سوالی در حاشیه نامهنگاری برخی هنرمندان به سیدابراهیم رئیسی
حمایت اهالی فرهنگ از نامزدها؛ تضمین آینده یا کنشگری اجتماعی؟
همدلی| علی نامجو: تقریباً یک سال از شروع به کار دوباره احمدینژاد به عنوان رئیس جمهور گذشته بود که در مراسمی برای روز خبرنگار که اتفاقاً در مرکز همایشهای صدا و سیما هم برگزار میشد، یکی از بدترین بغل کردنهای تاریخ اتفاق افتاد، چون به فاصله چند روز علیرضا افتخاری را به جایی رساند که تصمیم گرفته بود از ایران برود و در فرانسه خانه کند؛ دستکم در خبرهای منتشرشده در رسانهها اینطور نوشته شد. او مهرماه همان سال هم در گفتوگوی تلفنی با خبر بیستوسی، گفت: «در دانشگاه موهای دختر مرا کشیدهاند و به وی توهین کردهاند، در حالی که او یک استاد دانشگاه است». هرچند همین دو، سه سال قبل یک بیاخلاقی تمامعیار رسانهای علیه او رخ داد و یکی از به اصطلاح خبرنگاران مطرح حوزه موسیقی درددلهای او را تبدیل به مصاحبهای منتشر نشده از علیرضا افتخاری کرد، اما اگر افتخاری با آن آقای مثلاً خبرنگار درددل هم کرده باشد، بخشی از آن درددلها اینطور بود: «حتی سوپرمارکت محل هم به من جنس نمیفروخت و بر اثر این فشارها روی خودم و خانوادهام، قصد خودکشی داشتم». این خواننده نامدار که پیش از این ماجرا رکورد فروش کاست در ایران و البته انتشار آلبوم را هم به نام خودش زده بود، سال۱۳۹۴ در مصاحبهای درباره محمود احمدینژاد این جمله را به کار برد: «قدرنشناسی که در این مدت حتی یک بار پیگیر احوال من نشده». او البته این را هم گفت که «اگر تاریخ به عقب برگردد، من غلط بکنم بخواهم ایشان را در آغوش بگیرم».
تاریخ هیچوقت به عقب بازنمیگردد
یکی از خصوصیات تاریخ البته این است که به عقب بازنمیگردد و اقدامات آدمها به ویژه آدمهایی که نامی دارند و در میان مردم شناخته شدهاند، فراموش نخواهد شد؛ هرچند همه تلاش خودشان را بکنند برای به دست فراموشی سپردن برخی از کارهایشان. با این وضع میشود لیست آدمهایی را قطار کرد که از اعلام حمایتشان از ریاست جمهوری حسن روحانی اعلام پشیمانی کردهاند یا دستکم در این ایام به گوشهای خزیدهاند و دم برنمیآورند؛ چرا؟ چون خیلی دیر به این نتیجه رسیدهاند که نباید لباس هنر را به سیاست بیالایند. روزگاری حجت اشرفزاده سرود انتخاباتی حسن روحانی را خوانده بود، اما امروز میکوشد با حضور در پروژه تزریق واکسن داخلی کرونا، در ایامی که خیلی به آن روزها شباهت دارد، مردم از یاد ببرند این اقدامش را. البته خودش چیزی نگفته اما تقارن حضورش در این پروژه با آن ایام و همزمان شدن پروژه تزریق انسانی واکسن کووبرکت، آدم را به یاد آن دوران میاندازد. از میان اهالی هنر البته بسیاری از افراد در آن ایام در کمپین انتخاباتی حسن روحانی جا خوش کرده و صفحات خودشان در فضای مجازی را دربست در اختیار او گذاشته بودند؛ به امید حمایتی از سوی او یا با این نیت که حضور او میتواند به آینده ایران کمک کند.
معما چو حل گشت آسان شود
حالا یک لیست بالابلند از هنرمندان حامی آیتالله رئیسی منتشر شده که به جز اعلام حمایت از کاندیداتوری او، نیشتری هم به دولت حسن روحانی زدهاند. آنها بیانیهای هم به نامهای خودشان ضمیمه کردهاند که واقعاً خواندنی است. به نوشته یکی از خبرگزاریها دوشنبه ۲۴ خرداد جمعی از هنرمندان کشور با آیتالله سید ابراهیم رئیسی دیدار و حمایت خود از او را در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ اعلام کردند. متن این بیانیه که به امضای حدود ۳۵۰ هنرمند رسیده، بدین شرح است :«اولویت بسیار مهم کشور، فرهنگ است» مقام معظم رهبری. فرهنگ و هنر با پرداختن به رفع کژیها و توسعه راستیهای جامعه، آیینه تمامنمای جامعه محسوب میشود و به همان میزان نیز میتواند امید به زندگی، سازندگی و بالندگی را در طول تاریخ، در حال و آینده به ارمغان آورد. هنرمندان نیک میدانند دولت یازدهم و دوازدهم به دلیل بیتدبیری قاطبه دولتمردانش، خاصه جناب آقای روحانی بذر ناامیدی را نه تنها در دل هنرمندان بلکه در دل اقشار مختلف جامعه شریف ایران کاشت. دولت آقای دکتر روحانی با عملکرد خود نشان داد هیچ دغدغهای برای مسائل فرهنگی هنری ندارد و با استفاده ناصحیح از جایگاه و اعتبار فرهنگ و هنر، آسیب جبرانناپذیری به دستاندرکاران این عرصه در سطوح مختلف وارد نمود. فقدان امنیت در سرمایهگذاری، ورود پولهای کثیف و پولشویی، بیاعتبار شدن مجوزهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، عدم وجود امنیت شغلی برای هنرمندان، بیمه ناکارآمد آنان و... از جمله آسیبهایی بود که به واسطه سیاستهای ناموزون دولت پرادعای آقای روحانی بر پیکره نجیب اهالی هنر وارد آمد. لذا ما جمعی از هنرمندان کشور در رشتههای نمایشی، سینمایی، تجسمی و موسیقی بر این اعتقادیم که دولت سیزدهم باید توسط مدیری مدبر و صدیق، شریف، قانونمدار و عدالتخواه اداره شود تا مرهمی بر سوز دلسوختگان نهاده و فرهنگ و هنر این مرزوبوم را به قله عزت، جایگاه و خاستگاه اصلی خود برگرداند. ما به دکتر سیدابراهیم رئیسی رأی میدهیم تا در کسوت ریاست جمهوری با بهکارگیری مدیران و کارشناسان متخصص، مقتدر و دلسوز در عرصه فرهنگ و هنر و با ارائه برنامهای مدون و اثربخش، عنصر تمدنساز فرهنگ و هنر اصیل ایرانی اسلامی را در تراز انقلاب اسلامی به دامان مردم متمدن، شریف و شهید پرور این مرز و بوم برگرداند.»
در ادامه این بیانیه نامهای زیادی آمده که اگر برای کسانی که دستکم یک دهه در فضای فرهنگ و هنر کار کرده باشند، خوانده شود، بسیاری از آنان را نخواهند شناخت. بنابراین حمایت این دسته از افراد در عمل کارکردی شبیه به افتخاری از احمدینژاد یا ژوله و اشرفزاده و سالار عقیلی و بسیاری دیگر از روحانی را ندارد. به نظر میرسد این گروه از افراد با امضای بیانیه قابل بحثشان تلاش کردهاند تا در آینده از این نمد برای خودشان کلاهی ببافند. اما چند چهره شناخته شده در این لیست بیشتر مایه تعجب هستند؛ البته که برخی از این افراد در جناحبندیها از پیش هم در دسته خاصی قرار میگرفتهاند، اما چرا سرنوشت افتخاری و حمایتکنندگان از روحانی را درس عبرتی برای خودشان نمیکنند؟
عدهای به دنبال تجربه کردن تاریخاند
چرا این روزها آدمهای یاد شده تجربهای را نمیبینند که میتواند به آنها کمک کند؟ چند سال بعد هم این گروه ناچارند به سوراخی بخزند و دم بر نیاورند و این برای هنرمند بدترین سرنوشتهاست. از سوی دیگر چرا اهالی هنر در سرزمین ما هنرمندان شناخته شده و سلبریتیهای در قواره جهانی آمریکا را نمیبینند که از میانههای دولت ترامپ تاختن به او را آغاز کردند و در پایان هم همه تلاش خودشان را به کار گرفتند تا او دوباره رئیس جمهور نشود؟ آنها برای رئیس جمهور شدن بایدن کاری نکردند، کوشیدند تا ترامپ دوباره برنده نشود. در کشور ما اما همیشه بسیاری از چهرههای نامدار هنر زمانی به میدان میآیند که از پیروزی یکی از نامزدها در انتخابات اطمینان دارند؛ این شیوه هیچ قرابتی با کنشگری اهل هنر ندارد؛ چنین رویهای بیشتر روش فرصتطلبانی است که به جای تلاش برای بهبود وضع جامعه، سرگرم بهبود وضعیت خود هستند. شاید وجود چنین لیستهایی چه در دوره گذشته و چه در این دوره، زنگ خطری باشد برای وضعیت فرهنگ و هنر این سرزمین؛ کشوری که قرار بود فرهنگ و هنرش به الگوی جهان بدل شود حالا به وضعی افتاده که اغلب اهالی هنرش از بیم گرسنگی ترجیح میدهند آینده خودشان را تضمین کنند و با کنشگری اجتماعی هنرمند کاری ندارند.