑﻪ ﺟﺰ کتاب  ﮐﻨﮑﻮﺭﯼ ﻭ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮی چیز خاصی دیگه‌‌ای ندارند.  خانم پشت خط تلفن دیگه حرفی برای گفتن نداشت. وقتی ازش پرسیدم حالا چکار داشتید؟ جواب داد: «خواستم اگه خریدار کتاب هستن براشون لیست کتاب بفرستم».  پرسیدم: «خب تهران به نظرم بازار کتاب خوب باشه»؟ با خنده تلخی جواب داد:«نه متاسفانه». و بعد گفت: «ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ  ﺍینجاست ﮐﻪ ﺍﻧﺪﮎ ﻓﺮﻭﺵ ﮐﺘﺎبی که داریم هم از لطف کتاب‌هایی ﻣﺜﻞ «ﭼﻄﻮﺭ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺷﻮﯾﻢ»؟ است».  ﻣﺘﺮﺟﻢ، ﻣﻮﻟﻒ، ﮐﺘﺎﺑﻔﺮﻭﺵ ﻭ ﻧﺎﺷﺮ کم درآمدترین ﻗﺸﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺷﺪﻩ‌ﺍﻧﺪ».  حرف آخری که گفت ﯾﮏ دستفروش سر خیابون ﺩﺭآﻣﺪﺵ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ همه ﮐﺘﺎﺑﻔﺮﻭﺵ‌ﻫﺎﯼ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ سخت ناراحتم کرد و از اینکه نتونستم کاری براش انجام بدم عذاب وجدان گرفتم.  به نظرم ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﭘﺎﯾﺎﻧﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺳﭙﺮﯼ می‌کند ﻭ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﺍﻧﺪﮎ ﺯﻣﺎﻧﯽ می‌خواهد ﺗﺎ ﻣﺮﮒ ﮐﺘﺎﺏ ﻭ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﻋﻼﻡ ﺷﻮﺩ.