غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


شریعتی؛ درگذشت در هجرت

دکتر شریعتی پس از دو سال، خسته از وضعیتش تصمیم به «هجرت‌‌» می‌گیرد اما ممنوع‌الخروج بودن مانع بزرگی برای مهاجرت او به خارج از کشور بوده است. 
در مشورتی که با دوستانش می‌کند و با تحقیقات آن‌ها مشخص می‌شود که تمام پرونده‌های او در ساواک تحت عنوان «علی شریعتی» یا «علی شریعتی مزینانی» طبقه‌بندی شده است در حالی که نام خانوادگی او طبق شناسنامه «مزینانی» بوده نه شریعتی. به همین دلیل او می‌تواند پاسپورت بگیرد و ۲۶ اردیبهشت ۵۶ تهران را به قصد بروکسل ترک می‌کند و بیست و نهم خرداد 1356، به گفته پزشکان به دلیل سکته قلبی در 44 سالگی در لندن (انگلیس) رخ در  نقاب خاک کشید. 
علی شریعتی در سال 1344 و بعد از موفقیت در امتحانات «شورای عالی اداری» به عنوان کارشناس کتاب‌های درسی به تهران منتقل شد و با مرحوم برقعی و شهید باهنر همکاری کرد. در آن روزها «سازمان جلب سیاحان» از علی خواست کتابی تاریخی- فرهنگی درباره استان خراسان بنویسد و او کتاب «راهنمای خراسان» را نوشت. از کارهای دیگر دکتر شریعتی در این دوره ترجمه کتاب «سلطان پاک» نوشته «پروفسور لویی ماسینیون» بود. از سال 1345 او به‌ عنوان استادیار رشته تاریخ در دانشکده مشهد استخدام می‌شود.
 موضوعات اساسی تدریس او را می‌توان به چند بخش تقسیم کرد: تاریخ ایران، تاریخ و تمدن اسلامی و تاریخ تمدن‌های غیر اسلامی. از همان آغاز روش تدریس، برخوردش با مقررات متداول در دانشکده و رفتارش با دانشجویان، او را از دیگر استادان متمایز می‌کرد. 
چاپ کتاب اسلام‌شناسی و موفقیت درس‌های دکتر علی شریعتی در دانشکده مشهد و ایراد سخنرانی‌های او در حسینیه ارشاد در تهران موجب شد که دانشکده‌های دیگر ایران از او تقاضای سخنرانی کنند این سخنرانی‌ها از نیمه دوم سال 1347 آغاز شد.
 مجموعه این فعالیت‌ها مسئولان دانشگاه را بر آن داشت که ارتباط او با دانشجویان را قطع کنند و به کلاس‌های وی که در واقع به جلسات سیاسی ـ فرهنگی بیشتر شباهت داشت، خاتمه دهند. در پی این کشمکش‌ها و دستور شفاهی ساواک به دانشگاه مشهد کلاس‌های درس او، از مهرماه 1350، رسما تعطیل شد.
 از اواخر آبان ماه 51 به خاطر سخنرانی‌های ضد رژیم، زندگی مخفی وی آغاز شد و پس از چند ماه زندگی مخفی در مهرماه سال 1352 خود را به ساواک معرفی کرد که تا 18 ماه او را در سلول انفرادی زندانی کردند؛ که نهایتا در اواخر اسفند ماه سال 53 او از زندان آزاد می‌شود و بدین‌ترتیب مهم‌ترین فصل زندگی اجتماعی و سیاسی وی خاتمه می‌یابد. 
در این دوران که مجبور به خانه‌نشینی بود؛ فرصت یافت تا به فرزندانش توجه بیشتری کند. در سال 55، با فرستادن پسرش (احسان) به خارج از کشور فرصت یافت تا مقدمات برنامه هجرت خود را فراهم کند. 
دکتر شریعتی نهایتا در روز 26 اردیبهشت سال 1356 از ایران، به مقصد بلژیک هجرت کرد و پس از اقامتی سه روزه در بروکسل عازم انگلستان شد و در منزل یکی از بستگان نزدیک همسر خود اقامت گزید و پس از گذشت یک ماه در 29 خرداد همان سال به نحو مشکوک درگذشت و با مشورت استاد محمدتقی شریعتی و کمک دوستان و یاران او از جمله شهید دکتر چمران و امام موسی صدر در جوار حرم مطهر حضرت زینب(س) در سوریه به خاک سپرده شد.